وقتی با افرادی که به تازگی با گیمیفیکیشن (اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست روی لینک کلیک کنید) آشنا شده اند صحبت می کنم متوجه می شوم که بسیار ذوقزده شده اند آن ها می خواهند تجربه هایی خلق کنند که مثل خیلی از بازی ها مثل کلش آو کلنز اعتیادآور باشد و با این اعتیادی که به وجود آمده کاری کنند که از مشتری پول بیشتری بگیرند! به همین دلیل هم شما عباراتی مانند “حلقههای اعتیاد” و “ایجاد عادت” میشنوید.
یکی از نکات جالب توجه این است که افراد زیادی با صحبت از نظریه فاگ و b=mat فکر می کنند که به گیمیفیکیشن تسلط پیدا کرده اند!من کاملاً مطمئن هستم که نیت این افراد در۹۰ % مواقع خوب است. آنها تجربیاتی را توصیف میکنند که مردم بخواهند دوباره و دوباره به آن برگردند. کلمه کلیدی در اینجا خواسته است.
تفاوت نیاز با خواسته
اگر شما یک تجربه را ایجاد کنید که افراد بخواهند به آن برگردند، شما کار خود را به خوبی انجام دادهاید. اگر قرار باشد مردم به این دلیل بازگردند که یک ابزار کلیدی برای کار آنها است، و یا چیزی که آنها باید به طور منظم از آن استفاده کنند، و همچنین مردم آن را قابلاستفاده، بدون درد و همزمان یک تجربه لذت بخش بیابند، شما کار خود را به درستی انجام دادهاید . اعتیاد یک نیاز ایجاد میکند و این بسیار متفاوت است. اگر به تعریف اعتیادآور نگاه کنیم، به تصویری روشن و دقیق از آن می رسیم.
تعریف کلمه اعتیادآور
اعتیادآور: (به یک ماده یا یک فعالیت) اطلاق می شود که باعث میشود فردی به آن اعتیاد پیدا کند: یک داروی بسیار اعتیاد آور.
آیا این چیزی است که ما واقعاً میخواهیم مردم در سیستمهای بازیوارسازیشده تجربه کنند؟ آیا ما میخواهیم آنها احساس کنند که باید کاری را انجام دهند، چون اعتیاد روانشناختی آنها را ارضا میکند؟ من شخصاً هرگز کلمه اعتیاد را در یک داستان با یک پایان خوش نشنیدهام!
این کلمه تمایل به قرار گرفتن در کنار عباراتی مانند “اعتیاد به قمار”، “اعتیاد به الکل”، “اعتیاد به مواد مخدر ” دارد. ایجاد اعتیاد میتواند کمی شیطانی در نظر گرفته شود ( و ما تعجب می کنیم که چرا برخی افراد گیمیفیکیشن و بازیوارسازها را دوست ندارند! و چرا خیلی از افراد در پایان کارگاه های گیمیفیکیشن می پرسند آیا گیمیفیکیشن اخلاقی است).
چگونه تلاش برای زرنگ بودن و ایجاد حقههای روانشناختی برای جلب کردن افراد، فراموش کنیم؟ بیایید روی ایجاد سیستمهای جذاب، سیستم هایی که واقعا خوشساخت هستند، تمرکز کنیم. سهولت استفاده، رابطه و تجربه کاربری خوب, پاداش دهی و معنیدار بودن. آن را مفرح و سرگرمکننده کنید. اگر مردم مجبورند از این سیستم استفاده کنند، برای آنها معنا ایجاد کنید، به آنها توضیح دهید و باعث شوید که آنها هدف را بفهمند. سپس، از گیمیفیکیشن برای تقویت این سیستمهای خوشساخت استفاده کنید، تا با تجربههای بد و ضعیف مواجه نشوید .
برای دیدن برترین نمونه های گیمیفیکیشن در کسب و کار که تجربه های جذاب و نه اعتیادآور ایجاد می کنند کلیک کنید.
2 پاسخ
درهر صورت هدایت مشتریه. اگه بخاطر پول از خطوط اخلاقی رد نشید، بهنظرم برای جامعه مفید هم هست
احسنت