46 سال قبل بود که روانشناسی به نام، فیلیپ زیمباردو، یکی از مهمترین آزمایشات اجتماعی دوران ما را انجام داد – آزمایش زندان استنفورد.(اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
هدف این آزمایش، مطالعه اثرات روانی زندگی در زندان بود و نمونههای آزمایش نقش نگهبانان و زندانیان را در این آزمایش ایفا کردند. زیمباردو این آزمایش را طوری طراحی کرد که همه چیز تا حد ممکن واقع بینانه باشد. زندانیان و نگهبانان زندان استنفورد از میان 70 دانش آموزی که به آزمون زیمباردو پاسخ داده بودند انتخاب شده بودند. کسانی که دارای مشکلات روحی و روانی، ناتوانی جسمی، سوء سابقه و سابقهی استفاده از مواد مخدر را داشتند از این جمع خط خوردند.
تنها 24 نفر شرایط لازم برای شرکت در این آزمایش را پیدا کردند. همهی آنها که مرد بودند، از یک طبقه اجتماعی و اقتصادی هم انتخاب شده بودند و برای شرکت در این آزمایش، بابت هر روز 15 دلار باید پرداخت میکردند. همچنین با پرتاب یک سکه، تعیین میشد که کدامیک از این داوطلبین باید زندانی باشد و کدام نگهبان.
این آزمایش با دستگیریهای ناگهانی آغاز شد، یک ماشین پلیس در سطح شهر به دستگیری داوطلبان پرداخت. آنها تفتیش میشدند و دستبند زده به زندان شبیه سازی شده زندان استنفورد منتقل میشدند، زندانی که یک حیاط امن در فضای باز، یک سلول انفرادی و چندین سلول داشت. نگهبانان لباس فرم، باتوم و عینک آفتابی داشتند.
زندانیان پس از ثبت اسناد، بازجویی و محاکمه، با زنجیرهایی به پاهایشان به سلول فرستاده میشدند. به زندانیان لباس زیر داده نمیشد. زیمباردو و تیمش، اتفاقاتی که در داخل میگذشت را از پشت دیوارها ضبط میکردند.
در روز دوم، همه چیز آغاز شد.
زندانیان زندان استنفورد شورش کردند و خودشان را در سلولها سرکوب کردند و موجب ترس و وحشت نگهبانان میشدند. در طرف دیگر نگهبانان هم به شکل خشونتآمیزی واکنش نشان میدادند. آنها با استفاده از کپسولهای آتش نشانی، زندانیان را با کربن دی اکسید خیس میکردند. آنها لباس زندانیان را در میآوردند و رهبر شورشگران را به انفرادی میانداختند و زندانیان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند.
یک سلول “ویژه” در نظر گرفته شده بود و زندانیانی که رفتار خوبی داشتند به آنجا منتقل میشدند، آنجا وعدههای غذایی بهتری نسبت به سایر زندانیها به آنها داده میشد. آنها لباسهای خود را پس گرفته بودند، اجازه رفتن به دستشویی و مسواک زدن داشتتند، برخلاف سایر زندانیان. امّا پس از مدتی، نگهبانان، زندانیان سلول خوب را به سلولهای عادی منتقل کردند و برخی از زندانیان بد را به سلولهای خوب آوردند.
برخی از زندانیان، نسبت به هم سلولیهای خود بی اعتماد میشدند و تصور میکردند که زندانیانی که از سلول ویژه میآیند، احتمالا جاسوس و خبرچین هستند، مشاورانی به آنها گفته بودند که با این کار ائتلاف میان زندانیان شکسته خواهد شد. در واقع این را باید در نظر گرفت که در زندان، بدترین خطری که یک زندانی را تهدید کند، تهدید از سوی هم سلولی اوست.
این تفرقه در میان زندانیان باعث میشد که زندانیان بیشتر نسبت به هم بی اعتماد شوند و هجمه آنها علیه خودشان باشند، نه زندانبانان و نگهبانان. این مسئله باعث شده بود که اعتماد میان نگهبانان زندان هم بیشتر شود، تمام رفتارهای زندانیان زیر نظر نگهبانان زندان استنفورد بود و حتی آنها اجازه دستشویی رفتن هم به برخی از آنها نمیدادند. بعضی مواقع زندانیان در سطلی که در سلولشان گذاشته شده بود ادرار و مدفوع میکردند و حتی به آن ها اجازه داده نمیشد که آن سطل را خالی کنند و این باعث میشد، فضای حقارت باری بر برخی سلولها حاکم شود.
پس از 36 ساعت از شروع آزمایش، زندانی شماره 8612، دچار احساس پریشی شدید، بینظمی و اختلال ذهنی شده بود و نامنظم گریه میکرد. مقامات زندان در ابتدا فکر کردند که او سعی در گول زدن آنها دارد. به او پیشنهاد دادند که خبرچین زندانبانان باشد و در قبال آن دیگر او اذیت نمیشود.
او در بازگشت به سلولش، شروع به فریاد کشیدن، داد و بیداد کردن پرداخت و به شکل دیوانه باری به زندانبانان دشنام داد. او فریاد میزد که ” راه فراری از اینجا وجود ندارد ” پس از مدتی، مقامات زندان متقاعد شدند که او دچار مشکل شده است و باید آزاد شود.
در وقت ملاقاتی که برای زندانیان در نظر گرفته شده بود، سعی شد که فضای زندان کاملاً خوشایند به نظر بیاید تا والدین و نزدیکان این زندانیان از وضعیت سختی که در زندان بر آشناهایشان حاکم است، باخبر نشوند. به آنها یک وعده غذایی مفصل داده شد، سلولهایشان تمیز شد و موسیقی در فضای زندان پخش شد. هر زندانی میتوانست با 2 نفر از آشنایان خود ملاقات داشته باشد و در تمام مدت یک زندانبان هم کنار آنان بود.
یکی از مادران میگفت فرزندش را تاکنون این اندازه خسته و ناراحت ندیدهاست و زندانبان هم در پاسخ به پدر او گفته بود، پسرتان باید از پس چنین شرایطی بربیاید و آنها هم محکم میگفتند بله، باید بربیاید و آنجا را ترک میکردند.
آزمایش در روز ششم به پایان خود رسید. پس از اینکه از یک کشیش دعوت شد به زندان بیاید و با زندانیان صحبت کند، او در حالی که با زندانیان صحبت میکرد، آنها واقعا خود را یک زندانی تصور میکردند و می خواستند که یک وکیل، به دنبال کارهای حقوقی آنها بیافتد تا بتوانند از آنجا بیرون روند.
ما باید به این وضعیت پایان میدادیم، زندانیان واقعا در نقش خود فرو رفته بودند و دچار مشکلات ذهنی شده بودند، در حالی که نگهبانان هم به شیوه های سادیستی برخورد میکردند. این آزمایش به این دلیل که زندانبانان نصفه های شب از کسالت، سعی می کردند زندانیان را مورد آزار و اذیت قرار دهند، چراکه فکر میکردند آن موقع از شب کسی آنهارا زیر نظر ندارد، به پایان رسید.
دو ماه بعد، زندانی 416 که در سلول انفرادی آن آزمایش حضور داشت، در بیانیه ای در این خصوص نوشت:
من آن را به عنوان یک آزمایش یا شبیه سازی در نظر نمیگیرم، آنجا واقعا زندانی بود که به جای مسئولان دولتی، توسط روانشناسان اداره میشد، من احساس کردم که هویتم را از دست داده ام و به عدد 416 عادت کرده بودم و دیگر آن کسی که داوطلبانه به این آزمایش آمده بود، نبودم. واقعا فقط همان شماره بودم و هویتم را از دست داده بودم.
این صحبتهای زندانی 416 را با صحبتهای زندانی از اوهایو که 37 ماه در سلول انفرادی بوده است مقایسه کنید، او می گفت:
من حتی اگر میخواستم به مردی که در کنار سلول کنار دستم بود، صحبت کنم، توسط زندانبانان کتک زده میشدم، اسپری شیمیایی به صورتم پاشیده میشد، با چماق و لگد من را میزدند، مجبورم میکردند لخت، روی آن کف سیمانی سلول بخوابم، سلولی که حتی توالت نداشت. میدانستم دزدها باید مجازات شوند، حتی دزدی کردن را توجیه نمیکردم با اینکه خودم هم دزد بودم. امّا حالا به این فکر میکردم که اگر از اینجا آزاد شوم، دیگر دزدی نمیکنم. من بازپروری نشده ام، من حالا دیگر یک دزد نیستم که به دنبال پول بیشتری است، اکنون من به دنبال کشتن کسانی هستم که من را میزدند و با من به مانند یک سگ رفتار میکردند. امیدوارم بتوانم به خاطر خودم و زندگی و آینده ای که دارم، بتوانم بر این حس غلبه کنم، اگرچه میدانم کار مشکلی است.
امّا بشریت از این آزمایش زندان استنفورد چه چیزی یاد گرفت؟
وقتی شما، افراد را در هر مرحله ای از زندگی شان برمیدارید و آنها را در حالتی نامنضبطانه قرار میدهید، نتایجی غیر انسانی دریافت خواهید کرد. زندانبانان جوانان خوب یک طبقه متوسط در زندگی واقعی بودند که بدون هیچ تجربه ای، به آنها لباس فرم و هویت یک زندانبان داده شد. این باعث شد آنها سادیستی رفتار کنند. زندانیان از لحاظ روحی و فیزیکی از هویت و حق و حقوق خود منع شدند و به یک جنایتکار و شورش کننده تبدیل شدند و ضربههای ذهنی و روحی متعددی در طول فرآیند متوجه آنها شد.
آزمایش زندان استنفورد، در واقع برای این بود تا تأثیر واقعی شرایط زندان را بر زندانیان و زندانبانان آشکار کند. آن آزمایش نشان داد که جهان چگونه شکسته شده و خطرناک است، واقعیت این سیستم چه چیزی است و افراد قادر هستند با قدرت(زندانبانان) و بدون قدرت(زندانیان)، چه کارهایی انجام دهند.
امّا این آزمایش چه ارتباطی با گیمیفیکیشن دارد؟
گیمیفیکیشن تاریک در این آزمایش کاملا مشخص است! نظرات خود را در این باره زیر همین پست بیان کنید شاید خواندن این آزمایش آلبرت کوچولو هم بعد از این مقاله بد نباشد.
129 پاسخ
جواب سوال دوم روز نهم
دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
یه مقدار نیاز به اطلاعات دقیق تر هست ولی میشه مثلا گفت که درصد بالایی از رتبه های برتر کنکور اغلب منابع جدید رو امتحان کردن و ذهنشون با منابع و شیوه طرح سوالات جدید آشنایی داشته و یا مثلا n درصد رتبه های برتر توصیه میکنن که بجای اینکه همون منابع همیشگی رو بخونید، منابع جدید رو از همون موسسات همیشگی بخونید چون تیم تحقیق این مجموعه ها امتحان خودشونو پس دادن و سوالات نو ظهور با تقریب بالایی از این مراجع اقتباس میشه.
آفرین رها کم کم داره جوابات پخته تر میشه
سوال اول روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
شرکت بی ام دبلیو با توجه به اینکه لوکس بودن از مواردیه که خیلی براش اهمیت داره میتونه از تبلیغاتی استفاده کنه که افراد مشهور و لاکچری مانند بازیگران هالیوود یا آلمان استفاده کنه و در لحظه ای که طرف داره با ماشین سرعت بسیار بالایی رو میره دوربین بیاد رو داشبورد ماشین و نشون بده و این پیام را در کلیپ تبلیغش مرتب نشون بده
یا میتونه سرعت و ویژگی های خاصشو با رقیبش مرسدس بنز مقایسه کنه و مرتب یا کمپین بسازه یا مسابقه بذاره که تو سرعت من بهترم یا بنز
همچنین مسابقاتی در مورد لوکس و با کیفیت بودن بذاره و حول لوکس بودن بچرخه و از افراد و نماد های لوکس در تبلیغاتش استفاده کنه
یعنی من اینجوری فهمیدم طرف با سرعت زیادی رد بشه شما اگه تونستی پلاک ماشینو بگی برنده ای این میشه کمپین قدرت
روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال اول :
تو دنیای خودروی امروز راننده ای که حرکات نمایشیش با خودرو به خصوص دریفت های منحصر به فردش معروفه، کن بلاکه. احتمالا ویدیوهاش رو دیده باشی.
از طرفی اکثر خودروها قبل از تغییر نسل برای آزمایشات فنی با یه سری پوشش یا قطعات فیک پوشونده میشن تا تشخیص داده نشن.
تبلیغش می تونه اینجوری باشه که کن بلاک میاد سوار یه ماشین میشه که ابتدا هیچ چی ازش معلوم نیست اما در طول رانندگی با برخورد عمدی ماشین به وسایل مختلف اون قطعات پوششی از روی ماشین می افتن و یه قسمتایی از ماشین مشخص میشه. بعد زیرنویس میاد که آیا می تونین حدس بزنین ماشین چیه؟
روند هم اینطوریه که اول از چیزای سخت مثلا نمای بسته ی در عقب شروع می کنیم تا انتهای کار که مثلا جلوپنجره های کلیوی معروف ب ام و است. نهایتا هم خود کن بلاک فرمون ماشین رو با یه فرمون ب ام و عوض می کنه و نما روی آرم اتومبیل بسته میشه.
این جوری هم لنگرگاه داریم هم کمپین قدرت.
سوال دوم روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
برای کتاب های گاج استفاده از قبول شدگان سال های قبل بهترین گزینه است مخصوصا کسانی که رتبه بسیار خوبی گرفتند در این زمانی که طرف داره از مزایای کتاب میگه میتونه برای اعتماد زایی بیشتر از درصد هاش در اون آزمون ها هم بگه یا مثلا بگه کتاب دین و زندگی گاج واقعا فوق العاده است و دو سه تا کتاب و مثلا چندبار تکرار کنه.
همچنین از اساتید معروف دعوت بشه که مرتبط کتاب های گاج و با رقباش بررسی کنه مثلا با کانون قلمچی . مثلا کتاب دین و زندگی 3 گاج یا عربی گاج و با قلمچی مقایسه کنه
آفرین
روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی سوال دوم:
به اینصورت که با چندتا رتبه برتر مصاحبه کنن و اونها مثلا از کتاب گاج تعریف کنن که چقدر اکثر سوالا شبیه کنکور بوده و در مقایسه با کتاب های دیگه بهترین کتاب بوده و با وجود کتاب گاج احتیاج به هیچ کتاب کمک آموزشی دیگه ای نیست. بعد خود گاج هم یسری بروشور پخش کنه و کتابای خودشو معرفی کنه و تو صفحه اصلی اسم رتبه های برترشو بیاره.
گه عملا هم همین اتفاق میفته
سوال اول روز نهم، گیمیفیکیشن در بازاریابی
جدیدا یه کلیپ اومد بیرون که مدیر بنز بازنشسته شده و بعد از مراسم تقدیر و تشکر وقتی میره خونه ماشین BMW را از پارکینگ میاره بیرون و یه چهره خیلی شادی داره.
ندیدمش
سوال سوم روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی:
برای اینستاگرام اول میتونید اون پست مد نظرتون رو برید با یه ربات لایک فیک اضافه کنید که عدد بره بالا اما پیشنهاد اصلا نمیکنم این کارو چون به یسری دلایل اکثر مواقع جواب نمیده. اصل سوشال پروف رو تا حدی درگیر میکنه.
مراجعه به نظر متخصص یکی از اصول متقاعد سازی هست که وقتی خیلی خوب جواب میده که اون متخصصی که از طرفت حرف میزنه، در ذهن جامعه هدف هم متخصص باشه.
ویدیویی که گذاشتین مربوط به یک فیلم هست، سعی کنیم بریم پیوی چند تا بازیگر ازش بخوایم بیاد نظرشو زیر این پست کامنت کنه یا لایک کنه، بالاخره یه بازیگر پیدا میشه جواب بده. بعد بیایم استوری کنیم که آقای … بازیگر معروف نظرشونو زیر پست من کامنت کردن یا لایک کردن.
اتفاقا چندتا آشنا هم دارم
روز هشتم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال دوم:
یک کمپین تبلیغاتی خیلی برجسته طراحی می کنیم در معرفیش از پنج سال پیش به تفکیک می گیم از هر کتاب فلان قدر تست تکراری در کنکور اومده. این تعداد n تست تکراری مجموعا هر سال باید بزرگتر بشه. سوال مطرح می کنیم که شما فکر حدس بزنید امسال چند تست تکراری از کتابهای گاج در کنکور خواهد بود؟ برنده هم کل پکیج کتابهای امسالش با صد درصد تخفیف خواهد بود.
آفرین
روز هشتم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال اول :
می شه یک کلیپ طراحی بکنیم که آدمها بعنوان تماشاچی در یک مسابقه رالی هستند و باید تشخیص بدهند برند ماشینی که می گذره چیه. لوکیشن ها هم متفاوته. یکی در جنگل، یکی در زیر تپه کویری، یکی در زمین های گلی، یکی در پیچ یک منطقه برفی. ماشین هم اینقدر با سرعت رد می شه و گرد و خاک یا شن یا گل و لای یا برف به هوا بلند می کنه یا که تماشاچی نمی تونه ماشین را تشخیص بده فقط شگفت زده می شه از اینهمه قدرت.
و در نهایت می بینیم که اون ماشین یک بی ام و است.
این خیلی شبیه به کلیپ اصلی خود بی ام و هست
سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
نمیدونم درست متوجه شدم منظورت رو از قدرت یا نه،
ولی اگر منظورت از قدرت، همون چیزی باشه که من برداشت کردم، میشه یه کلیپی ساخت و در اون چالشی رو مطرح کرد. این که آیا این ماشین بیامو میتونه یک هواپیما رو دنبال خودش بکشه یا نه؟ (بکسل کنه )
و بعد ادامهی کلیپ نمایش داده بشه!
حالا برای اینکه تکراری نشه، میشه چیزهای مختلف دیگهای از قبیل اتوبوس، تریلی و … رو هم داشت.
یه چیزی مثل اون کلیپهای معروف میکسر آمریکایی که آیفون و سامسونگ رو میانداخت توی میکسر نشون بده که میتونه خردش کنه یا نه!
ببین باید توش یه سوال و مسابقه برای مخاطب باشه و اول کاربر درگیر اون مسابقه بشه و بعدش خود به خود بفهمه که ا چقدر اینا قوینا
خب برای این میشه تیکهی اول فیلم مثل یه روز به نمایش گذاشته بشه (مثلا اینستاگرام) و بگه کامنت بذارید، و بعدش مثلا یه روز بعد بیاد تیکه دوم کلیپ رو نمایش بده!
مثلا بگه در مجموع ۱۰ کلیپ (ده وسیله دیگه که قراره بکشه) اگر به ۹ تاش درست جواب دادین برنده فلان جایزه میشین!
افرین
روز هشتم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال سوم :
با توجه به اصل لنگر انداختن و روانشناسی اجتماعی می شه از یک تعداد زیادی فالوئر بخواهیم کامنت های خیلی تاثیر گذاری زیر این پست بگذارند و بعد یک تعداد پیج دیگه با یک کپشن خیلی تاثیر گذار این پست را در استوریشان بگذارند. یا از همه ساده تر می شه کلیپ را خودتون استوری بگذارید و روش بنویسید کلیپی که بیش از ده میلیون لایک گرفته
اره این بیش از 10 میلیون لایک عالیه
جواب سوال اول روز نهم:
تو همین روزا ک #چالش_بطری داغه از کسایی که بی ام و دارن میخایم یا با سرعت زیاد ماشینشون یا با دریفت این چالش رو انجام بدن و فیلماشو بفرستن واسه رای گیری. ضمن اینکه خیلیا درگیر انجام و حتی تماشای ویدیوهاش میشن برند بی ام و هم خیلی شاخ تر مطرح میشه
آفرین عالی بود حتی بی ام و میتونه یه چالشی بزاره که با ماشین خودش خیلی راحت تر انجام بشه تا با ماشین دیگران !مثلا فرض کن دنده معکوس کشیدن! حالا تو با ماشین دیگه شاید حتی نتونی به این قضیه فک کنی ولی با بی ام و خیلی راحت بشه این کار رو انجام داد
جواب سوال دوم روز نهم:
مسابقه میذاریم که (برای اینکه خیلی زیاد نباشه) در هر درس خاص افراد بشینن ببینن چند درصد از سوالای کنکور آخر تو کتابهای اون درس از این موسسات یا آزمون هاشون اومده بوده و در کنکور تکراری بوده
خب این خیلی معیار شاخ بودنه
فقط باگش اینه که داوطلبای جدید که نخوندن درسارو هنوز برای کنکور بعدی نمیتونن شرکت کنن
اما اگه مشاوراشون برنده بشن خوبیش اینه که شاگردای اون مشاورها حسابی طرفدار اون موسسه میشن
چه نکته خوبی اشاره کردی واقعا لذت بردم یعنی ما میتونیم حتی چالش رو در سطح مشاورا ببریم علت این کار چیه؟ چون مشاورا اگر بتونن یجا بگن ما شاخیم یا برید رای بدید فلان جا من اول شم معمولا بچه ها انجام میدن جون مشاورشون رو دوست میدارن
جواب سوال سوم روز نهم:
میشه مسابقه ی دوبله براش گذاشت:)) که خود افراد داستانی رو طراحی و دوبله کنن روش و برنده بشن
یا از کپشن های طنز که خیلی پرطرفدارن براش استفاده کنیم که بیشتر دیده بشه…. مثلا کپشن بزنیم ” وقتی استاد نه و نیم رو ده نمیده”
چون من نفهمیدم منظور از بیشتر دیده شدن این کلیپ بابت چه موضوعی مد نظره خیلی کلی جواب دادم
این کپشنت عالی بود جر خوردم از خنده واقعا هم میشه همچین چیزی باشه وقتی همه کار میکنی تا استاد بهت نمره بده
پاسخ سوال سوم از روز نهم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :خیلی ساده شما میتونید کاور فیلم و عوض کنید و با یه عدد بالای بازدید فیک (مثلا تو فتوشاپ عدد بازدید و بکنید سی میلیون نفر ) و عنوانی شبیه به این::ویدئوی که بالای سی میلیون بازدید خورد و اینستاگرام بخاطر مسائل احساسی اون رو حذف کرد:(
اره این تیکه ای که اینستا پیامو حذف کرد یه شگرد خیلی خوب برای گرفتن بازیدیده ماشالله کم استفاده نکردن دوستان از این حرکتا
سوال اول روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
اول واسه بنزو بگم. مصل اینکه بنز ی ادعایی داره که دوتا بنز وقتی نزدیک میشن بهم برای هم سیگنال میفرستن و هیچوقت باهم تصادف نمیکنن. کمپین قدرتش میتونه این باشه که هرکی دو تا بنزو زد بهم ی جایزه خیلی سنگین بگیره درحالیکه سیگنال هر2تا بنز روشنه البته. یکی هم بود شیشه ضد گلوله که ی میلیون پول گذاشته بود داخلش و هیچکس نتونست بشکوندش.
BMW میتونه بگه مردم از رانندگیشون فیلم بگیرن اگر صافتر و استانداردتر از auto pilot ماشین رانندگی کردن ی جایزه براش تعریف کنن. استانداره هم میشه مثلا این باشه که دقیق بین 2خط باشه و یا وقتی با ماشین جلویی سی متر فاصله داره سرعت کم کنه و وقتی ده متر فاصله داره شروع کنه به ترمز گرفتن.
چه جالب واقعا حالا این ویدیویی که من میگم رو اینجا میتونی ببینی
https://www.aparat.com/v/LNF4h
سوال دوم روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
ی تست بازی طور طراحی میکردم. یعنی یجور تستی باشه که هی مجبورت کنه بری تستای دیگه رو واسه به دست آوردن سرنخ حل کنی. مثلا بعضی سوالا فرمولشون ی جوریه که واسه پیدا کردنه ی متغییر مجبوری بری ی فرمول دیگه حل کنی و برای حل اون باز باید یکی دیگه استفاده کنی و همینجور این ادامه داره. ی سوال خیلی طولانی و باز وار طرح میکردم و میگفتم هرکی اینو بتونه حل کنه 4 5 تا کتاب جایزه شه یا ی بورد گیم با داستان شبیه به اون سواله که هی بخواید بره دنبال سر نخ جایزه شه.
این چیزی که میگی ته تهش میشه alternate reality game اگه سرچ کنی توی سایت سینما یه ویدیو خیلی شاخ ازش میبینی نهنگ آبی مثلا چیزیه مثل حرف تو
سوال سوم روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
میشه بعد از یک مدت آمار لایک ها و فروارد ها رو منتشر کرد با یه متن شبیه این:
مرسی که انقدر استقبال کردین واقعا فکرش نمیکردم انقدر دوستش داشته باشین و برای دوستاتون بفرستین. مررررسیییی
بعد این جا است که اگر کسی ندیده باشه یا برای کسی نفرستاده باشه حس میکنه ضرر کرده چون بقیه این کارو کردن. داره یه عدد گنده هم تو استوری میبینه پس حتما این کارو میکنه
اینم جالب بود
سوال دوم روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
میشه سوالات مطالب صفحات اون کتاب رو برای افراد گذاشت تا آدما حدس بزنن آیا این سوال از این کتاب عینا تو کنکور اومده یا نه.
الان دیگه یه جو منفی نسبت به قبولیای کنکور هر مجموعه به وجود اومده اما روی اون هم میشد مانور داد.
نفهمیدم چی شد
یک صفحه از مطالب کتاب به صورت عکس گذاشته میشه و افراد حدس میزنن آیا از تستی که تو اون صفحه اومده عیناً توی کنکور سوال اومده یا نه، جواب ها تقریباً مثبت هست اما چیزی که نشون میده این که واقعا درصد بالایی از سوالات کتاب ها تو کنکور داده شده و اون انتشارات نمونه سوال های طراحی خوبی داره.
میشه در آخر به کسی که همه موراد رو درست حدس زده یک پک کامل کتاب ها رو هدیه داد.
اها کمپین قدرت قشنگیه
سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن
همون کاری که الان قلمچی میکنه، میره با رتبه های برتر مصاحبه میکنه و اونا میگن ک از قلمچی استفاده میکردن. یا میگه ۸۰ درصد رتبه های زیر ۱۰۰ کتابای قلمچیو خوندن. میتونه ازون رتبه برترا بخاد که بگن قبل و بعد از استفاده قلمچی درصداشون چقدر فاحش رشد داشته.
درسته
جواب سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن:از یه بازیکن فوتبال مثلا رونالدو دعوت کنن توی این تبلیغ شرکت کنه چندتا بی ام و باشه و رونالدو سوار یکی از اونا بشه و بعد با حرکت سریع و نمایشی ماشین ها که هم یک مدل ان از ببنیده بخوان که حدس بزنن رونالدو توی کدوم ماشین و برای کسایی که درست حدس زدن یه امتیازی در نظر بگیرن البته اگه اشتباه نکنم تقریبا یه همچین تبلیغی دیدم
آره اصلا اشاره به همون تبلیغست که دیدی
روز نهم گیمیفیگیشن در بازاریابی-جواب سوال اول:
فکر کنید که موقع اعلام نامزد های بهترین بازیگر مرد اسکار امسال باشه ،به جای روال عادی هر ساله که یهو نام ها اعلام میشه بیان مثلا اسم 10 نفر رو اعلام کنن بعد 5 نفر رو توی bmw کنار دست راننده بشونن،ماشین ها با سرعت زیاد رد بشن و از مردم بپرسن که حدس بزنن 5 نامزد برتر و اصلی کیا هستن که اونجا نشستن؟
بعد روز اعلام نتایج هم به جای اینکه طبق معمول هر ساله یه نفر بیاد نتایج رو اعلام کنه باز به همین ترتیب ولی خلاقانه تر و سخت تر اون فرد برنده رو داخل ماشین پر سرعت بزارن و در لحظه از حاضرین بخوان رای بدن که این کی بود توی ماشین ؟
چه مسخره:))
واقعا؟!
من از همین لحظه از کامنت گذاری این دوره لفت میدم!!خخخخخ
جواب سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن:
بستگی داره بخواد بگه توی چی خفنه.
مثلا اگه سرعت باشه یه تبلیغ بامزه به نظرم رسید که مثلا اولش بی ام و کنار یک بچه که سوار سه چرخه ست وایستاده و یک نفر مسابقه دستشه و بین اینا ایستاده. طرف ک پرچمو پایین میاره خب بی ام و پرواز میکنه بچه هه با دهن باز نگاش میکن.
بعد توی هر کدوم فاصله ی دو تا وسیله ای که دارن مسابقه میدن هم موقعی که بی ام و از خط پایان رد میشه نشون میدن.
بعد صحنه عوض میشه مثلا کنار ی دوچرخه ست باز همینه.
بعد کنار موتوره باز همینه.
کنار ماشین عادی قدیمی باز همینه.
کنار ماشین جدید در حد خودش باز همینه.
هی این صحنه های کنار هم ایستادن ماشین ها و بردن بی ام و رو سریع سریع نشون میده تا میرسه به ی صحنه خاص.
بی ام و کنار یک هواپیما یا حتی واسه اغراق جت ایستاده و همون یارو ک پرچم دستشه هم هست. وقتی پرچمو میاره پایین صفحه سیاه میشه و این جمله میاد ک به نظرتون کی میبره؟
خیلی خوب بود کمک کم داری شکوفا میشی
جواب سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن:
این انتشارات ها معمولا واسه هر درسی کلی کتاب دارن. حالا ی کلیپ میسازن ک تهش یک دقیقه هم نمیشه فک کنم:
ی پس زمینه روشن و شاد هست مثلا نارنجی و چند تا نوجوون هستن که هر کدوم دارن با ی خنده ای که معلومه توی ی فضای دوستانست یک عددی رو میگن: ۳ تا، ۵ تا، ۴ تا، ۳ تا الی اخر
بعد دوباره تصویر همیناست همچنان که اینبار این کلماتو میگن:
نه، نه ، نه خیلی، یدونه غیر این داشتم، نه اصلا و…
باز همینا که اینبار دارن درصد میگن:
۸۰ درصد، ۹۶ درصد، ۱۰۰ درصد، ۸۴ درصد و …
بعد گوینده میگه شما هم از اطرافیانتون بپرسید چند تا گاج برای (مثلا) ادبیات داشتن، غیر از گاج چیز دیگه ای هم میزدن و تو کنکور چند زدن؟
راستی… گاج منتشر کرد! کتاب فلان…
آفرین
جواب سوال اول روز نهم دوره گیمیفیکیشن
بچه ای با کیف مدرسه از پله ها میدوه پایین ، سریع ساندویچ صبحانه اشو برمیداره و رو به پدرش میگه میخوام تو ماشین یک چیزایی بنویسم و از در میره بیرون . پدرش میره به سمت میز و سوییچی که دستش هست رو میذاره و اون یکی سوییچی که روی میز هست رو برمیداره و میره بیرون . بنظرم همینجا تموم شه بهتره . ولی میتونه صحنه بعدش هم بچه رو نشون بده که تو ماشین داره فکر میکنه و توی دفترش می نویسه و …. بعد از بیرون ماشین نشون داده میشه و آرم و …
بعد هم یک هشتگ تعریف کنیم و به ملت بگیم هر ماشینی دارن ، توی ماشین در حال حرکتشون یک متنی خاصی رو بنویسن ولی نگن ماشینشون چیه . بقیه هم بیان حدس بزنن که ماشین چیه و هرکی بیشترین حدس درست رو داشت ، فلان جایزه ! مثلا بازدید از خط تولید بی ام و یا یک سفر جاده ای مهمون بی ام و که بتونه هرچقد دلش میخواد تو ماشین بنویسه و …
متوجه نشدم چه قدرتی از بی ام و رو نشون دادی توی مثالت
مثلا امنیت ، سکوتی که داخل ماشین هست ، حرکت نرم ، راحتی …
اها !!! چه خوب بود:)
جواب سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن
سوالات کنکور شبیه به سوالات کنکورهای قبل یا سوالاتیه که در کتاب های این موسسات معروف اومده . دفترچه سوال آخرین کنکور رو نشون بدن و سوالاتی که مشابه کتابشون بوده رو هایلایت کنن و در سمت راست اینه و در سمت چپ تصویر همین سوال در کتابه.
بعد در نهایت آمار این تعداد سوالات رو بکوبن رو تصاویر . و همین آمار رو از سال های قبل .
یا مثلا اینجوری که مثل همه تبلیغاشون با رتبه های اول مصاحبه میکنن ، در کنارش با چند نفر که رتبه ها در حدود 100 و 200 تا زیر 1000 دارن مصاحبه کنن و بگن به نظرت میتونستی رتبه بهتری بیاری ؟! + آره . – چطور ؟ + اگر برای هر درس به جای چندتا منبع روی یکی دوتا تمرکز میکردم . (مخصوصا با شعار گاج همخوانه )
در پس زمینه هم کتابخونه طرف باشه که توش کتاب های سفید که مال گاجه ، کتاب های زرد و آبی که مال قلمچیه و کتاب های دیگه هم که نمیدونم دیگه چیا هستن ، قرار دارن .
(پس زمینه مصاحبه با رتبه برتر هم میتونه کتابخونه اش باشه که همه کتاب ها از یک انتشارات هستن و تعدادشون هم به مراتب کمتره از رتبه غیربرتره)
الان بیننده درگیر نشد ولی !
خب میتونیم تهش از کنکوریا بپرسیم شما به چندتا از سوالات تکراری در کنکور، پاسخ درست داده بودید؟!
اگر اینجوری بود که بچه ها حاضر بودن کارنامشون رو شیر کنن و دقیق میشد قضیه ، جایزه هم میتونست داشته باشه ولی کسی اصولا اینکارو نمیکنه پس فایده نداره . اینکه چه جوری اون تعامل رو بصورت قطعی بگیریم از بیننده نمیدونم !
شاید بگیم کسانیکه سال بعدش کنکور دارن بیان بگن فکر میکنن چندتا از سوالات تکراری رو درست میزنن ؟! و جایزه بزرگی هم تعیین کنیم . اینجوری اون کسی که حدسش درست بوده ، بعدا دلش نمیاد که کارنامشو شیر نکنه :))))))
این خوب نبود
چشم . روزای کاری هفته تایمم کمه برای جواب دادن و ذهنم تحت فشار سریع تر کار میکنه ! 🙁
جواب سوال سوم روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
(توجه به مخاطب خاص، تگ افراد و مکان مرتبط مثلا اسم بازیگر محبوب و هشتک گداری مناسب مثلا دعوت به چالش بازی با نوید محمدزاده، استفاده از شعر)، طراحی بازی: این فیلم را در کنار صحنه های رفتاری مشابه اقای محمدزاده میکس می کنیم و تگ اسم این بازیگر و اسم فیلم موردنطرمان و بعد برای هواداران این بازیگر هم ارسال می شود و گفته می شود که هر فرد یک کلییپ از خودش بفرستد که دارد همین سکانس را بازی می کند و در پایان با عنوان من اقای محمدزاده را به این چالش دعوت می کنم منتشر کند. تا به این طریق این پست وایرال شود.
معمولی
یک مثالی مشابه تجربه لنگرانداختن که خیلی برام عجیب ساده و در عین حال تاثیرگذار بود که هنوز نحوه تبلیع به یادم مانده را علاقه داشتم با شما به اشتراک بگدارم:
تبلیغات ماست سون شرکت سی سرو بود با هشتک عشق با ماست بود که البته من فقط بیلبورد تصویر یک ظرف قرمز قلبی شکل دو قسمتی دیدم که نصفش ماست و نصف دیگرش استانبولی پلو بود که همین تصویر سازی مناسب در ذهن من ماندگار شد.
متوجه نشدم کجاش اثر لنگرگاه استفاده شده
یک تجربه خوب گذشته در کنار یک تجربه جدید می تواند همین اثرلنگرگاه را داشته باشد؟ مثلا لذت استانبولی پلو
جواب سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
مسابقه تشخیص درست منبع الهام طراحی های ماشین بی ام و، که مثل یک جورچین باشد که هرکسی درست این پازل را در کمترین زمان حل کند، یک پاداش خوب مثلا تخفیف بالای 50 درصد یکی از اکسسوری شرکت bmv به او داده می شود.
که تهش به بقیه بفهمونه چه منع الهام خفنی داشته ؟خوب بود ایول
… یا اینکه مثلا برای تبلیغ BMW’s Vision Next 100 ، در یک مسابقه چند مرحله ای قابلیت های مختلف ماشین هوشمند نشان دهد و فرد تشخیص دهد کدام ماشین از شرکت های مختلف دارای آن قابلیت است یک جورچین ، در مرحله بعد جورچین منبع های الهام ماشین های مختلف، و در نهایت مرسدس بنز f015 و next vision100 بدون نشان شرکت و با هدف مسابقه قدرت زیبایی طراحی آنها و تشخیص اینکه این ماشین های هوشمند مال کدام شرکتها هستند در مقایسه با هم ارائه شود که فرد از روی المان های طراحی این مدل جدید را تشخیص دهد. و در نهایت پاداش.
خوبه
روز نهم-گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال سوم:
میتونید گروه های مختلف از دوستان و بلاگر های اینستاگرام که با فضای کار شما مرتبط هستند تهیه کنید و هر بار یه کمپین با گروههای مختلف برید و اونا توی استوری به مخاطباشون توصیه کنند که از دست ندن
یا اینکه از یه عنوان مثل “این ویدیو دیدنی نیست” یا “لطفا سعی نکنید ویدیو را ببینید” یا اگر این ویدیو را ببینید اینستاگرام شما را بلاک میکند” یا “مسخره ترین تکنیک بازاریابی” و مخاطب که دوست داره کارای عجیب بکنه انتخاب میکنه.
یا یه عکس جنجالی از مساله روز بزارید و یجور ربطش بدید به موضوع !
خوبه
حالبه
روز نهم-گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال دوم:
میتونیم یه فصل جذاب و سخت که اکثر بچه ها مشکل دارند و کتاب جدید بهتر از کتابای موجود توضیح داده به صورت پی دی اف توی یه مسابقه اینستاگرامی یا تلویزیونی به اشتراک بزاریم و یک سری از سوالات کنکور مرتبط رو در یه روز خاص به صورت کنکور ازمایشی انلاین از اون قسمت اجرا کنیم بعد نتایجشو که قطعا باید جالب و مثبت باشه به صورت کمپین توی شبکه های مجازی، در برنامه های تلویزیونی مرتبط رادیویی و تلویزیونی تو ذهن مردم جا بندازیم
اکیه
سلام
سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
میتونه یه گیمیف طراحی کنه برای محصول آخرش که:
بتونن ملت در مراحل مختلف آپشن های مختلفی بهش اضافه کنن (مث گاراژهای need for speed) و هر مرحله بین ماشینی که آپگرید شده و خفنای سرعت جهان روی یه لاین مسابقه بزارن. مثلا با خرگوش و گرگ و پلنگ و همینطور بازیکنای خفن موتورسواری و راننده های مسابقه ای و … با برنده شدنه هم اون بازیکنه یا رانندهه بیان و بگن وه چه خفنه! اینطوری هم لنگره هم قدرت رومیرسونه. بازی منطقش اینه جوری با پول محدود کاستومایز کن که بالاخره بتونی مثلا اون رانندهه رو شکست بدی (برا همین اگرم شکست بخوره باز ترغیب تر میشه که بازی کنه و بتونه اونو ببره، پس پیروزی رو حتما میبینه). تهش هم میتونه جایزه ای پروموت ای چیزی بزاره سرش.
هوبه
روز نهم-گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال اول:
بسته به اینکه با چه آپشن جدیدی بخواد کمپین قدرت داشته باشه،رفتار میکنیم
مثلا اگه قرار باشه راحتی و نرم بودن ماشینو نشون بدیم میشه اینطور باشه که دو نفر توی پلانای مختلف سوار بنز و بی ام و میشن و یه مسیر سختو سفر میکنند اخر کسی که از بی ام و پیاده میشه با چهره بشاش وارد هتل میشه و میره به زمین تنیس و حریفشو میبره و کسی که بنز سوار بوده بعد از چک این هتل میره اتاقش و حتی بدون دراوردن لباسش روی تخت خوابش میبره…!
نه ببین کمپین قدرت اینجوریه که مخاطب درگیر یه بازی میشه این چیزی که تو گفتی یه کلیپ بود که قدرت یارو رو نشون میداد ولی درگیرسازی مخاطب با یه سوال یا مسابقه رو نداشت
سوال دوم روز نهم
به نظرم باید مدارس رو نشونه گیری کنیم مثلا بیایم 10 تا مدرسه رو انتخاب کنیم. بیایم قبولی های خفن سال پیش هر مدرسه رو بیاریم و فیلم کوتاهی بگیریم فیلم اینجوریه که ما دو تا گیت داریم بالای گیت مد نظر لوگو کتابامون را قرار بدیم و افراد تاپ از اینجا میگذرند اون گیت بعدی هم چند نفر همینطوری رد میشن که یعنی اینا کتابای مارو نخوندن،و تو هر ده تا مدرسه کیوسک های دیجیتالی بزاریم که جلوی چشم بچه ها باشه و هر وقت هم که میخوان ازون جا سفارششون رو ثبت کنند.
جواب بهتر بده خیلی از این میتونی بهتر بگی
یا میتونیم در قیمت گذاری محصولمون ازین روش استفاده کنیم که مثلا قیمت کتاب ریاضی ما 69 تومن و قیمت کتاب فیزیک ما 89تومن است پس قیمت هارو که مشاهده میکنه ذهنش لنگر می اندازد حالا ی پکیجی معرفی کنیم که کتاب ریاضی و فیزیک 89 تومن است شاید اصلا کتاب ریاضی نخواد و هدفش فیزیک بوده باشه اما بیشتر از پکیج استفاده می کنه
یا
بیایم تو ی تبلیغی آمار بدیم که میدونید هر سال چند هزار نفر کنکور میدن؟میدونید هر سال چند درصد ازونا از منابع ما استفاده می کنند؟و چند درصد از اونا موفق میشن؟بیایم ی آماری رو جلوی چشمشون قرار بدیم ی پیش فرضی براشون تعریف کنیم تا به خریدشون بیشتر کمک کنیم
یا
من تو ی تبلیغی دیدم که دختره با چشماش به هرجا نگاه می کرد قفل اونجارو باز میکرد در رو باز میکرد ازین کارای خارق العاده انجام میداد حالا بیایم تو تبلیغمون نشون بدیم مثلا داره کتابای مارو تو کتابخونه میخونه بعد بلند میشه میره دانشگاه فضای دانشگاه رو نشون بدیم که با چشماش در دانشگاه رو باز میکنه قفل دانشکده رو میشکونه در کلاس رو با چشماش باز می کنه و بعد رو صندلیش میشینه 🙂
اخرش خوب بود
سوال اول روز نهم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
میشه یه چالش گذاشت که افراد شرکت کنن، مثل چالش هایی که تو دنیا خیلی ترند میشن، مثل چالش بطری. یه ویدیو قبلا تو اینستاگرام دیدم که یه نفر با موتورش این چالش رو انجام میداد، اینطوری که با موتورش با سرعت میومد و در بطری رو باز میکرد بدون اینکه بطری تکون بخوره که میشه تعمیمش داد به ماشین. یا اون چالشی که راننده از ماشین درحال حرکت پیاده میشه و با ماشینش راه میره، میشه وقتی راننده پیاده داره راه میره کنار ماشین امکانات متفاوتشو نشون داد. یک ویدیو هم میدیدم که راننده با دوستش تو ماشین بود و در حین حرکت از سان روف ماشین میپرید بیرون و از که دوستش که پشت فرمون نبود و خیلی ترسیده بود فیلم میگرفت. میشه یه چالش همین فرمی گذاشت با این تفاوت که آخرش اینطوری تموم بشه که وقتی سرنشین تو ماشینه و خیلی ترسیده ماشین اتوماتیک وایمیسته و نجاتش میده.
اوکی
سوال سوم روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
میشه برای این تیکه فیلم تا جایی که هنوز دختره برنگشته را بگذاریم و از افراد دعوت کنیم تا توی چالش شرکت کنن و به جای دختره بقیه ی فیلم را بازی کنن و برامون بفرستن و اعلام کنیم بعد از تعداد مشخص شرکت کننده تا زمانی مشخص بقیه فیلم را میگذاریم. یه جورایی با حدس های مختلفی که زده میشه فان ایجاد میشه و بعد از اون تعداد مشخص تا زمان مشخص فیلم را کامل میگذاریم.
جالب بود ایول
سوال اول روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
برای اینکار یه کلیپ میشه درست کرد که توی اون ویژگی های برجسته ماشین های بی ام دبلیو رو بیاریم( مثلا یه برتری بی ام دبلیو به بنز اینه موتورهای کم حجم تری داره و مصرف سوخت پایینتری داره)
مثلا برای نشون دادن این قابلیت یه مسابقه رو نشون بدیم که توی اون مسابقه 4 تا ماشین مسابقه میدن و یکی از اون ماشینا بی ام دبلیو هست( اما نباید وضاح نشون داده بشه) بعد یه جایی از مسابقه همه بنزین تموم کردن ولی این همچنان داره با سرعت تمام میره و پشت کیلومترش نشون میده که هنوز نصف بیشتر باک پره
بعد از تموم شدن کلیپ بگیم حدس بزنید ماشینی که این ویژگی رو داشت چی بوده و در نهایت پاداش واسه شرکت کننده ها
افرین خیلی خوب وبد
سوال دوم روز نهم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
واسه اینکار میتونیم یه کمپین بذاریم بگیم هر کس بتونه سوالای مشابه کتاب های گاج با کنکور سراسری همون سال رو پیدا کنه بهش فلان جایزه رو میدیم
یا اینکه خودمون اینکارو بکنیم و کنار سوالات توی کتاب بیایم بگیم این سوال مشابه اش توی کنکور سال بعدش طرح شده و در نهایت یه آماری بدیم که مثلا 75 درصد سوالای کتاب گاج یا عینا توی کنکور میاد یا مشابه اش
برای اون 25 درصد باقیمونده هم ما برنامه داریم سوالایی مطرح کنیم که سبک و سیاق جدیدی دارن و احتمال طرحشون توی کنکور سال بعد هست
سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
یه تبلیغ تو ایستگاه مترو دروازه دولت از قلم چی دیدم که در رابطه با اثر لنگرگاه میتونه صدق کنه به نظرم، اینکه گذاشته مثلا 90 درصد رتبه های تک رقمی رشته انسانی در ده سال اخیر : یعنی 90 نفر از 100 نفر رتبه یک رقمی رشته انسانی 10 سال اخیر رو قلم چی پوشش میده ! ( اگه این آمار دقیق نباشه یه جورایی یه لنگرگاه میتونه باشه فکر میکنم ) یا مثلا بگه رضایت 80 درصدی کاربران در رابطه با تولیدات و محصولات قلم چی : کلا آمار کیفی خیلی راحت میتونن از اثر لنگرگاه استفاده کنن چراکه آمار کمی برای ارزیابی اش به راحتی در دسترس نیست ( مثل کیفیت، رضایت و … )
در رابطه با کمپین قدرت هم میشه به دانش آموزانی که از آزمون های قلم چی استفاده کردن اشاره کرد : مثلا قلم چی اینطور سوالی بپرسه که به نظرتون از بدو خلقت قلم چی تا حالا چند نفر تو آزمون های این موسسه شرکت کردن ؟ هر کی یه عددی میگه نهایتا با دادن آمار شرکت کننده ها میتونه قدرت نمایی کنه ! ( جزء این به نظرم نقطه مثبتی نداشت قلم چی !!! فقط جامعه آماری بالایی داشت )
افرین جامع بود حوابت
البته برای سوالش هم میتونه اینطور باشه که عددی که شما میگی با اختلاف 10 هزار بالا و پایین قبوله و به شما جایزه تعلق میگیره … قشنگ با این حرکت میتونه قدرت نشون میده به مردم و رقبا !!!
این کارو کنه که دیگه ملت قفل میکنن
سوال دوم روز نهم:
یه بازی شبیه بازی مین یاب بذاریم. با این تفاوت که خونه های بازی عکس ۱۰۰ رتبه برتر کنکور باشن(۵ تا رشته، هر رشته ۱۰ رتبه برتر منطقه و کل) . و به جای مین ها عکس کسایی باشن که از قلم چی استفاده نکردن. ( نشون میده که تعدادشون کمه)
هر کس که تونست بازی رو برد یه کد تخفیف بگیره و …(اگه جایزه بزرگ باشه نشون دهنده اینه که تعداد مین ها زیاد بوده و بردن سخت بوده، پس باید حواسمون باشه که جایزه ی خیلی بزرگی ندیم برا این بازی)
بهترین جاب به این سوال تا اینجا
سوال سوم روز نهم:
مثلا تیکه های این فیلم نشون داده بشه و پرسیده بشه که بنظرتون اگر کدوم بازیگر ایرانی رو جای این نقش میذاشتن از پسش برمیومد؟
یا مثلا قسمتایی از این فیلم، با صحنه هایی از فیلما یا صدای نویدمحمدزاده میکس بشه(شاید مثلا بشه طنزش کرد) . مثلا اونجا که میگه سمیه نرو یا خیلی از صحنه های فیلم من عصبانی نیستم و…
کلیپ احساسیه چرا طنزش کنم موناجان
اون قسمت ابد و یک روز هم احساسی بود(نرو سمیه …) . ولی مردم بعد چند سال طنزشو بیشتر یادشون موند.
البته میتونه یه جوری میکس بشه که طنز هم نشه.
سوال دوم روز ۹:
خب میشه چندتا رتبه برتر کنکور رو نشون داد و حتی اگر بخوایم خیلی شخصی سازی کنیم بگیم مثلا فلانی در شهر شما بوده یا هم محله ای تون بوده یا شما فقط اینقدر کیلومتر ازش فاصله دارید و تونسته با کتاب های ما به موفقیت برسه
ولی خب مثلا توی آمل باشه طرف برای خوزستانی جذاب نمیشه دیگه مگه براشون بفرستی جذاگانه
دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی روز 9 سوال 1
مثلا چندتا از حیوونای جنگل با هم مسابقه بزارن بعد همینطوری که دارن میدوعن اون اولیه بدنش و پوستش کم کم کنده بشه تبدیل بشه به این ماشینه (بعد فکر کن اول مسابقه به لاکپشتی چیزی از دم این حیوونه آویزون شده بعد آخرش که ماشینه می ایسته لاکپشته از لای چرخها بیاد پایین و آروم به راحش ادامه بده)
یا اینکه دیدی یه طوفانهای وحشتناکی تو آمریکا میاد و همه چیز رو از جا میکنه، فرض کن یه شهری از اون طوفانها اومده بعد طرف بچه ش یه جایی مونده و مجبوره با ماشین خلاف جهت طوفان بره تا برسه به بچه…
چه باحال کم کم داری پیشرفت میکنی توی این دوره
دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 9 سوال 2
دانشگاه های تاپ مثل امیرکبیرو نشون بده که رو تابلوهای اعلانات زدن عزیزان سال اولی لطفا کتابهای کمک درسی و کنکوریتون رو بیارید اهدا کنیم به سیستان بلوچستان
بعد دانشجوها رو نشون بده که دارن همینجوری میخندن و راه میرن و حالا کتابا دستشونه که ببرن برای اهدا 🙂
آخرش اون سالنی رو نشون بده که همه کتابای جمع شده قلمچی هستند.
آفرین جواب نسبتا متفاوتی دادی
روز 9 سوال 3 دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
بنظرم این وقتی برای مخاطب جذاب میشه که مثلا بیایم براش یه کپشن بنویسیم. مثلا بگیم بجای این آهنگ محسن نامجو کدوم آهنگ خیلی بهش میخوره
حالا البته خودمون میتونیم بیایم یه سری پیشنهاد هم بدیم 🙂
خب خودت چه آهنگی پیشنهاد میدی
گیمیفیکیشن بازاریابی روز 9 سوال 2:
یک بازی یا اپلیکیشن طراحی می کردم که مثلا طرف 10 تا سوال عربی می زنه. بعد بررسی می کرد که با توجه به سوالات مشابه تو میتونستی رتبه 2000 بگیری تو سال 95 اما اگه 96 کنکور میدادی میشدی 2500 و عکس داوطلبان برتر میومد و زریش پیشنهاد میداد و در مورد کتاب مشاوره می اومد که اگه بری فلان کتاب را بخونی این مبحث ها را یاد می گیری. حتی میشه از داوطلبان برتر فیلم گرفت و در بخش های مختلف بازی قرارش داد
یجور مثل هزارتو میشه حتی درست کردش کلی توی یراه بری آخرم به هیچ جا نرسی اون موسسه هم بگه من عامل بدبختیت نبودم خودت مسیرو اشتباه رفتی:)
جواب سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن بازاریابی
اول میایم یه نظر سنجی میکنیم از مثلا هزار نفر اول تا بفهمیم کدوم کتاب های ما رو بیشتر میخونن و پیشنهاد میدن . بعدش میایم میپرسیم از دانش اموزا که قلم چی برترین کتاب توی چ درسایی بوده مثلا هشتاد درصد کتابامون بوده و قرار نیست بگیم کدوماست. هر کسی سه تا درس رو میتونه بگه کسایی ک درست بگن بهشون جایزه بدیم . نهایت هم سه کتاب برتر رو رونمایی میکنیم .
من خیلی دوست داشتم راستشو بخوای که ینفر پیدا بشه و سوال روز 8 رو با روز 9 قاطی کنه ولی هنوز کسی این کارو نکرده
جواب سوال اول روز نهم دوره گیمیفیکیشن بازاریابی- بی ام و میتونه بیاد از پارکینگ پرسنلی خودروسازای دنیا عکس بگیره و از ملت بخواد بگن که این پارکینگ ها متعلق به کدوم خودروسازا هستن. و علی الظاهر تعداد ماشینای بی ام و توی این پارکینگا زیاده. اگر هم میخواد روی لوکس بودن مانور بدهو بهتره بیاد بگه که فکر میکنید روسای خودرو سازی چخ ماشینایی سوار میشن. بعد با یه آماری نشون بده که اکثرا بی ام و دارن
منطقیه
برای اینکه ملموس تر متوجه اوضاع بشید، توصیه می کنم دوستان فیلم
The experiment 2010
که بر اساس همین واقعه ساختن را ببینند
مرسی از پیشنهادت
جواب سوال1 روز نهم گیمیفیکیشن
یکی از مزیت ها ی بی ام و نسبت به بنز سوخت کمترش است
و برای اینکه در کمپین قدرت این مزیت رقابتی بولد بشه ، دو خانواده ماشینشون یک بنز ویک دیگه ش بی ام و
با هم حرکت میکنند ( هر دو با سوخت کامل ) برای یه مسافرت دور ، از مسیر های خیلی زیبا و جذاب عبور میکنند در مسیر بعلت شلوغی های زیاد مراکز سوخت رسانی یا خراب و یا صف بسیار طویل دارند این باعث میشه هیچکدوم از ماشین ها نتوانند سوخت بنزنند در ادامه مسیر خیلی توجه به آمپر های سوخت دو ماشین میشه و یه جا یی دیگه بنز سوخت کم میاره و نمیتونه ادامه بده و مسافرهاش سوار bmw میشوند ،با بی ام و تا آخر مسیر کشیده میشه تا هردو به مقصد میرسند
این تیکه اخرش که سوار اون ماشین میشن خیلی از بقیش بهتر بود
جواب سوال دوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن
برای این سوال بهتره یه فیلم ساخته بشه بصورت زیر :
در یه روستای خیلی محروم جنوب کشور یه دختر مستعدی بود که شرایط لازم رو برای ادامه تحصیل نداشت ، مردم روستا با هم پولی رو جمع آوری میکنند و به یکی از روستایی هایی میدهند که رفته بود به شهر و در دانشگاه تحصیل کرده بود و به جایگاه خوبی هم رسیده بود ، این فرد با اون پولها تصمیم میگیره یکسری منابع آموزشی مثل کتاب و جزوه و … براش تهیه کند ، و بعد تهیه تحویل دختره میده
دختر داستان ما با توجه به استعداد ش و علاقه وتلاشی که داشت مراتب علمی رو به سرعت طی میکنه ( یه دانشگاه خوب پذیرفته میشه و بعد یه شغل خوب و سپس شرکت خودش رو راه اندازی میکنه ) در ادامه فیلم دختره در یه سمینار بین المللی در حال سخنرانی ست که داره سرنوشت خودش و راز موفقیت رو به دیگران میگه و از خیلی ها داره تشکر میکنه که کمکش کردند تا به این نقطه رسیده ( تصویر اسلاید منابع آموزشی قلم چی است )
اینجام اینکه قلمچی صرفا در تصویره خوب بود در کل بهترین جواب به این سوالو تاحالا دادی
جواب سوم روز نهم دوره گیمیفیکیشن
بهتره قبل از اینکه فیلم تمام بشه از مخاطب سوال بشه اگه شما جای پسره بودید چکار میکردید و ادامه داستان رو شما بسازید
و یا اینکه در این سکانس از چه تکینک های بازیگری استفاده شده ، کسی که بیشترین ها رو بتواند تشخیص دهد برنده جایزه شود
و به بهترین پاسخ جایزه شرکت در کلاسهای آموزشی فلان بازیگر مشهور داده میشود
این جوابت از جوابای دیگت ضعیف تر بود بنظرم
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 9 سوال 1:
کاری که بی ام و میتونه انجام بده اینه که یه کمپین 10 روزه داشته داشته باشه و هر روز یکی از ویژگی های ماشین رو با استفاده از برخی افراد شناخته شده تو اون عرصه نمایش بده.
مثلا روز اول بیان چند نفر از معروف ترین های MMA و بوکس و… رو بیارن و قبلش ازشون بپرسن به نظرت تو چند دقیقه میتونی شیشه ماشین رو بشکونی یا بدنه رو یه فرو رفتگی ایجاد کنی و بعدش یه مسابقه بینشون برگذار شه و هیچکسم نتونه آسیب بزنه و بعد مسابقه هم نظرشون رو بپرسن.
روز دوم مثلا بخواد قدرت لاستیک رو به رخ بکشه. میاد چنتا راننده حرفهای میاره و ازشون میپرسه(یه حرکتی هست چرخای جلو ثابته و ماشین دور خودش میچرخه انقدر تا لاستیک منفجر شه) چند دقیقه این حرکت رو بزنن لاستیک منفجر میشه و بعدش یه مسابقه بزارن بینشون هرکی زودتر لاستیک رو منفجر کرد و بعدشم نظرشونو بپرسن و همینجوری روزای بعد…
باید یجوری باشه که ملت شک نکنن الکیه اون موقع قشنگ میشه
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 9 سوال 2:
به نظرم الان نسبت به چند سال پیش مردم راحت تر فرق تبلیغات و پیشنهاد رو میفهمن پس این داستان مصاحبه با رتبه برتر های کنکور خیلی شاید جواب نباشه و کنکوری ها به توصیه های هرکسی ممکنه گوش کنن جز رتبه برتر ها.
کاری که میشه کرد اینه که تعداد افراد بیشتری رو بیایم بهشون بگیم محصول ما رو پیشنهاد کنن چون اکثرا(کنکوری ها) یه مشاور رو قبول دارن که مطمئنن خیلی آدم حسابیه و حرفاشو قبول دارن و این افراد خیلی شناخته شده و معروف نیستن(شاید واسه همین دانش آموزا همچین حسی بهشون دارن) و خب ما میتونیم تبلیغمون رو به واسطه چند نفر از این افراد انجام بدیم.
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 9 سوال 3:
من الان دارم میبینم و نمیدونم اون موقع کدوم پست، پست آخر بوده ولی اینی که الان هست 10اسلایده و ممکنه مخاطب اصلا ندیده ازش بگذره و اگه بخوایم با اثر لنگرگاه کاری کنیم مخاطب بشینه ببینه و توجه کنه میتونید یه کوئزشن باکس بزارید و بپرسید نظرتون راجع به پست امشب چی بود و یه سری جواب فیک خودتون بدید مثلا اسلاید آخر خیلی خفن بود و خیلی جالب بود و باحال ترین پستی که تو اینستا دیدم و… و جوابارو استوری کنید.
البته اگه میخواید توجه کنن و پست خفنی پنداشته بشه تو ذهن مخاطب این کار رو کنید اگه میخواید مخاطب صرفا توجه کنه اینکه جواب هارو مثلا بنویسید خیلی بد بود و بیهوده ترین 10دقیقه عمرم و خیلی تخیلی و مسخره بود… فکر کنم بیشتر توجه کنن.
اینا رو ولش کن بیا اتاق فرار طراحی کن:))
روز 9 سوال 2:
اول باید ببینیم کدوم کتابای این انتشارات خیلی پرفروش و پرطرفدار بوده و برای این کتابا مسابقه میذاریم که دو گروه داره. یه گروه سوالاشون از سوالای کنکورای سال قبله و گروه دوم سوالاشون از کتابهای مربوطه هست.
برای هر گروه جایزه و مزایای خاص در نظر میگیریم مثلا برنده گروه اول از مشاوره رایگان برخوردار میشه یا چندتا آزمون رایگان بهش میدیم. به برنده گروه دوم هم یکی از همون کتابای گاج یا مصاحبه با رتبه برترای پارسال رو جایزه میدیم.
برای هر گروه و هر دسته 13 سوال انتخاب میکنیم.
بعد از مسابقه نشون میدیم که سوالای گروه اول عینا مثل سوالای گروه دوم بوده. درواقع سوالای کنکور طبق سوالای گاج بوده. و هیچ تفاوتی بین سوالای گروه 1 و 2 وجود نداشته.
حتی برای اطمینان هم صفحه سوال کتاب و تاریخ سوال کنکور رو نشون میدیم.
انتظار جواب قویتری داشتم ازت
روز 9 سوال 1:
با دو گروه مصاحبه میکنیم. یه گروه اونایی که بنز سوار شدن و گروه دوم هم اونایی که BMW سوار شدن. ازشون میخوایم ویژگیهای منحصر به فرد ماشین رو بگن و بهترین تجربهای که باهاش داشتن.
بعد این مصاحبهها رو تیکه تیکه و دو به دو پخش میکنیم و سوال میذاریم که هر کدوم منظورشون کدوم ماشین بوده؟
البته اینم بگم که سوالا باید هوشمندانه باشه که ویژگیهای منحصر به فرد BMW رو به رخ بکشه
بازی ساده ای خواهد بود