این نوشته بخشی از کتاب طراحی اثربخش بازیهای آموزشی من و آقای حاتمی است. پیشتر در سایت مطلبی تحت عنوان چطور مثل یک طراح گیمیفیکیشن بازی کنیم منتشر شده است که خواندن آن مطلب نیز خالی از لطف نیست. در این مطلب راجع به این صحبت میکنیم که چرا به عنوان یک طراح بازی آموزشی و تقویت مهارتهای گیمیفیکیشن باید بازی کنیم.
زیاد بازی کنید! طراحی بازی آموزشی، کمی شبیه به نوشتن کتاب است؛ اغلب نویسندگان قبل از شروع به نوشتن کتاب، صدها یا حتی هزاران کتاب میخوانند. آنها، قبل از اینکه نویسندگان خوبی شوند، خوانندههای فوقالعادهای بودهاند!خوبیهای بازی برای طراح آموزشی
به اینترتیب، یک طراح بازی آموزشی موثر، باید با انجام بازی و ارزیابی بازیهای مختلف شروع خود را تقویت کند. انجام این کار به شما کمک میکند که:
- مشخص کنید چه چیزی بازیها را برای مخاطبِ هدف سرگرمکننده میکند یا برعکس. برای افزایش تجربه یادگیری خود در این مرحله، دو نوع بازی انجام دهید نخست بازیهایی را انجام دهید که شما مخاطب هدف آنها هستید و سپس بازیهایی را تجربه کنید که مخاطب هدفشان نیستید. این نکته مهم را در نظر داشته باشید که شما اغلب خودتان مخاطب هدف بازی که طراحی میکنید، نیستید. بنابراین بازیهایی را طراحی کنید که برای طیف گستردهای از شخصیتها و علایق جذاب باشد.
- ادبیات بازیها را بیاموزید. طراح بازی آموزشی باید ادبیات بازیها را بیاموزد که شامل نحوهی استفاده از عناصر مختلف طراحی بازی برای درگیر نگه داشتن بازیکنان میشود.
- درباره عناصر بازی، قوانین و دینامیک اصلی ایده بگیرید. انجام بازیها منجر به ایدهپردازی خواهد شد؛ اینکه چگونه میتوانید از مفاهیم آن بازیها در یک بازی آموزشی استفاده کنید. به همین دلیل هم بازیهای سبک jeopardy[1] بسیار متداول است! اغلب افراد این سبک بازیها را در تلویزیون دیدهاند و از آن لذت بردهاند به همین دلیل نیز از این سبک بازی در بازیهای آموزشی استفاده میشود. شما میتوانید با انجام بازیهای بیشتر به مفاهیم بسیار بهتری از این سبک بازی برسید!
- بیاموزید چه چیزی امکانپذیر است. با انجام بازیها، میتوانید فرمتها و انواع مختلف بازی مانند بازیهای رومیزی، بازیهای کارتی، بازیهای مبتنی بر تاس، بازیهای رایانه ای، بازیهای کنسول، بازیهای موبایلی، بازیهای نقشآفرینی، بازیهای شانسی و بازیهای استراتژی را بشناسید. دنیای بازیها گسترده است. آشنایی با طیف گستردهای از انواع بازیها توانایی شما را بهطور چشمگیری در تولید ایدههای بِکر افزایش داده و موجب خلاقیت در طراحی میشود.
طراح بازی آموزشی چه نوع بازیهایی را بازی میکند؟
در مورد اینکه چهنوع بازیهایی را انجام دهید، گزینههای بسیاری دارید. توصیه میکنیم بازیهایی را انجام دهید که بخشی از این دو دسته وسیع هستند: دیجیتال و رومیزی . با بازی هر دو نوع، میتوانید جوانب مثبت و منفی هر یک را ارزیابی کرده و از تواناییهای خود برای تولید هر نوع بازی مطلع شوید. بهعلاوه، در مییابید که در هر دسته نحوه توضیح قوانین، ترکیب داستان و عناصر زیباییشناسانه و مدیریت امتیازدهی و پیچیدگی بازی، متفاوت از دسته دیگر است. اکنون، ارزیابی کنید طراحان بازی چگونه درباره این ابعاد تصمیمگیری میکنند.
[1] این سبک بازیها به این شکل هستند که یک سوال پرسیده میشود و شرکتکنندگان باید یک دکمه را زودتر از بقیه فشار دهند تا جواب را بگویند؛ مسابقه هفته مرحوم نوذری از اولین تجربههای ایرانیان با این سبک بازی بوده است.
بازی زیر به عنوان یک بازی که از آن میتوان در آموزش استفاده کرد آورده شده است حتما این بازی را تست کنید.
40 پاسخ
وبینار کرمان روز اول
سوال اول: من دانشجوی داروسازی هستم. فکر می کنم داروسازهایی که داروخانه دارند معاشرتی-قاتل هستند. معاشرتی بودن اعث افزایش فروششون میشه و قاتل بودن چون دوست دارن فروش داروخانه های اطراف کم و فروش خودشون زیاد باشه.اما داروساز هایی که توی واحد تحقیق و توسعه شرکت ها کار می کنند جستجوگر هستند چون علاقه به کشف و تغییر دادن دارن.
سوال دوم: میشه بازی رو این طوری طراحی کرد که فردی مرده و ما باید تشخیص بدیم عامل و علایم و درمانی که باهاش میشد بیمار رو نجات داد و اسم بیماری چی بوده. سه سری کارت باشه. یک دسته حاوی علایم بالینی بیماری، یک دسته اسم عامل ایجاد کننده (مثلا باکتری یا ویروس خاص) و یک دسته حاوی داروهای درمان بیماری. و در نهایت هر کسی زودتر بتونه عامل مرگ بیمار رو تشخیص بده می بره
افرین دقیقا همینو میخواستم
الان یسری بازی مد شده مثل among us
ملت کلا اینجور سبکا رو دوست دارن بشه از اینجور بازی ها که مورد اقبال همه هست بهره برد جذاب میشه
جواب 1 روز 3 وبینار گیمیفیکیشن:
در حوزه رشته خودم (پزشکی) به نظرم اکثراً دستاوردگرا هستن و اکثر افراد به دنبال این هستن که توی کار خودشون بهترین باشن و مدارج مختلف رو (عمومی، تخصص، فوق تخصص و …) زودتر طی کنن و بتونن جایگاه بالاتری نسبت به همتاهاشون داشته باشن. عمده مراجعین به پزشکان هم جستجوگرن و به دنبال این هستن که توی تخصصای مختلف، پزشکان اون حوزه رو پیدا کنن. از این نظر بهترین فرصت برای پزشکا اینه که بتونن توانایی هاشون رو گسترش بدن تا مراجعین بیشتری داشته باشن. جنبه منفیش هم اینه که تخصص گرایی گسترش پیدا میکنه و پزشکان عمومی (که خط اول نظام سلامت هستن) به حاشیه میرن.
جواب 2 روز 3:
مثلاً یه بازی طراحی کرد که برحسب شکایت اصلی، نتایج مطالعات آزمایشگاهی و رادیوگرافی بیمار بشه به تشخیص بیماری رسید.
در حوزه اپیدمیولوژی هم میشه برحسب میزان شیوع، نقاط اندمیک و درصد مرگ و میر بیماری به تشخیص بیماری رسید.
چثدر خوب نوشتی سوال یک رو!
حالا یچیز جالب برای کسایی که جست و جوگر هستن یچیزی مهمه اونم kpi هست مثلا میگن توی برخورد یه پزشگ چطوره توی علم چطوره و… یعنی شمای پزشک اگر بیای ادعا کنی که این kpi ها رو هم اضافه بر حداقل ها داری میتونی خوب یوزر بگیری
سلام وبینار کرمان روز سوم جواب 1 : من دانشجوی اتاق عمل هستم و فکر میکنم اکثر افراد دستاورد گرا هستن و دنبال این هستند که بهترین عملکرد رو داشته باشن ولی افراد جستجو گر هم زیاد دیدم که دنبال روش های جدید و جذاب برای عمل های جراحی هستن
در مورد مشتری بیمارها توی اتاق عمل بیهوشن و نمیشه نظری داد ولی اگه جراحان رو مشتری در نظر بگیریم اکثرا دستاوردگرا هستن و دنبال اینن که زودتر عمل تموم بشه و موفقیت آمیز باشه
جواب 2 : یادگیری سِت های اتاق عمل که شامل ابزارهای مورد استفاده در هر عمل خاص هست کمی سخته میتونیم یه بازی طراحی کنیم که یه تعداد ابزار رو مشخص میکنه و تو با توجه به اون باید عمل رو حدس بزنی میشه مثل بازی سرنخ گروهی (بصورت آنلاین) باشه با دوستان که جذاب بشه و اگه نتونستی حدس بزنی یه مقدار پول میدی و یه ابزار دیگه از ست برات مشخص میشه ولی چون عمل های جراحی متفاوتی وجود داره باید یه کم اختصاصی تر بشه برای مثال فقط عمل های گوارش ،اعصاب ، چشم و…
چقدر جوابت با کیفیت تر از جوابای قبلیت بود آفرین
وبینار گیمیفیکیشن در آموزش پزشکی
روز 3 جواب سوال 1:
تقریبا با همه این تیپها برخورد و یا همکاری داشتم. اینکه بگم بیشتر افراد در کدوم دسته هستند، را اندازهگیری و محاسبه نکردم، اگه تحقیقی در این مورد دارید بخصوص ایران را لطفا به اشتراک بذارید. با معاشرتیها بیشتر تونستم جریان کارها را پیش ببرم. در مواجهه با کیلرها حواسم را خیلی جمع کردم و …
روز 3 جواب سوال 2:
برای الگوبرداری از بازی 13 سرنخ در آموزش داروها، میشود سرنخها را به نوع دارو (قرص، شربت و …)، ساختار داروها، بیماری و اندامهای درگیر، نحوه تجویز تقسیمبندی کرد و بازیکنی که سریعتر بتواند موارد خود را پیدا کند برنده است. بدیهی است که چنین بازی به یادگیری بهتر دانشجویان داروسازی کمک میکند. البته چالش طراحی آن هم این است که کارتهای جواب یک بازیکن نمیتواند رندوم باشد.
برای این چالشم راهکار زیاد هست و انجام شدنی
وبينار كرمان، روز سوم، جواب اول:
طبق چيزي كه من ديدم توي دندانپزشكا، اونها اكثرا يا دستاوردگرا هستن، يعني ميخوان بيشترين مريضو جذب كنند و بيشترين پولو در بيارن( يا تا حدودي بهترين خدمت رو ارائه بدن يعني از خودشون هر روز بهتر باشن) و يا قاتل اند، يعني ميخوان همه ي رقبا رو حذف كنند( حالا با ايراد گيري از كار همكاراشون و …) و اينطوري هم در نهايت هدفشون اينه كه مريض هاي بقيه رو هم جذب كنند.
تعداد پايينتري از دندانپزشك هاي ايراني به دنبال پيدا كردن درمان هاي جديد و ابراز جديد صرفا براي ارضاي حس اكسپلورريشون هستن، و در نهايت همه ي اين ابزار ها و روش هاي جديد اكثرا براي جلب مشتريه؛
در رده آخر هم معاشرت گراها قرار ميگيرند؛به جرئت ميتونم بگم بيشتر پزشكا و دندونپزشكا بعد مدتي حتي اگه آدم هاي معاشرت گرايي هم باشن، از معاشرت با مريض ها متنفر ميشن :))
اما در مقابل بيمار ها يا ميخوان با صرف كمترين هزينه درمان براشون انجام بشه، يا ميخوان بهترين خدمات رو بگيرن حتي اگر هزينه ي زيادي ببره و يا ميخوان هر دوش رو باهم بگيرن. و مسلما همه هم از پزشك انتظار دارند كه خوش مشرب باشه و خوب معاشرت كنه.
نتيجه ي اين تعارض بين اهداف پزشك و بيمار اين ميشه كه اكثر پزشك ها با اون اقليتي كه ميخوان در ازاي پرداخت مقدار خوبي پول، خدمت خيلي خوبي بگيرند ارتباط خوبي دارند و با هم به نتيجه ميرسن. اما همه ي انواع ديگه ي ارتباط بين پزشك و بيمار تقريبا با تعارضاتي هماهنگه؛ از ديد بيمار، پزشك هميشه بايد خوش اخلاق باشه، قيمت هاش پايين باشه و خدمت ماندگاري رو ارائه بده
در حالي كه از ديد پزشك ، بيمار بايد هر طرح درماني كه به نظر پزشك مناسبه رو، با قيمت خوب بپذيره و ايراد هم نگيره=)))
اماااااا اينجا يه بحثي پيش مياد و اونم اينه كه پزشكي كه “خوش اخلاق باشه”( ميشه گفت بزرگترين چالش براي پزشكاست در ارتباط با بيمار) ميتونه تعداد بسيااار بيشتري از افراد رو جذب كنه، چون بيمار ها به همديگه معرفيش ميكنند.
یچیزی که مهمه که کلا قشر پزشکی متوجهش بشه اینه که خیلی از کسایی که میان به عنوان بیمار جست و جو گرن و اینجور آدما رو میشه خیلی راحت جذب کرد که بنظرم پزشکی درست حسابی نرفته سمتش
جلسه سوم
سوال۱: من پرستارم و از دید من جامعه پرستاری در دسته معاشرتی ها است چون ارتباط اصل اول این رشته است و همچنین در دسته جست و جو گر ها قراردارند و این در جهت یافتن بهترین مراقبت برای بیماران است.
آفرین این نکته رو نفر اولی هستی که میگی خود شغل داره شخصیت تورو میسازه مثلا پرستار مجبوره برای اینکه بفهمه مریض مشکلش چیه هی سوال بپرسه و جست و جوگری کنه
این یه معنی جالب دیگه ای داره:))
یعنی اگر مثلا من یه گیمر باشم که بازیای سبک معاشرتی جست وجوگری رو خیلی زیاد دوست دارم پس شاید بشه بمن پیشنهاد داد که رشته پرستاریم خوبه ها!
وبینار کرمان
روز سوم
سوال اول:من احساس میکنم در رشته پزشکی از هر چهار طیف داریم
ولی تعداد زیادی شون دستاوردگرا (شاید به علت کمالگرایی زیاد باشه)
جستجوگر هم هستن و میرن بررسی میکنن فلان بیمار که با چنین درمانی راهی خونه شد اخرش چی شد و به کجا رسید؟ و فالوآپشون رو ادامه میدن و به بیمار تماس میگیرن و پیگیرن! این ها گاها کسایی هستن که شانس بیشتری برای مشاهده و گزارش کیس های نادر دارن.
کیلر ها هم در این رشته ممکنه وجود داشته باشن
و اما مشتری ها… بشخصه احساس میکنم مشتری ها غالب اوقات دستاوردها هستن و نه جستجوگر چون که بیمار همیشه با نیت حل مشکلش نیاز به پزشک پیدا میکنه و انتظار به نتیجه رسیدن درمان رو داره.
(مگر اینکه بخوایم پارادایم پزشکی فعلی رو تغییر بدیم!به این صورت که مثل طب چین باستان که افراد بیشتر هنگام سلامتی و برای تداوم اون به طبیب مراجعه میکردن نه هنگام بیماری. به این صورت میتونیم مریض ها رو جستجوگر تصور کنیم)
سوال دوم :
اینکه برای کیس های آموزشی هم این بازی سرنخ خیلی جوابگو هستش
حتی برای بیماران هم جواب میده (در قسمت diagnose) میتونیم اون هارو در این فرایند شرکت بدیم که اینطوری هم تعهدشون به درمان بیشتر میشه چون نقشی درش داشتن.
به اینصورت که مثلا برای یک دل درد به سبک سرنخ میشه گفت
مکانش
1-دور ناف 2-زیر شکم 3-زیر جناغ
قاتل
1-باکتری 2-ویروس 3-انگل و قارچ
(که یکسری توضیحات میتونیم در حد خیلی ابتدایی به بیمار بدیم که بتونه راحت تر انتخاب کنه مثلا اگر دل درد+تب داشتی باکتری رو باید انتخاب کنی و…)
روز سوم،وبینار کرمان
جواب۱: من در رشته خودم پرستاری ترکیبی از معاشرتی ها و دستاورگراهارو واقعا می بینم،در رشته ما جلب اعتماد بیمار مهمه پس طبیعیه که اکثریت معاشرتی باشن ولی بعد از مدتی ممکنه کارشون براشون تکراری باشه و فقط به فکر ادامه تحصیل و ارتقا شغلی و افزایش امتیاز باشن که این باعث صدمه در درجه اول به خودشون و بعد بیماران و حتی همکارانشون بشه.
جواب ۲: بازی سرنخ در رشته من میتونه برای ایجاد آموزش ها برای بیماران یا حتی تفکر نقادانه و مبتنی بر شواهد برای دانشجویان پرستاری موثر باشه،جوری که خودشون هر چیزی و مثل یه معما ببینن،اینطوری شاید هیچ وقت فراموششونم نشه
کلا اگر شخصیت جست و جوگر رو توی خودت تقویت کنی
میتونه بر خیلی مسائل مالی ارجحیت پیدا کنه!
و دیگه بخاطر پول بیشتر از کیفیت کار کم نشه
سلام ، شبتون بخیر
وبینار گیمیفیکیشن روز3سوال1:
دانشجوی اتاق عمل هستم و دانشجوهای این رشته دو دسته دستاوردگرا(تلاش برای بهترین بودن) و جستجو گر(علاقه مند به کارهای تحقیقاتی و یادگیری فراتر از درس ) تقسیم میشن ، بخش اساتید این گروه میشه گفت جستجوگر هستن و تلاش میکنم برا پیشرفت در حوزه رشته مربوطه ، قسمت کارکنان اتاق عمل قسمت جستجوگر غالب هست چون بخش یادگیری و افزایش کیفیت بیشتر به چشم میخوره ولی تو این بخش افراد دستاوردگرا و قاتل هم هستن
روز 3سوال 2:
با توجه به سختی و فرار بودن یادگیری ابزار و عمل ها میشه برای طراحی بازی به سه قسمت ست ابزار مخصوص هر جراحی ،عمل مربوطه، جراح این عمل تقسیم بشه و طبق این بازی پیش رفت و هر کسی زودتر بتونه جراح متخصص این عمل ، اسم عمل و ابزار مربوط به اون رو بگه برنده میشه
آفرین جامع و کامل
جواب سوال ۱ روز سوم:
به نظر من با توجه به سیستمی که ما باهاش وارد دانشگاه میشیم تبعا تو وجود همه ی کسایی که وارد دندون شدن اون کیلر عه درصدی هست، اما وقتی وارد دانشگاه شدیم دو دسته شدیم، یکی اچیور ها کسایی که فهمیدن که باید مهارتشونو بالا ببرن و هیچ ربطی به دیگران نداره مهارت دست و کار خوبشون حتی نمره هاشون و … یه سری هم به کیلر بودن ادامه دادنن. اما تبعا هرکسی که کار بالین انجام میده باید یه درصدی معاشرتی باشه تا بتونه ارتباط برقرار کنه، اما شخصیت جست و جوگر زیاد نیست بین دندونپزشکا علتشم اینه که انتخاب راهش بسیار راه روتینیه و ادمایی انتخابش میکنن که دنبال یه راه روتین و اطمینان از یه جایگاه شغلی همیشگی و دکتری مستقیم و … اما اگر جست و جوگر ها زیاد بشن از این حالت خارج میشه الان تبدیل شده به یه کار صرف خدماتی در حالی که تو کل دنیا تمام مواد و تکنولوژی و همه چییی تو رشته در حال پیشرفت و کشفه چون علم نسبتا تازه ایه
مریضایی که میان هم دو دسته ان، یکی اونایی که برای رفع نیاز برای همون درمان روتینه میان و این دسته فقط انتظار دارن دندونپزشکشون خوش اخلاق و معاشرتی باشه تا حس راحتی کنن و این که درکشون کنه از همه نظر و حتی مالی و …
اما یه دسته کسایی هستن که اطلاعاتشون یه کم بیشتره و کیفیت کار و فرق کار خوب و بدو میشناسن، اینا اچیور ان دنبال بهترینن، اگه جلوی اینا یه دندونپزشک معاشرتی باشه تا ه جایی میتونن تحمل کنن چون واقعااا دز صورت خوش اخلاقی بیش از حد یهو شک میکنن که شاید یه نقصی هست(واقعااا این موضوع هست)، اما همیشه یه دسته ای هم هستن که دنبال چیزای جدیدن و میخوان با تکنولوژی پیش بره درمانشون اینا همون جست و جوگرهان که میرن سراغ یه نیروی خلاق و چیز متفاوت
جواب سوال ۲ روز سوم
اینو میشه تو آموزش تشخیص کیس های ضایعات در دهان استفاده کرد: ۳ دسته کارت: علائم بالینی، مکان بروز در فک، ساختار داخلی در رادیوگرافی و اینا خب خیلی کلی عن مثلا ساختار داخلی خودش کلی چیز داره مثل این که ضایعه سپتا دارد، حالا سپتا انواع داره، میشه دو دسته کارت اصلی و فرعی داشته باشیم، کارت اصلی رو برای محدود کردن تشخیص(افتراقی) و کارت فرعی برای تشخیص نت، که تازه وقتی یه نفر با کارتای اصلی افتراقی رو گذاشت حالا مرحله بعد رسیدن به نت باشه.(نمیدونم خوب تونستم بگم یا نه! :!
کلا میدونی دارم به این فکر میکنم که اگر ما یتونیم یه نرم افزاری درست کنیم که توش بر اساس مرحله یادگیری دانشجو دیتا وارد کنیم و بر اساس این دیتا بتونیم چندین بازی مثل سرنخ داشته باشیم که تم جست و جوگری داشته باشه و آنلاینم باشه خیلی کمک بزرگی به جامعه پزشکی کردیم
وبینار گیمیفیکیشن در سلامت:
روز 3 جواب سوال 1:
من چون یک فرد بین رشته ای محسوب میشم و هم تو جمع مهندسا بودم و هم روان شناسا لازم می دونم در مورد هرکدومشون جداگانه صحبت کنم چون واقعا با هم متفاوت اند! روان شناسا به معنای کامل اجتماعی اند یعنی به نظرم اگر یک نفر وارد این رشته میشه و قراره که روی یه سری آدم دیگه تاثیر گذار باید pure اجتماعی باشه تا بتونه توی این رشته موفق باشه از طرفی مراجعینی هم که به روان شناسا مراجعه می کنندهر چقدر معاشرتی تر باشند بهتر می تونند با درمانگرشون ارتباط برقرار کنند وتاثیر درمان بیشتر خواهد بود و هرچقدر کمتر معاشرتی باشند روند درمان سخت تر و طولانی تر میشه.
در مورد مهندسا می تونم بگم اونا اکثرا اکسپلورر هستند . مثلا دوست دارند هر تکنولوژی جدیدی که میاد رو ازش سر در بیارن و خیلی هم از این کار لذت می برند ولزوما نیاز ندارند با دیگران معاشرت کنند .شاید ساعت ها پشت میز لپ تاپ بشینن و در حال کشف و پیدا کردن راه حل مسیرهای جدید باشند!
کسانی که مشتری های مهندس ها هستند ممکنه از هر کدوم از تیپ ها باشند اما بارها دیدم که بچه های مهندسی که معاشرتی نیستن وقتی می خوان با مشتریشون ارتباط برقرار کنند دچار مشکل میشن.
روز 3 جواب سوال 2:
این بازی به خوبی می تونه مهارت شنیدن و قدرت ریسک پذیری بازیکن رو تقویت کنه.باید به خوبی گوش کنه همزمان که برای برنده شدن تلاش می کنه حواسش باشه دیگران چی میگن و این بازی به خودی خود برای بهبود توجه هم به نظر من میشه ازش استفاده کرد. در واقع یه جورایی از نگاه یه روان شناس این بازی برای تقویت کارکردهای اجرایی بازیکن موثره.
از این بازی میشه برای طبقه بندی مطالبی که به طور کلی categorized شده هستند استفاده کرد.در واقع وقتی می خوایم ساختار یه سری مطالب رو توی ذهن جا بندازی از این بازی میشه استفاده کرد .حالا این مطالب توی هر حیطه ای باشن مهم نیست.پزشکی ، تاریخ ، هنر و هر چی.
آفرین دخترعمو بالاخره تونستی توی کامنت جدا بنویسی این موفقیت رو بهت تبریک میگم:)
پس میگی مایندمپ طور میشه
نکته جالبی بود
این موفقیت رو مدیون شما هستم و خدارو شکر می کنم:))))
وبينار کرمان-روز سوم
جواب اول: دانشجوي پرستاري هستم و اين رشته مثل يک اقيانوس بزرگ اما کم عمق هست و اکثر پرستار ها دنبال آموختن اطلاعات علمي جديدتر هستند و بنظرم جستجوگر هستند.
اتفاقا من از دور بنظرم خیلی رشته عمیقی هست نمیدونم چرا شاید چون مجبوری سوشلایزر باشی و همزمان جست و جوگر!
این خیلی چیز جذابیه و این رشته رو یونیک میکنه
وبینار گیمیفیکیشن در سلامت کرمان، روز ۳
سلام، وقت بخیر؛
پاسخ۱:
فکر میکنم در رشته اتاق عمل شاهد هر ۴ تیپ باشیم؛
یه عده دستاوردگراها هستند که تلاش زیادی برای افزایش و بالا بردن مهارتهاشون برای بهترین بودن، میکنند تا بهترین تکنولوژیست بیمارستانشون بشن به طوریکه اد اول بشن و مثلا جراح بگه من فقط با خانم/آقای X میرم سر عمل.
یه تعدادی جستجوگر هستند؛ همیشه سر عمل غیر از خود محلی که پروسیجر داره انجام میشه حواسشون به ارگانها و بافتهای اطراف هست که ببینند چی به چیه، غیر از اون همیشه به دنبال بهترین و سریعترین روش برای انجام کار هستند، سعی میکنند با مطالعه مقالات به روز و… در حیطه خودشون چالشها رو برطرف کنند و…
یه تکنولوژیست جراحی باید معاشرتی هم باشه، تا بتونه با بیمار ارتباط برقرار کنه و مشکلات ناشی از اضطراب بیمار رو تا حد زیادی کنترل کنه و اونها رو از بین ببره.
به هرجهت شاید در بسیاری از حرفهها، کیلرها رو ببینیم؛ مثلا در اینجا ممکنه یکی از پرسنل بخواد با بدگویی از همکارش پیش سوپروایزر یا جراح، موقعیت خودش رو ارتقا بده و موقعیت همکارش رو تضعیف کنه و…
چه عجیب غریبید پس:)
من آموزگار ابتدایی هستم و سروکارم بابچه ها و آموزش هست و خیلی هم از گیمیفیکیشن در کلاس درسهام استفاده می کنم بیشتر از بقیه همکارام به دلیل اینکه رشته تحصیلیم تکنولوژی آموزشی بوده و اینکه معتقدم یادگیری جز با احساس شادی و لذت میسر نمی شه ، خدمتتون عرض کنم که اکثر بچه ها تو این سن با توجه به تربیت خانوادگی و جو فرهنگی و اینکه هنوز قوه ی تحلیل قوی ندارند بیشتر ذهنشون و تفکراتشون 0و1 هست و بچه ها فقط بردن و باختن رو می شناسن و قبول دارن ، یعنی دستاوردگرا و قاتلن ، اللبته کاملا همشون نه ، دو سه نفری هستند که استثنا هستند اما این اتفاق سر کلاس های من نمی افته ، من قانون بازی و هدف از بازی رو خوب به بچه ها شرح می دم ، بیشتر امتحانهای کلاسی و تمرین ها با بازی هست و این خیلی سریع برای بچه ها جا می افته ، بازیها رو جوری طراحی می کنم که سه مرحله ایی باشند و تو هر مرحله تیم ها سانس امتیاز داشته باشن ، برنده و بازنده نداریم همه امتیاز کسب می کنند و بستگی به امتیازاتشون می تونن جوایز بگیرن وهیچ گروهی بی امتیاز و بی جایزه نمی مونه ، اما این نکته رو بگم که بچه های دستاوردگرا هم تلاششون باعث می شه که گروهشون امتیاز بیشتری بگیری و هم اینکه خودشون لذت پیروزی و همچنین پاداش درونی از خودشون می گیرن چون تلاش خودشون موثر بوده بوده در کسب امتیاز تیمشون و این از لحاظ درونی پاداش بزرگی هست و یاد می گیرن که در اصل پاداش درونی هم ارزشمند هست و هم اینکه فیدبک های خوبی از هم گروهی ها می گیرن ، بچه های با خصوصیت قاتلین هم که زیاد هستند در بازیهای داخل گروه ، همکاری و کار تیمی رو یاد می گیرن که براشون مفید هست
اتفاقا بچه های ابتدایی به هیچ وجه نباید بازی هایی بهشون بدی که توش برد و باخت خیلی زیادی بزرگ بشه
یا سیستم امتیازی نباید جوری باشه که بخاطر امتیاز کمتر و بیشتر حس خیلی خوب یا بدی بهشون منتقل بشه
باید روی جست و جوگری و معاشرتشون کار کنی برای همین بازی های همکاری مشترک سبک جست و جوگری جذابه براشون
پاسخ ۲:
میدونیم بیماریهای بسیاری هستند که علل مشابه یا علائم مشابه دارند و در جزئیات یا موارد کوچک باهم متفاوتند؛ میتونیم این بیماریها رو دسته بندی کنیم و برای هر مجموعه این بازی رو طراحی کنیم؛ به جای ۳تا کارت روی اون صفحه، یه کارت در نظر بگیریم که اسم اون بیماری هست، یه دسته کارت از علائم داشته باشیم(که ترکیبی از علائم مشابه و اختصاصی هست)، یه دسته کارت از علل بیماری داشته باشیم و حتی یه دسته کارت از داروها و روشهایی که برای درمان استفاده میشن. بعد مثلا من باید با استفاده از اون کارتها تشخیص بدم که آیا ذاتالریه(پنومونی) دارم یا کرونا یا آنفولانزا و…
یا اینکه طوری طراحی بشه که علل روی صفحه چسبانده بشن و مجهول باشند. در این حالت یکم با مدل بازی سرنخ فرق میکنه و کلا یه مقدار ساختار بازی متفاوت میشه، یه کارت که علت اون اتفاق هست روی صفحه چسبانده میشه که فرد اون رو نمیبینه، یه کارت هم که خود اون اتفاق هست در سمتی که فرد میتونه ببینه چسبانده میشه. فرد باید با استفاده از بقیه کارتها تشخیص بده که علت اون اتفاق چیه؟
یه مثال خیلی ساده، ممکنه یه نوار قلب داشته باشیم که شکل منحنی نرمال نباشه و مثلا یه مقدار شارپ باشه، این رو روی صفحه داخلی که فرد میتونه ببینه وصل میکنیم.
اما این غیرنرمال بودن منحنی لزوما به معنی مشکل قلبی نیست، ممکنه فرد پتاسیم خونش زیاد شده باشه، حتی سرطان داشته باشه و در اثر شیمی درمانی سلولهای زیادی از بین رفتن و پتاسیم داخل اونها وارد خون شده و…. این دلیل رو (که مثلا مشکل قلبی هست یا سرطان و…) روی سمتی متصل میکنیم که فرد نمیبینه.
فرد با استفاده از کارتهای دیگه و راهنماییها تشخیص میده برای مثال علت نرمال نبودن منحنی نوارقلب، مشکل قلب هست یا نیست.
آفرین همین جزئیات ریز مهم هست که توی ذهنت شکل بگیره
وبینار کرمان روز سوم
سوال اول
در محیطی که خودم مشغول فعالیت هستم و بن همکلاسیا و دوستانم اچیور بودن و کیلر بودن بشدت به چشم میاد و خب این ذات کل رشته های گروه علوم پزشکیه چون از دبیرستان رقابت رو تو وجود ما نهادینه کردن و با این فرهنگ رقابتی بزرگ شدیم. طبیعتا وقتی وارد دانشگاه هم میشیم سیستم مشابه هست تا حدودی ولی باز هم تا حدی تغییر رویه بین افراد دیده میشه. من خودم رو نیمه اچیور و نیمه اکسپلورر میدونم و با تکیه به اکسپلور کردن محیطم اتفاقا تونستم اچیومنت های بهتری رو هم بدست بیارم و معتقدم این ترکیب شخصیتی واقعا برام خوب بوده.
اساسا افراد اچیور در رشته ما عموما کسانی خواهند بود که نمرات بالایی کسب میکنن و مهارت خوبی رو بدست میارن و کار کلینیکی خوبی هم دارن…
اکسپلورر ها تبدیل به محقق ها و پیشرو های علمی میشن شاید کمی پشت سر اچیور ها باشن ولی در یکسری از فیلد ها یه برتری نسبتا خفیفی پیدا میکنند ( همون برتری خفیف که جف اولسن ازش صحبت میکنه تو کتابش و نهایتا باعث موفقیت های چشمگیر میشه)
سوشالایزر ها با توجه با ذات اجتماعی و اهمیت تعامل با بیماران و همکاران بنظرم میتونن جای خوبی برای خودشون پیدا کنن اما مثل دو مورد قبلی شاید سخت باشه بتونن مطرح باشن
اما کیلر ها روزگار خیلی سختی رو دارن بنظرم چون مشاهدات این جور نشون میده این افراد منزوی تر میشن و احتمالا تو همین غرق شدن در انزوا خودشون پیشرفت براشون سخت میشه هرچقدرم که توانا باشن
سوال دوم
یه عنصر جالبی که تو کلودو و بازی های این سبکی هست مثل 13 سرنخ اسسوسییشن و دیس اسسوسییشن المان های بازیه
ینی یجا بر اساس یک ویژگی توی 13 سرنخ ما دسته بندی میکنیم آیتم هارو ویجا هم یک ذات مستقل رو براشون میگیریم
اگر هدف آموزش باشه مدل 13 سرنخ خیلی خیلی میتونه کاربردی تر باشه
یعنی چجوری؟
بیایم یه پاتیل درست کنیم: 13 سرنخ سه تا کتگوری معرفی میکنه: شخص / مکان / سلاح
دوباره دوتا زیر شاخه هرکدوم دارن=> زن و مرد / فضای آزاد و بسته / دور برد و نزدیک
علاوه بر این دوباره دسته های رنگی هم به معادله اضافه میشه
این قضیه خیلی به فکر و طراحی نیاز داره اما بیایم همین دسته ها رو وارد پروسه تشخیصی بکنیم
علائم / بیماری / درمان
البته کار ما یکم اینجا پیچیده تر میشه چون باید تناسب و ارتباط موارد منطقی باشه و ترکیبات خیلی رندومی که توی 13 سرنخ و کلودو ایجاد میشه ایمجا نمیتونه چندان برامون سازنده باشه
ولی برای آموزش دسته بندی ها خیلی میتونه کاربردی باشه فرضا انواع زخم های دهانی رو ما به اشکال مختلفی دسته بنده میکنیم و میشه از این مدل دسته بندی ها به عنوان قالب برای بازی استفاده کرد
آفرین علیرضا افتادی تو بازی بالاخره
روز سوم ، سوال دوم : در مورد رشته پزشكي و داروسازي دوستان نظرات خوبي دادن و استفاده كردم اما در مورد بازي سرنخ و آموزش ، مشابه اين بازي رو در درس اجتماعي كه مربوط به زراعت و باغداري و كشت گلخانه ايي بود با بچه ها انجام دادم ، درست مثل همين صفحه ها ، صفحه هايي در اختيار بچه ها قرار دادم هر دانش آموز يك صفحه و بعد تعداد زيادي كارت تهيه كرده بودم كه مربوط به تمام محصولات زراعي و باغي و گلخانه ايي و محصولات استراتژيك هر استان و آب و هواي خاص و محصولات صادراتي بود و بعد بصورت رندم و به تعداد مساوي بين بچه ها تقسيم كردم ، البته بگم كه روي هر صفحه كه فقط خود دانش آموز مي دونست نام استان يا نوع زمين يا نوع كاشت كه زراعي و باغي و گلخانه ايي است مشخص شده و دانش آموز در مدت زمان مشخص شده و با مارتهاي در اختيار محصولات مورد نظر را روي صفحه قرار مي ده ، و بعد كنار دستي با سوال كردن بايد نوع زمين و محصولات رو حدس بزنه ، هم فردي و هم گروهي انجام مي شه اين بازي .
عکسی چیزی ازش داری برام بفرست ببینم
روز سوم :
سوال 1
توی رشته من (پزشکی) باید به بهترین نتیجه رسید که میشه دستاورد گرا و بیماران هم بهترین نتیجه رو میخوان و اونها هم باید دستاوردگرا باشن
با قسمت دوم حرفت مخالفم
وبینار کرمان. روز ۳، سوال ۱
من در کار خودم، بیشتر اکسپلورر هستم. ماهیت کارمون ایجاب میکنه که اینجوری باشیم. اما غالب افرادی که در حوزه من فعالیت میکنن، به نوعی اچیور هستن. چرا؟ چون سیستم اموزشی کشور، به دنبال این هست که چند تا مقاله داری، اختراع داری، کتاب داری و … درحالیکه شاید از واقعا برای حل مشکلات سیستم که کار ماست، فقط نیازی به داشتن مقاله و غیره نباشه. و چون سیستم ازشون انتظار داره، باید خودشونو مثل سیستم بکنن.
در کلاسهای درسم همینطوره. نبتید جو به سمت برد وباخت باشه ( این تهدیده برای سیستم اموزشی و بروندادهای اون). باید به دنبال راههایی بود که دانشجو بره دنبال اکتشاف و حل مساله، انجام کار تیمی، فکر کردن و سایر مهارتهای نرم. این یک فرصته.
آفرین دقیقا خیلی برعکس داره نظام آموزشی کار میکنه
وبینار کرمان.روز ۳، سوال۲:
اتفاقا کار پزشکا خیلی شبیه کار بازپرس هاست. نه کار عینی شون بلکه نحوه تفکرشون و اینکه چجور دنبال سرنخ ها باشی برای تشخیص و درمان بیماری.
به نظرم میشه از داستان بیماران واقعی برای خلق داستانهای شبیه سازی شده استفاده کرد. میشه به شکل الکترونیک باشه و یا حتی role play در دنیای واقعی ویا حتی مثل همین بازی سرنخها. علایم و نشانه ها، ریسک فاکتورها، علایم بالینی میشه به عنوان کتگوریهای بازی لحاظ بشه. داشتم فیلمی که روی سایتتون بود رو نگاه میکردم، دیدم به خوبی میشه هم در اموزش دانشجوها و هم اموزش بیماران ازش استفاده کرد
آفرین آفاق جوابات خوبه در کل تا اینجا