طراحی راه‌حل‌های مبتنی بر بازی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بیزنس مدل بازی ها ،وقتی توجه یک واحد پولی محسوب می شود

بیزنس مدل بازی ها
بیزنس مدل بازی ها

بیزنس مدل انواع رسانه ها در نهایت تبدیل کردن توجه کاربر به پول است اگر میلیون ها انسان به یک برنامه تلویزیونی علاقه پیدا کنند آن برنامه می تواند از این توجه، کسب درآمد کند.به طور مثال تبلیغات یک نوع تبدیل توجه به پول محسوب می شود.(اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)

خرید اشتراک به طور مثال نوع دیگری از تبدیل توجه به پول است.حرف کلی این است که در دو حالت قبل کلیت موضوع تبدیل توجه به پول است اما تنها تفاوت برای شما کسی است که چک را می نویسد! به همین دلیل است که این موضوع  در گیمیفیکیشن نیز اهمیت پیدا می کند.

توجه بیزنس مدل جدید دنیا
توجه بیزنس مدل جدید دنیا

هرچند توجه کردن در بازی ها بسیار مهم است اما در بازی بسیار متفاوت از سایر رسانه ها می باشد شاید بتوان دلایل زیر را برای آن برشمرد:

  1. اکثر رسانه ها یک طول مدت مشخص دارند:برای مثال یک آهنگ یا یک فیلم سینمایی یک طول مدت مشخص دارند و بعد از آن تمام می شوند مگر اینکه آن آهنگ را تکرار کنید.برخلاف این موضوع بازی ها هستند  هر تجربه بازی متفاوت از قبلی است و بازی های خیلی کمی هستند که یک مدت زمان مشخص را به کاربر اعلام می کنند.
  2. بازی ها به واسطه طبیعتشان نیاز به توجه خاص دارند:بازی ها این گونه نیستند که در پس زمینه قرار بگیرند برخلاف یک آهنگ که شما آن را می شنوید و غذا می خورید در یخچال را باز می کنید و با دیگران تعامل دارید باید به بازی توجه بیشتری داشته باشید.
  3. چون بازی ها یک نوع تجربه غیر خطی هستند یک حس کنجکاوی بیشتری را بر می انگیزند:فرض کنید که شما یک فیلم سینمایی خیلی خوب می بینید نقش شما در این فیلم چیست؟عملا هیچ چیز شما صرفا در نهایت از داستان فیلم و جلوه های هنری آن لذت می برید اما یک بیننده کاملا منفعل هستید اما در بازی ها شما بازی می کنید شما عرق می ریزید،برای کاراکتر خود گاهی اوقات گریه می کنید!به همین دلیل شما نیاز به دقت به لایه های عمیق تری از بازی دارید و به آن توجه بیشتری خواهید داشت!
  4. بازی های اجتماعی شما را در یک فعالیت مشترک با رفقایتان سرگرم می کند:شما می توانید با دوستانتان یک فیلم ببینید یا بعدا راجع به آن صحبت کنید اما بازی ها باعث می شوند که شما تعاملات بسیار زیاد و مشترکی با دوستانتان در حین بازی داشته باشید شاید باید با دوستان خود که با همدیگر بازی Dota 2 را بازی می کنند بیشتر صحبت کنید!

اگر دوره نوروساینس را گذرانده باشید متوجه می‌شوید که این موارد در عمل به تحریک هورمون‌هایی نظیر دوپامین، سروتونین و اوکسی‌توسین می‌انجامند.

تصویر کامران حاتمی
کامران حاتمی
حدود 10 سالی است که در حوزه گیمیفیگیشن و طراحی رفتار به‌صورت تخصصی فعالیت می‌کنم و علاقه زیادی به ترویج این موضوعات در ایران دارم. آقای گیمیفیکیشن یک تیم است و من کامران حاتمی، مدیر این تیم پرانرژی و حرفه‌ای هستم. پیش‌زمینه تحصیلی مهندسی کامپیوتر (از علم و صنعت) و MBA (از امیرکبیر) دارم و در مسیر فعالیتم در حوزه گیمیفیکیشن، مطالعات گسترده‌ای در زمینه‌های نوروساینس، روان‌شناسی و علوم رفتاری داشتم. هم‌چنین کتاب‌های طراحی گیمیفیکیشن، گیمیفیکیشن در تدریس، هر آنچه باید درباره طراحی بازی‌های آموزشی اثربخش بدانید، ۱۴ روز تا شادی پایدار و اضطراب را ترجمه کرده‌ام. در حال حاضر در سوئد هستم.

123 پاسخ

  1. دنیای بازی ها واقعا میتونه همین طور که فرمودین شگرف و ناشناخته و لذت بخش باشه و چقدر طراحی اون سخت تر میشه ‌. ممنون از مطلب فوق العاده تون

    1. جواب ۱ روز ۵: هرچیزی که به شدت سرگرم کننده باشه. به طور خاص تو بازی ها نسبت به بازی لیمبو (کامپیوتری) و اولویت (بردگیم) متوجهم خیلی درگیر شده.
      جواب ۲ روز ۵:
      برای آپ دیجیتون یکی از معیار ها مدت زمان دیدن فیلم توسط کاربران که چقدر غرق میشن. معیار دیگه که اخیرا داریم اندازه می گیریم محتوا های مختلف در ردیف های سایت هست. به این صورت که قاعدتا انتظار میره ردیف های بالاتر در سایت کلیک بیشتری بخورن، درحالی که لزوما این طور نیست و بارها تجربه کردیم که محتوای خیلی بهتر ، حتی در ردیف های پایین تر کلیک بیشتری میخورن.

  2. سوال ۱ روز ۵:
    فک کنم موقع کتاب خوندن بیشترین تمرکز رو دارم؛ بعدشم فیلم دادن.

  3. سوال ۲ روز ۵:
    حوزه ی کسب و کار من طراحی معماری و نما هست. اگه بخوام توجیهی واسه پیج اینستام بگم اینه که پیجم خیلی قدمت داره؛ حالا این مهمه و توجیه خوبیه یا نه رو نمیدونم.

    1. من خودم تو بی هویتی شغلی سر میکنم. اما فکر میکنم مهم ترین معیار زمان باشه ( البته به شرط اختیار ، یعنی محاسبه زمانی که طرف مقابل مختار باشه کار

  4. سوال اول روز پنجم گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    من تو کلاسایی که مدرسش دائما سوالای چالشی بپرسه و افراد رو تو بحثا درگیر کنه خیلی توجهم زیاد میشه و زمان رو نمیفهمم.
    کلا چالش و حل مسئله واقعی خیلی جذابه.
    یه بار بعد از حل یه مسئله‌‌ی سخت، دقت کردم دیدم دستام یخ کرده و ضربان قلبم به حد خیلی زیادی بالارفته بود و حتی نبض تو سرم رو میشنیدم، تو اون زمان هم از اتفاقای فضای اطرافم هیچی یادم نمیومد . تجربه ی خیلی عجیبی بود.
    یه دفعه انگار از خواب بیرون اومده بودم و چند ثانیه بعدشم سکوت بود .

      1. سوال اول از روز پنجم:بچه تر ک بودم بازی های اون موقع چه دخترونه چه پسرونه رو بیشترش رو انجام میدادم و متوجه گذشت زمان نمیشدم.در حال حاضر بیشتر کتاب و مطلب میخونم تا بازی
        سوال دوم:معیارهای روتین تعداد دانلود و کامتتهایی که روی سایت میومد یا تلگرام کاری توجه داشتیم.و بعد سفارشهایی که میزاشتن تو کامنتها درخواست میدادن.

      2. سوال 1 روز پنجم:
        چیزای مختلفی میتونه باعث توجه من بشه

        گاهی وقتا سر کلاس درس، استاد طوری منو درگیر کرده که کاملا توجهم روی درس بوده
        یا یه سری سر جلسه امتحان من 4 و نیم ساعت فقط داشتم مسئله حل میکردم، و تو این مدت حتی سرمو نیاوردم بالا و وقتی که نگاه کردم به اطرافم دیدم همه رفتن و من اصلا متوجه نشدم، گردنمم گرفته بود(:

        گاهی وقتا بعضی بازیا خیلی توجهم رو به خودشون جلب میکنن
        یا یه کتاب یا فیلم خوب
        و حتی بعضی وقتا چت با دوستام…

          1. چه جالب، منم تجربه شو داشتم. حتی موقع خوندن کتاب ملت عشق اینجوری بود که کسی صدام میزد متوجه نمیشدم

          2. کلا هر جا سخن از توجه است نام اینگیجمنت و تعامل می درخشد.

  5. سوال دوم روز پنجم گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    من خودم فعلا تو بی هویتی شغلی سر میکنم اما فکر میکنم مهم ترین معیار اندازه گیری توجه، زمان باشه(مثل گوگل انالیتیکس که time on site رو حساب میکنه )، البته به شرط آزاد بودن اختیار . یعنی اون شخص اختیار داشته باشه تو اون زمان کار دیگه ای بکنه اما هنوزم دلش بخواد به کار ما توجه کنه .
    یه بار یه موردی هم تو یه پرسشنامه دیدم که خیلی بنظرم برا اینکه خوب بود:
    این سوال برای سنجش میزان توجه شما ساخته شده، لطفا گزینه ی دو را انتخاب کنید . (برا اینکه بفهمن کسی سوالا رو شانسی جواب نداده)

  6. سوال 1 روز 5: موقع بازی کردن یا فیلم دیدن توجهم زیاده معمولا.
    سوال 2 روز 5: توی بازی‌سازی، یکی از معیار میتونی retention کاربر یا conversion rate باشه. این معیارها به این دلیل مناسب هستند چونکه به عبارتی میزان توجه و علاقه کاربران به خرید و ادامۀ بازی رو بیان میکنن.

  7. سوال 1 از روز پنجم دوره گیمیفیکیشن:
    من زمانی که کتاب های هری پاتر رو می خوندم اینقدر غرق می شدم که اصلا متوجه گذر زمان نمی شدم. البته یه سری کتابهای دیگه هم بودن که دقیقا همین اتفاق موقع خوندنشون برام افتاد و البته یه سری انیمیشن هایی که خیلی دوستشون دارم.
    سوال 2:
    من طراح گرافیک هستم. کار من طراحی اقلام تبلیغاتی و هویت بصری کسب و کارهاست.
    معیاری که من برای کارم دارم، میزان رضایت مشتری از طرح هست و البته کارایی که براش داره. و همچنین سفارش های بعدی که به واسطه جواب گرفتن از سفارش اول گرفتن. تا اینجا تونستم چند تا مشتری ثابت و راضی پیدا کنم.

    1. جواب سوال دوم روز پنجم دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
      فروش اینترنتی محصولات سلامتی محور هست ، شرایط جامعه یه جوری شده که کمتر بودجه صرف سلامتی شون میکنن ، مگه اینکه مجبور بشند ، بحث باشگاه مشتریان هم قبل از آشنایی با شما یا از جایی ایده گرفته باشم خودم طراحی و اجرا کردم ( همون روش امتیاز گیری ابتدایی ) اوایل خوب جواب میداد ولی به چند دلیل مخاطبش کم شد ، یکی اینکه خیلی سختش کردم ، یکی اینکه سپردم دست ادمین و یکی دیگه هم اینکه تکراری شد

  8. جواب یک روز ۵
    بیشتر موقع بازی و کتاب خوندن پیش میاد، یه مثال بامزه، توی این چندوقت که اینترنت قطع بود متوجه شدم چقدر این دایناسور گوگل بازیش میتونه منو جذب کنه، نمیدونم اسمش چیه منظورم همون صفحه ای هست که وقتی آفلاین هستین میاد و تصویر یه دایناسور روش هست. وقتی بازیو شروع میکنم طولی نمیکشه که کل تمرکزم رو میذارم روی پریدن به موقع از روی کاکتوسها و زمان یادم میره، و اتفاقی که برای خودم جالب هست اینه که چند لحظه بعد که به خودم میام میبینم به یه نقطه بین دایناسور و کاکتوسها خیره شدم و پشت سر هم انگشتمو روی صفحه ی گوشی میزنم، همیشه درست چند ثانیه بعد از درک این لحظه میبازم

  9. جواب دو روز پنج
    من پیجم آموزش مسائل عمرانی هست، به طور ویژه آزمون محاسبات، مخاطب هدفم یه مهندس ۲۵ تا ۳۰ سال هست که میخواد توی آزمون موفق بشه، توی هر پست یه نکته میگم و یه سوال هم طرح میکنم، معیارم تعداد ذخیره شدن و تعداد جواب هایی هست که توی کامنتها میدن

        1. سوال ۱ و ۲ روز ۵
          من اینطوریم که یا نباید کاری رو انجام بدم یا وقتی میرم سراغش باید توش غرق بشم مثلا به همین بازی های کامپیوتری خیلی علاقه دارم و وقتی میرم سراغشون میبینم یه زمان زیادی رو بدون اینکه متوجه بشم سپری کردم همین احساس رو هم نسبت به کار های هنری مثل نقاشی ، مخصوصا ساختن دارم و دلیل اصلی ای که پیج هنری درست کردم اولش داشتن یه گالری فقط برای نمایش کارهام بود .. ولی برای اینکه بخوام بفروشمشون و مخاطب جذب کنم، باید به سرعت یه چیز جدید درست کنم و آپلود کنم و چون وقت گیرن نمیتونم خیلی فعال باشم برای همین فکر کنم بهترین معیار برای من زمانبندی مناسبه

  10. من اصولا تو بازی اینجوری میشم اکثر بازی ها چون می خوام توش برنده باشم کلی زوم میکنم سوال ۱ روز ۵
    روش تا به نتیجه برسم
    فوتبال فکر کنم یه بازی خیلی سادس و زیاد ذهن و درگیر نمیکنه ولی من تو همون حالت هم دارم تلاش میکنم که حرکت بعدی حریفم رو بفهمم یا حداقل یک ثانیه جلو تر از بازی پیش برم

    سوال ۲ روز ۵
    من حوزه فعالیتم تو صنعت کامپیوتر و گیم هست
    یعنی کارم مرتبط با شبکه های کامپیوتری هست ولی زندگیم حول گیم میچرخه اینو تو پیج اینستام هم میشه دید
    فک کنم تو سوال اول روز اول و سوال اول روز پنجم ادامه این سوالم جواب دادم

  11. سوال یک روز پنجم
    من وقتی نرم افزار جی آی اس رو یاد می گرفتم و بعد شروع به کار باهاش کردم می تونستم ساعت ها روش متمرکز باشم با اینکه مشکل عدم تمرکز هم دارم

    1. مشکل عدم تمرکز با بازی رومیزی خیلی راحت حل میشه اونقدر آدم دیدم که فکر میکردن وای ما کهدیگه اینجوری شدیم و…. بعد 2 3 روز کاملل اکی شدن

  12. سوال اول روز پنجم:
    من موقع فوتبال بازی کردن خیلی تمرکز می کنم و باهیچ کس هم شوخی ندارم- و فکر کنم توی فیلم دیدن هم اینجوریم- ولی کلا آدمی نیستم که بتونه روی کارایی که دوست نداره تمرکز کنه

    سوال دوم روز پنجم:
    عرض کردم من توی شهرداری کار می کنم مسلما معیار ما رضایت شهروندان است ، هرجا میرم که راجع به شهرداری صحبت میکنن حواسمو جمع می کنم که چی میگن و یا حتی به عنوان یه شهروند سر صحبت رو باز می کنم که ببینم نظرات چیه
    البته یکی از مهمترین معضلات شهرداری ها عدم مشارکت شهروندان است
    البته نظرات شهروندان رو که می دونید…

  13. جواب سوال 1 روز 5 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    تجربه‌ی ماشین سواری در هر حالتی چه در قالب بازی دیجیتال، چه در قالب واقعیت مجازی چه به شکل واقعی، سرگرمی مورد علاقه منه! و من وقتی در حال انجامش هستم زمان جدا برام مهم نیست!

  14. جواب سوال 2 روز 5 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    دفعه قبلی گفتم که من اخیرا یک پیج مجزا از پیج شخصیم تو اینستاگرام ایجاد کردم که قرار هست اونجا به آموزش بپردازم اما هنوز فعالیت اون صفحه رو شروع نکردم، و احتمالا از مهمترین معیارهایی که میتونه نشون دهنده‌ی توجه و علاقه‌ی مخاطب به صفحه باشه، نرخ بازدید از صفحه (مثلن ۲۰نفر پروفایل رو در روز چک میکنن یا ۲۰۰۰نفر) و میزان زمانی هست که مخاطب برای گشتن و آموزش گرفتن صرف اون صفحه میکنه! چون هرچقدر مخاطب بیشتر به صفحه من سر بزنه نشون دهنده‌ی اینه که دنبال محتوای جدید از منه پس یه تعامل تقریبا پیوسته با این کسب‌وکار داره! و همچنین میزان زمانی که توی صفحه‌ی کسب‌وکار من صرف می‌کنه هم نشون دهنده‌ی اینه که جذابیت محتوا براش بالاست و تمایل خوبی برای یادگیری مطالب داره!

    شاخص‌های دیگه‌ای هم هست که تقریبا همه در موردشون میدونیم و حائز اهمیت هستن، مثل: میزان به اشتراک گذاری، نرخ تعامل و ارتباط دو طرفه از طریق طرح سوال یا تشکر در قالب کامنت، اینکه چقدر از مخاطبانی که مارو لایک کردن یا پستمون رو مشاهده کردن اصلا جزء دنبال کنندگان صفحه ما نبودن و از طریق‌های دیگه به پست ما برخوردن مثلن از طریق اکسپلورر و دیگر شاخص‌های کلیدی سنجش توجه و علاقه‌‌ی مخاطب…

  15. سوال ۱ روز ۵
    من یه مقدار مشکل نقص توجه دارم به همین خاطر کمتر موضوعی پیش میاد که همه توجه منو درگیر کنه ولی به نسبت موقع بازی کردن بازی های چالش برانگیز (چه رومیزی چه کامپیوتری) توجه بیشتری دارم
    سوال ۲ روز ۵
    ما اسکیپ روم داریم و معیارمون هم میزان درگیر شدن غرق شدن افراد تو داستان و حل معماهاست اینکه در انتها چقدر میتونن به سوال های ما از داستان جواب بدن

  16. سوال ۱ و ۲ روز ۵
    من اینطوریم که یا نباید کاری رو انجام بدم یا وقتی میرم سراغش باید توش غرق بشم مثلا به همین بازی های کامپیوتری خیلی علاقه دارم و وقتی میرم سراغشون میبینم یه زمان زیادی رو بدون اینکه متوجه بشم سپری کردم همین احساس رو هم نسبت به کار های هنری مثل نقاشی ، مخصوصا ساختن دارم و دلیل اصلی ای که پیج هنری درست کردم اولش داشتن یه گالری فقط برای نمایش کارهام بود .. ولی برای اینکه بخوام بفروشمشون و مخاطب جذب کنم، باید به سرعت یه چیز جدید درست کنم و آپلود کنم و چون وقت گیرن نمیتونم خیلی فعال باشم برای همین فکر کنم بهترین معیار برای من زمانبندی مناسبه.

  17. پاسخ سؤال ۱ روز ۵:
    من زمانی که مشغول برنامه نویسی هستم تمام توجهم روی این کاره. یعنی یدون شش دانگ تمرکز نمی‌شه این کار رو انجام داد.
    پاسخ سؤال ۲ روز ۵:
    من یه سایت برای فروش محتوای آموزشی دارم. ویوی هر صفحه و کلیک کردن روی لینک‌های نشون میده که کاربر چقدر توجهش به اون صفحه جلب شده

  18. جواب سوال ۱ روز ۵:
    من معمولا موقع دیدن فیلم و بازی شطرنج توجهم بیشتر میشه
    جواب سوال ۲ روز ۵ :
    کار من فروشگاه کفش هست و به نظرم زمانی که مشتری میزاره مهمه این نشون میده که جذاب و سرگرم کنندس براش هر چقدر بیشتر درگیر باشه شانس خرید کردنشم بیشتره و همچنین میزان سِیو هر پست هم باید مهم باشه چون احتمال بازگشت مشتری و در نتیجه خرید کردن افزایش پیدا میکنه

      1. سوال یک روز پنج
        من بازی های استراتژیک رو روشون تمرکز زیادی دارم مثل ژنرال و دوتا
        البته رو بازی های مثل کانتر هم خیلی تمرکز دارم کلا رو همه بازیا تمرکز میکنم و درگیرش میشم

  19. سوال اول از دوره گیمفیکیشن در کسب و کار:
    کارهایی که بهشون علاقه دارم ، بعضی کتاب ها و خوندن درباره تکنولوژی های جدید قشنگ توجهم و جلب میکنه ..

      1. خخخ
        اره خیلی 🙂 مخصوصا وقتی یونس داره تهران و فتح میکنه ..
        پریروزا سالگرد شهادت میرزای جنگلی بود.

  20. سوال ۲: من پیج دوست عکاسم رو مثال زدم اون بار، میدونید اینستا یه گزینه داره تو اون سایته که آمار پیج ها رو میده که عددش طبق میزان لایک ،بازدید پیج ، کامنت ، زمانی که مخاطب روی هر پست وقت گذاشته و بهش نگاه کرده ، میزان فوروارد ، سیو، و اشتراک گزاری پست با استوری توسط دیگران و… در حقیقت انگیجمت پیج رو بصورت مبسوط با یه عدد نشون میده ولی در حقیقت هرچی به نظرم مشتری از طریق اینستا براش بره مثلا تو ماه ۲۰۰ تا مشتری بگن من پیج اینستاتو دیدم و اومدم معیار خوبیه که بفهمه تو اینستا داره خوب عمل میکنه

    1. جواب ۱ روز ۵
      معمولا زمان کدنویسی و مشاهده فیلم

      جواب ۲ روز ۵
      درگیر شدن مخاطب با مطالب مرتبط در سایت

    2. جواب یک روز پنجم دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار: معمولا زمانی که نقاشی می کشم یا کتاب می خونم.

  21. برا ایران آنلاین بیشتر بازخوردا هم مجازی و هم واقعی … جالبه بگم ما وقتی بیشتر تو دایرکت ها و کامنت ها فحش میخوریم دقیقا میفهمم اثرگذاری کار بهتر بوده حتی وقتی پیج میپره… یه منطقه از جیگرمون خنک میشه که حتی فالوده شیرحسین تو گرمای تابستون یزد نمی تونه اونجا رو خنک کنه… چند وقت پیش به یکی از بچه ها سوء قصد شده و ما وقتی فهمیدیم جدای از ناراحتی که برای دوستمون داشتیم خوشحال بودیم از عجز و ناتوانی که در برابرمون داشتن و کلی ازاین بابت ثابت قدم تر شدیم …
    …Please wait

  22. سوال اول من یه بازی ریاضی دارم، محاسبات ریاضی و رکورد ثبت میشه. وقتی بازی می کنم باید توجه و تمرکز داشته باشم چون محاسبه می کنم و نمی تونم هم بازی کنم و هم حواسم به اطرافم باشه

  23. و سوال دوم
    در حوزه کتاب تعداد مخاطبانمان یا خوانندگان کتاب نشان دهنده میزان توجه هست و حتی کسانی که به دنبال کتابی می آیند ولی نمی خرند

      1. در حوزه نشر کار می کنم، نمایشگاه کتاب هم غرفه داشتیم

  24. سوال اول روز پنجم دروه گیمیفیکیشن
    این حالت برای من تو بازی هایی که قبل انجام می دادم شکل می گرفت که بازی های تک نفره که تمام کارها باید خودم انجام می دادم هیجان بالا تری داشتن تا بازیهای که تیمی بودن و باید صبر می کردی کاری ها هم یاران که کامپیوتر هستن انجام بدن
    بهترین بازی دوران ما هم که آی جی آی و مکس پین بود

      1. اره اینقدر بازی کردم آخر سرا دیگه تو دو روز می رفتم مرحله آخر
        یه دوره ای بد درگیر بازی بودم

  25. سوال دوم روز پنجم دوره گیمیفیکیشن

    کسب و کار ما یه پلتفرم انجام خدمات در محل در حوزه رایانه ای است که نسخه ام وی پی آماده شده و در حال آماده سازی نسخه اصلی هستیم
    به نظر ما معیار باید از تعداد کار هایی که انجام شده و بعد تعداد مشتری هایی که یا ما به شخص دیگه ای معرفی کردن یا خودشون دوباره درخواست ثبت کردن
    به این دلیل که ممکنه خیلی سفارش ها دفعه اول انجام بشه و خیلی از ماها شده بگیم این بیخیال دفعه بعدی درخواست نمی دم و برای همین اولین سفارش نمی تونه اولویت باشه ولی اگه دوباره تکرار بشه سفارش مطمعن میشیم که کار عالی انجام شده و رضایت صددرصد از مشتری گرفتیم

  26. سوال ۱ روز ۵ : من موقع بازی های کامپیوتری وفیلم دیدن توجهم زیاد میشه ادم درس خونی نیستم اما وقتی استادام تو کلاس بهم توجه میکردن و ازم انتظار داشتن هرچقدرم که درسشون کسل کننده و حتی سخت بود توجهم رو کامل میدادم به درس که یه وقت توقع استاد از من کم نشه و این روش بعضی از استاداست که به یه نحوی اونایی که تو باغ نیستن رو متمرکز کنن و روی بعضیا مث من این روش همیشه جواب داده .
    سوال ۲ روز ۵ :
    شغل فعلی من عرضه صنایع دستی سرامیکی و لوکسه که معمولا به دلیل زیبایی و جذابیت توجه همه آدما به خودشون جلب میکنن به نظر من ترکیب نحوه نمایش محصولات و عکاسی تو کار من میتونه توجه رو بیشتر کنه و ادمارو به تماشا واداره مثلا یه عکس از یه کاسه خالی که خب به تنهایی زیباست میتونه سی ثانیه توجه یه کاربر رو به خودش واداره اما اگر این کاسه با یه محصول مثل یه میوه که همه دوستش دارن پر بشه به دلیل محبوب بودن این میوه میشه توجه کاربر رو بیشتر کرد حتی دوبرابر مثلا میشه با توجه به علم بیگ دیتا اطلاعاتی راجع به اینکه ایرانیا چه میوه ای رو بیشتر دوست دارن به دست آورد و با پر کردن اون کاسه از اون میوه توجه رو بیشتر کرد.

    1. سوال ۱ روز ۵ :
      من وقت هایی که درگیر بورس هستم
      چون هر لحظه داره تغییراتی اتفاق میفته
      و خوب بحث پول آدم هم هست،و انگار یکی داره لحظه ای بهت پول میگیره و میده

  27. جواب سوال یک روز ۵ :
    من کلا خیلی تمرکز ندارم چون سرعت فکر کردنم زیاده مثلا فیلم که میبینم حتما باید کنارش یه بازی باز کنم همزمان بازی کنم وگرنه هیچی از فیلم نمی‌فهمم یا مثلا جمله ها طولانی باشه یا یکی کشدار حرف بزنه هم کلافه میشم هم نمی‌فهمم چی میگه ! اما تو کارای حل کردنی و بازی های معمایی شاید یکم تمرکزم بیشتر باشه!

    جواب سوال دوم روز پنجم :
    ما تابلوهای دکوری تولید میکنیم به نظرم هرجایی

    1. معیار خودشو داره مثلا تو اینستاگرام میزان سیو پست ها مهمه به نظرم چون طرف نگه داشته هروقت لازمش شد بیاد سفارش بده ولی تو سایت سشن دیوریشن مهمه چون نشون میده طرح ها چقدر جذاب بوده براش و چقدر گشته تو سایت

  28. اگر منظور از معیار تو کسب کارم چیه چون کار اصلیم تولید محتواس
    معیارم اینگیجمنت ریت بالاس
    مخصوصا اکسپلور رفتن

  29. سوال اول روز پنجم دوره گیمیفیکیشن :
    من وقتایی که یه بازی انجام میدم مخصوصا بازی Hidden Hotel خیلی توجهم زیاد میشه. گاهی وقتا حتی واسه اینکه تو تایم تعیین شده بازی رو تموم کنم ضربان قلبم میره بالا! گزینه بعدی فیلم دیدنه
    در مورد سوال دوم فعلا کسب و کار خاصی ندارم اما فکر میکنم چیزی که میتونه در کسب و کار توجه افرادو جلب کنه جذابیت،زیبایی و نزدیک بودن اون کار به ذهنیت و علایق مخاطبانه.

  30. روز پنجم گیمیفیکیشن
    من با خوندن متن امروز ، بیشتر فکرم مشغول کلاس درس شد . نمیدونم پاسخ هام می تونه درست باشه یا نه ؟ حتما باید در مورد بازی جواب بدم ؟
    اما در مورد کلاس درس، مسلما کلاس هایی که مدرس محور باشه ، برای دانشجو دیر میگذره . یعنی وقتی که مدرس، متکلم وحده باشه ، هیچ جذابیتی برای دانشجو نداره و همش به ساعتش نگاه میکنه که کی کلاس تموم میشه و مسلما در این صورت زمان هر چه دیرتر میگذره . اما برعکس در کلاس هایی که مدرس ، چالش برگزار میکنه، سوال و جواب میکنه یا حتی با طنازی تدریس میکنه ، می تونه برای دانشجو جذاب باشه و زمان براش اینقدر زود بگذره که حتی از پایان زمان کلاس ناراحت باشه . این در مورد خودم به شدت صدق میکنه . و البته یه مورد دیگه کلاس درس های تحلیلی و حل کردنیه که برای من به اندازه ی یک سوم زمان میگذره و واقعا نمیخوام اون کلاس تموم شه .
    سوال دوم : به این دلیل ذهنم متوجه کلاس ها شد چون شغلی که دوست دارم ، تدریسه و از هر موقعیتی استفاده میکنم به دیگران چیز یاد بدم . از تدریس به کلاس اولی ها گرفته تا حل مشکلات هم کلاسی هام . و همیشه ذهنم درگیر اینه که ان شالله یه روزی مدرس رسمی بشم ، چه کارایی کنم که کلاسم برای دانشجوهام جذاب باشه و زمان براشون زود بگذره و از بودن در کلاس های من خسته نشن و بدون نیاز به حضور و غیاب، و با میل باطنی و اشتیاق، سر کلاس های من حاضر باشن

    1. البته من مخالف حرفتم توی مورد اول ! ببین کلا دوچیز جذابیت میاره اول محتوا دوم فرآیند ارائه محتوا مثلا وقتی خود محتوا بشدت جذاب باشه اصلا هرچی مشارکت رو بیشتر کنی شاید اثر عکس بده!
      مثلا تو وقتی یک کتابی مثل هری پاتر میخونی دیوانه محتواش میشی با اینکه تو تعاملی با محتواش نداری!
      حالا فرض کن تو میتونستی داستان هری پاتر رو جلو ببری احتمالا اون داستان به جذابیت داستان واقعی هری پاتر نخواهد بود!

  31. جواب اول روز پنجم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
    قبلا گفتم کتاب و فیلمی که دوست داشته باشم تمرکزم عجیبه در مورد بازی باید بگم‌شکل بازی برام مهم نیست ولی وقتی حیثیتی بشه بیشتر از هر موقعی تمرکز و آدرنالین بالا میره

  32. جواب دوم روز پنجم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
    من تمرکزم روی بازاریابی و تبلیغاته…مهمترین نکته توی کار شناخت درست از مشتریاست چون برای جذب نظرشون باید حتما حرفی زده بشه که
    -مشکلی ازشون حل کنه
    -یه لذت جدید یا نوستالژیک خلق کنیم
    -احساس متفاوت بودن بهشون بده
    و در واقع یا نیازشونو رفع کنیم یا نیاز جدیدی براشون ایجاد کنیم.در واقع بازاریابی رو قبل از تولید محصول باید انجام داد نمیشه کسب و کار یا کمپین فروشی راه بندازیم بدون این دانسته ها، بعد منتظر باشیم مشتریا به ما توجه کنند.ما باید خودمونو و کاری که میتونیم برای مشتری انجام بدیمو از طریق کمپینای مختلف طوری معرفی کنیم که با طرح سوال یا خلق هشتگ و مسابقه ..میزان تمایل مخاطبو دریافت کنیم .اینجوری هم میزان مخاطب احتمالیمون دستمون میاد و بهتر میتونیم در مراحل بعد برنامه های مناسب برای جذب مخاطب واقعی و تبدیلشون به مشتری یعنی کسی که از ما خرید میکنه،داشته باشیم و هم در مراحل بعد احتمال برگشت مخاطب و تبدیل شدنش به مشتری وفادار بیشتر میشه چون احساس میکنه ما میدونیم چکار کنیم تا مشتریا حس بهتری داشته باشند

  33. سوال ۱ روز ۵ :بین بازی ها من وقتی پابجی بازی میکردم خیلی توجه میکردم . چون هم باید حواست به صدای قدم ها و ماشین و تیراندازی ها باشه و خوب گوش بدی ؛ هم اینکه بصری هم باید توجه کنی کسی از دور و برت رد بشه ؛ و همزمان مشغول جمع کردن اسلحه هم هستی .
    اما در کل غیر از بازی قبلا هم گفتم که وقتی کار هنری انجام میدم خیلی توجه میکنم .

  34. سوال ۲ روز ۵ : خب من کسب و کار که نه ، ولی پیج تولید محتوایی که درباره ی اینشورتک دارم فکر میکنم انگیجمنت مجموعه ای از لایک ها و کامنت ها و سیو و تگ شدن پست ها باشه .

  35. روز 5 سوال 1: لذت بردن = با ضریب زمان
    ادمها هرچی از یه موضوعی بیشتر لذت ببرند از زمان غافل میشن برای همین هم هست که وقتی بازی مورد علاقمون رو میکنیم یا فعالیت مورد علاقمون رو انجام میدیم از گذر زمان غافل میشیم و وقتی به خودمون میایم میبینیم که چند ساعت گذشته, یکی هست به بازی علاقه داره یکی به کتاب خوندن و…
    ولی باالعکس وقتی از یک چیزی بدمون میاد و روحمون آزرده بشه و حس بدی داشته باشیم نسبت به اون موضوع گذر زمان واسمون کند میشه
    سوال 2: معیار من اون مدت زمانی هست که یه کاربر رو میتونم.داخل پیجم نگه دارم هرچی بیشتر داخل پیجم باشه بیشتر با من تعامل داره و بیشتر به من نزدیک میشه

  36. روز 5 سوال 1
    من فیلم دیدنه که خیلی توجهم رو جلب میکنه. تئاتر رفتن که دیگه کلا منو میخکوب میکنه

  37. سوال ۱ روز پنجم
    موقعی‌ که کتاب میخونم‌.مخصوصا‌ اینکه‌ قبلا‌ در مورد‌ اون‌ کتاب‌ یک‌ عده‌ تعریف‌ کرده باشن
    سوال ۲
    بنده‌ کسب‌ و کاری‌ فعلا‌ ندهرم

  38. جواب سوال اول روز پنجم دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    بازی استراتژیک قلعه رو که بازی می‌کردم اصلا گذر زمان رو حس نمیکردم یهو از زور گردن درد بلند میشدم یهو متوجه می‌شدم ۴ ساعت گذشته

    1. Age of empires
      یه بازی بود که من از کلاس پنجم دبستان تا الان دارم بازیش میکنم:)
      همیشه هم کد تقلب میزنم:)
      هیچوقت نیومم مثل آدم و صادقانه بازیش کنم طی این سال ها

  39. سوال2 روز 5
    متفاوت بودن معیارها رو من کاملا در سایت ها حس کردم! یه سری معیارها هستند که مربوط گوگل و seo میشن، و یه سری معیارها مربوط به تبدیل مخاطب به مشتری یا crm میشن… بعضا کار سختیه که یه محتوا بنویسم که از نظر هر دو معیار مناسب باشه و معمولا میخوام ابروشو درست کنم، میزنم چششم کور میکنم!!!

    1. دقیقا! حالا ولی نکته خیلی مهم اینه که ما بیایم بدونیم اصول همه اینا رو مثلا من با چند نفر که ادعا میکنن اقتصاد رفتاری بلدن صحبت میکردم اینا میگفتن اره ما میایم سایت طراحی میکنیم میگم مگه کدزنی بلدید میگن نه جملات رو اینور اونور میکنیم و…. به شوخی گفتم که خب اینکار باعث میشه بونس ریت بره بالا میگفتن بونس ریت دیگه چیه!!!! منظورم اینه که باید بدونی که مثلا seo چیا مهمه که بعدش بیای کارای خودت رو ارائه بدی مثلا توی اقتصاد رفتاری یا گیمیفکیشن

  40. سوال اول روز پنجم: من کاری رو ک بلد نیستم یا برام سخته توجه زیادی بهش میکنم

    سوال دوم: من کسب و کاری الان ندارم ولی ی چیزی ک برام خیلی جالبه تو شهرستان جایی ک از همه جا گرون تر با مشتری حساب میکنن رو خیلی بهش توجه دارن حتی سوپر مارکت 🙁

    1. دقیقا یه رستوران تو بیرجند باز شده که مثلا غذاهاش تی رنج 200 تومن ایناست بعد بیرجندیا تهش برای یه غذا 30 40 پول بدن:) حالا برو ببین چه خبره اونجا!

  41. سوال 1-روز پنجم:
    من سر بازی blood omen یا resident evil، بسیار انسان متوجهی بودم!
    البته تو resident evil، بخاطر ترس شدید بود که کلا نفسم نمیکشیدم که صدای زامبیا رو بشنوم که یهو نپرن روم! تو blood omen هم یجورایی همین بود، با این تفاوت که کلا میشد خیلی چیزا بدست بیاری تو بازی. باید هی حواست به قدرت اسلحه و میزان خونی که داری میبود و هی دنبال این و اون میگشتی خونشونو بخوری و کشته نشی جذابیتای خودشو داشت خلاصه :))
    یا دوباره به همون مثال تئاترم برگردم.
    ما مثلا تو تمرینامون یک حرکتی داشتیم برای بالا بردن تمرکزمون
    باید بچه ها یه حلقه درست میکردن و پشت سرهم راه میرفتن. بعد هرکسی باید حواسش به فاصلش با نفر قبلی و بعدی میبود. یعنی اگه مثلا نفر جلویی یواش حرکت میکرد، وظیفه ی من بود که خودم فاصلم رو درست کنم نه اینکه اونو هول بدم یا بهش تذکر بدم.
    کلا یکی از چیزایی که تمرکز منو بالا میبره اینه که در عین اینکه داره بهم خوش میگذره مراقب باشم سوتی ندم. از اون طرف دیگه زیادی منفعل نباشم.
    البته تو مافیا کلا سکوت میکنم چون تمرکز ندارم اصن و همون اول زارت میکشنم کصافطا!
    سوال دوم:
    والا من کسب و کاری ندارم درحال حاضر، اما خب قاعدتا برای جلب توجه بازار هدف مهمه دیگه. مثلا دوست من که کارش تحلیل ژنتیک کودک هست باید دوتا کار انجام بده برا جلب توجه. اول اینکه با چهارتا عکس و نقاشی بیاد به بچه ها بگه مثلا ما میتونیم تورو به آرزوت که دکتر شدنه برسونیم! دوم به خونوادش بگه تو میتونی مثلا مادر یا پدر یک دکتر یا هنرمند باشی در آینده و رو بچت سرمایه گذاری کنی! و بنظر خودم بصورت کاملا ناجوانمردانه ای میتونن یه روانشناس بیارن که بگن بچتون نابغست! حالا مگه این خونواده رو میتونی جمع کنی دیگه!

    1. مثلا یکی از چیزای جالبی که راجع به شاه وجود داره اینه که خدابیامرز یه چند باری بهش سو قصد میشه و میخوان بکشنش زنده میمونه اینم توهم برش میداره که از طرف خدا و دست تقدیر قراره زنده بمونه و کورشی جدید باشه!
      اینجور توهما خیلی قوین!!
      مثلا یه تکنیک ناجوانمردانه ای بعضی از بازیا میزنن
      مثلا توی یه بازی شمشیری شما توی لول 100 میتونی با کلی مشقت مثلا یه سلاح خاصی داشته باشی اینا مین به بعضی از بازیکنا همون لول اول اون سلاح رو میدن حالا مگه میشه جمع کرد این بازیکنا قشنگ حس میکنه دست تقدیر باعث شده که این حتما کل بازی رو باید نجام بده!
      به این تکنیک تو گیمیفیکیشن میگیم دست تقدیر و خیلی کثیفه:))

  42. سوال 2 روز پنجم:

    ما یه سایت داریم به اسم یواسپیس که کارمون رزرواسیون اقامتگاه های بومگردی هست. یه بخشی داریم که مشتری هایی که رو سایت ما رزرو داشتن بازخورد میدن بهمون، شاید بشه ارسال بازخورد رو معیاری از توجه در نظر گرفت، رتبه الکسا و … هم شاید بشه معیاری از توجه باشه.

      1. مثلا یجوری مشتریا رو درگیر کنیم؟ با مسابقه یا یه چیزی شبیه به اون؟

  43. سوال ۲ روز ۵:
    من خودم فعلا کسب و کاری ندارم ولی نمیدونم انالیزور های اینستا اینو باید داشته باشن که یک نفر چند بار استوری یا پست ما رو دیده
    مثلا برای یک خواننده یا کلیپ ساز این اهمیت داره که یه نفر چند باز برگشته و موزیک ویدیو یا اون کلیپ رو دیده

  44. روز پنجم سوال ۱:
    وقتایی که hiddenobject بازی میکردم توجهم به جزییات خیلی زیاد میشد یا فیلمای شرلوک هلمز رو نگاه میکردم به کفشای ادما و لباساشون خیلی توجه میکردم.همچنین تو محیط فتوشاپ وقتی از ctrl+z خیلی استفاده میکردم انتظار داشتم که تو دنیای واقعی عم همچین قابلیتی باشه مخصوصا وقتی که قوری چای وسط فرش اشپزخونه از دستم افتاد زمین.خوندن متون پی دی اف هاتونم باعث شده ک یادم بره متون سایتم بخونم و فقط کامنت میزارم اونم منی که اصلا اهل کامنت گذاری نبودم.
    سوال ۲:
    برای اموزش زبان حتما یه بخشیشو هیدن ابجکت میکنم که هم لغات زبان رو یاد بگیرن هم ب جزییات توجه ویژه ای بکنن و دنیای واقعی رو یادشون بره

  45. سوال ۱ روز ۵ گیمیفیکیشن در کسب و کار:

    معمولا بازی هایی که داستان تعاملی دارن خیلی باید توجه و تمرکز م رو رو شون بذارم مثل witcher 3
    چون در این نوع بازی ها انتخاب های پیش رو تو میتونن روی سرنوشت و شخصیت ها خیلی تاثیر بذارن
    یه مثال از این بازی میزنم:
    یک‌ ماموریت بود به نام “بارون خونخوار”، بارون یک فرد خیلی تنومند و بی رحم بود. اون ازت کمک میخواد که زن و دخترش رو پیدا کنی. ردپایی از درگیری در اتاق دخترش میبینی و شک میکنی‌. تو از طریق ازمایش خون زنش میفهمی اون باردار بوده و در اثر ضربه بچه ش رو سقط کرده و در جایی نردیک قلعه دفن کرده. تنها راهی که تو بتونی زن بارون رو پیدا کنی اینکه از طریق اون جنین یک طلسم ایجاد تا زنش ردیابی بشه. تو با بارون میری به قبرستون و جسد جنین رو در نزدیکی خونه بارون دفن میکنی تا روح اون بچه به آرامش برسه و کمک ت کنه. خلاصه بارون با گریه بهت اعتراف میکنه یک شب مست بوده و زن و دخترش رو به باد کتک گرفته و خیلی از این بابت ناراحته. قشنگی داستان این بازی اینکه تو میتونی همه چیز خاکستری ه، تو میفهمی زن بارون بهش قبلا خیانت کرده و دلیل خوی نارام بارون همینه.
    اخرش میفهمی زن بارون اسیر یک سری عجوزه شده، تو اونو ازاد میکنی ولی به خاطر جراحات زیاد زن ش میمیره و دیگر دخترس نمیخواد بارون رو ببینه. در اخر بارون خودش رو به خاطر احساس گناه دار میزنه 🙁

    1. چه باحال خیلی جالب بود و سرگرم کننده حالا فرض کن بشه توی این داستان جذاب یجوری لابلاش خیلی ریز یسری محصول رو هم معرفی کرد:)

  46. سوال ۲ روز ۵ گیمیفیکیشن در کسب و کار:

    کار ما مشاوره کسب و کار هاست. معیار درستی که هست اینکه خب من یکجا تبلیغ میکنم چند نفر از طریق اون‌ تبلیغ ها به ما مراجعه میکنن
    این معیار مناسبه چون میتونیم‌ بفهمیم از چه کانال هایی بیشترین جذب رو داشتیم

  47. سوال 1 روز 5:
    کلا توجه من دست خودمه و روی هر چیزی خرجش نمی‌کنم مثلا کلا شماره تلفن حفظ نمی‌کنم با اینکه اونقدرا هم حافظه‌م بد نیست، اما خُب مغز رو یه جاهای دیگه‌ای لازم داریم!
    بیشترین توجه من زمانیه که چیزی رو به کسی یاد می‌دم و یا فیلم می‌بینم مخصوصا اگه اون فیلم رو 10 بار دیده باشم!

    1. بازی کردن 10 تا لذت اصلی داره یه لذتی هست مثل اینکه مثلا تو یه معما رو حل کردی بعد میری به یکی که دوسش داری میدی تا اونم حل بکنه و خب اون تلاش داره میکنه و تو میبینی و لذت میبری

  48. من وب‌سایت آموزش سینما دارم filmbesaz و @filmbesaz

    به نظرم اونقدر معیار درستی نمی‌شه تعریف کرد
    چون پست‌ها ذخیره شده شاید یه 137 سال دیگه بهشون رجوع بشه، پست‌های فوروارد شده شاید نهایتا به یه “چه جالب” ختم بشه و شایدهای دیگه

    به نظرم اگه معیار رقابت با پست‌ها و مطالب قبلی خودمون باشه بهتره و قابلیت رشد داره، مثلا من 2 روز پیش یه پست گذاشتم 1000 تا لایک و 20 تا کامنت
    حالا چیکار کنم که برسه به 1050 لایک و 21 کامنت و هر پست این تشدید بشه و المان‌هاش رو به‌دست بیارم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب