افراد زیادی نیستند که بتوانند ادعا کنند شیوهی یادگیری بشر را تغییر دادهاند ولی گانیه و بلوم چنین افرادی هستند! تلاشهای این دوفرد علاوه بر اینکه توانسته نحوهی یادگیری ما را تغییر دهد دنیای بازی جدی، بازی آموزشی و گیمیفیکیشن در آموزش را هم دگرگون کردهاست. در این مقاله قصد داریم به مرور صحبتهای گانیه بپردازیم. اما در ابتدا شاید بهتر باشد اندکی راجع به خود گانیه اطلاعات داشته باشیم.
گانیه که بود؟
رابرت گانیه یک روانشناس آموزشی امریکایی بود که در سال 1916 در امریکا به دنیا آمد و در سال 2002 ما را از نعمت حضورش محروم کرد. در جنگ جهانی دوم وی مشغول یک تحقیق بزرگ بود که کلیات این تحقیق در جهت “تعلیم صحیح” بود. گانیه یک کتاب بسیار مشهور دارد که نام این کتاب “شرایط یادگیری” است کتابی که جناب جعفر نجفی زند زحمت ترجمهی آن را کشیدهاند و انتشارات رشد آن را منتشر کرده است.
کتاب شرایط یادگیری
در این کتاب گانیه راجع به قدمهایی صحبت میکند که یک آموزش اثربحش باید شامل این قدمها شود. گانیه همچنین در سالهای بعدی راجع به اینکه در آموزش الکترونیک چه قدمهایی لازم است صحبت کرد و به نوعی کار خود را تکمیل کرد و به همین خاطر هم میتوان گفت دنیای آموزش تا ابد مدیون تلاشهای وی خواهد بود.
9 مرحلهی یادگیری گانیه
نظریهی گانیه میگوید که یک فراگیر وقتی که شما به وی میخواهید چیزی را آموزش دهید 9 مرحله را طی میکند. و خب شاید مهمتر از این قضیه این است که پیشنهاداتی برای بهبود این مراحل توسط گانیه ارائه شده است به همین دلیل هم گانیه به عنوان یکی از بزرگترین افرادی که توانسته تاریخ یادگیری را عوض کند مطرح میشود. به بیانی دیگر اگر شما معلم هستید و از گانیه تبعیت کنید اقداماتی برای انگیجد نگه داشتن فراگیران و حفظ مطالب را از گانیه خواهید آموخت.
9 مرحله به شرح زیر است که در 3 دستهبندی کلی قرار میگیرد:
آماده سازی
- جلب توجه یا پذیرش
- آگاه سازی فراگیر از هدف آموزشی
- یادآوری مطالب پیشین
تدریس
- ارائه مواد آموزشی و محرکها
- تدارک راهنمایی برای یادگیری یا کدینگ
- فراخوان عملکرد
- ارائه بازخورد
ارزشیابی
- ارزیابی عملکرد
- افزایش یادگیری
خب در اینجا نیاز است که هر 9 مرحله را توضیح دهیم تا به درک بهتری از گانیه برسیم اما همانطور که در پست گیمیفیکیشن در آموزش توضیح دادیم ما برای هر کدام از 3 سطح اصلی گانیه معادلهای مناسبی در دنیای بازی و بازی جدی داریم برای مثال در بخش اول ما از لفظ پریترینینگ گیم استفاده میکنیم که اصول طراحی مشخصی دارد. پی مشخصا بخش مهمی از ادبیات گیمیفیکیشن در آموزش هم مرهون گانیه است. حال اجازه دهید به توصیف 9 بخش بپردازیم:
جلب توجه فراگیر
همانطور که از اسم این مرحله مشخص است باید در اینجا کاری کنیم که توجه فراگیر را جلب کنیم. برای مثال خیلیها یک سوال جذاب مطرح میکنند بعضیها هم چراغ را روشن خاموش میکنند تا مطمئن شوند که توجه کلاس را دارند! اما فراموش نکنید که این کار فقط برای کلاس درس نیست حتی در یک اپلیکیشن موبایل که قصد آموزش ما را دارد این نکته باید وجود داشته باشد. برای مثال پوش نوتیفیکیشنهایی که برای گوشی شما ارسال میشود چنین قصدی دارند.
یا برای مثال اگر تلاش دارید که در یک محیط شرکتی چنین کاری کنید توصیه میشود که از یک ویدیو استفاده کنید. یعنی به نوعی ما برای کانتکستهای متفاوت راهحلهای مشخصی داریم که کارشناسان آموزشی این راهکارها را طبق نظر گانیه تست کرده و تایید کردهاند.
آگاه سازی فراگیر از هدف آموزشی
در اینجا به فراگیر میگوییم که چه چیزی در انتظار وی است و قرار است چه چیزی را یاد بگیرد. نکتهی جالب این است که در اینجا بهتر است از افعال بلوم استفاده نکنیم! یعنی خیلی ساده و به زبان فراگیر با وی صحبت کنیم مثلا بجای اینکه بگوییم شما باید این موارد را در نهایت استنتاج کنید بگوییم این موارد را در پایان یاد خواهید گرفت!
یادآوری مطالب پیشین
اینجا یکی از مهمترین قدمها را باید طی کنیم و یک پل بین دانش قدیمی فراگیر و مطلبی که قصد داریم آموزش دهیم را بیان کنیم. متاسفانه اگر این قدم را انجام ندهیم بسیاری از فراگیران گیج میشوند. این موضوع به ساختار مغز ربط دارد و رعایت کردنش باعث آسان شدن فرایند یادگیری از لحاظ شناختی میگردد. یکی از روشهایی که در اینجا مورد استفاده قرار میگیرد استفاده از روش “اکتشاف” است.
روش اکتشاف چیست؟
در آموزش حضوری معلم روبروی فراگیر است و میتواند مطالب را مستقیم به فراگیر بگوید و خیلی ازجاها موضوع درسی را به فراگیر ربط دهد و حتی از ادبیات متناسب فراگیر استفاده کند. اما در آموزش آنلاین یک محتوا وجود دارد که قرار است برای همه کار کند! و اینجا این مشکل را داریم که اثربخشی بسیار پایینتر خواهد آمد به همین دلیل سوالات شخصیسازی شدهای از کاربر راجع به محتوای قبلی در ابتدای محتوای فعلی میپرسیم به این روش، روش اکتشاف میگویند.
ارائه مواد آموزشی و محرکها
اینجا جایی است که شروع به تدریس میکنیم یعنی تا به اینجا شما توجه کاربر را دارید، وی را مطلع کردهاید که قرار است چه چیزی را آموزش ببیند و ارتباطی بین دانش فعلی و دانش قدیم وی ایجاد کردهاید. حال باید به وی مطالب جدید را تدریس کنیم و یک سری محرکها را نشان دهید. در اینجا تاکید زیادی میشود که مجموعه ای از دادهها با فرمتهای متفاوت را به فراگیر نشان دهیم برای مثال اگر در اینجا فراگیر بداند که با مجموعهای از موارد زیر روبرو میشود بسیار جذاب خواهد بود:
- مقالات عادی
- اینفوگرافیکها
- تصاویر
- راهنماییها
- وبینارها
- پرزنتیشنها
- انیمیشنها
- پادکستها
- فرومها
یعنی شما در اینجا به کاربر این اطمینان را میدهید که بنا به شیوهی مورد علاقهی او، شما مطلب را از رسانهای که وی دوست دارد آموزش میدهید. هدف در اینجا نشان دادن محتوای جدید به فراگیر است.
تدارک راهنمایی برای یادگیری یا کدینگ
خب تا اینجای کار ما توجه فراگیر را داریم، مشخص کردهایم چه چیزی را قرار است آموزش دهیم و مشخص کردهایم که ارتباط موضوع فعلی با دانش قبلی چیست. همچنین محتوا را هم به کاربر تدریس کردهایم حال نیاز است تا مطمئن شویم که هیچ خلا آموزشی وجود ندارد. منحنی فراموشی ابینگهوس به ما میگوید که 90 درصد چیزی که شما یاد میگیرید در 30 روز آینده فراموش میشود. بنابراین تکرار موارد در اینجا بسیار مهم است تا بتوانیم جلوی فراموشی مقاومت کنیم.
یکی از کارهای بسیار جالبی که در اینجا میتوان انجام داد استفاده از یادگیری سناریو محور است. در این روش شما فراگیر را در موقعیتهای متفاوتی قرار میدهید تا وی آموختههای خود را به کار بگیرد. شما با استفاده از یک داستان تعاملی میتوانید چنین کاری را انجام دهید. نرم افزار twine در اینجا به شما خیلی کمک خواهد کرد.
فراخوان عملکرد
دوران مدرسه را به خاطر دارید که معلم بعد از اینکه درس میداد دور کلاس راه میرفت و از ما سوالاتی میپرسید؟ سوالاتی که بر مبنای مطالبی بود که همین چند دقیقه پیش توضیح داده بود. کاری که آنها انجام میدادند دقیقا کاری است که در این مرحله لازم داریم انجام دهیم. در اینجا ابزارهای گیمیفیکیشنی خوبی مورد استفاده قرار میگیرند برای مثال سایت wordwall در اینجا امکانات جالبی به شما میدهد.
ارائه بازخورد
در اینجا شما باید بر اساس مرحلهی قبل بازخورد دهید برای مثال اگر فراگیران در جواب دادن به مسائل در مرحلهی قبل خوب عمل نکردند باید به آنها بگویید که چطور عقبماندگی خود را جبران کنید. چیزی که همیشه روی آن تاکید دارم این است که شما در هر حوزهای که میخواهید از گیمیفیکیشن با بازی جدی استفاده کنید باید یک استراتژی انگیجمنت مشخص داشته باشید.
ارزیابی عملکرد
در اینجا ما نیاز داریم که مطمئن شویم که فراگیران دانش گفته شده را به خاطر میسپارند دوباره در اینجا استفاده از یادگیری سناریومحور توصیه میشود. دوباره اینجا نرمافزار twine معجزه میکند. چیزی که متاسفانه در ایران اصلا شاهد آن نیستیم استفاده از یادگیری مبتنی بر سناریو است در صورتی که در خارج کشور تاکید زیادی روی آن میشود.
افزایش یادگیری و انتقال
گانیه توصیه میکند که در قدم آخر فراگیر را در جای یک خبره قرار دهید. اگر هرم یادگیری ادگار دیل را به خاطر داشته باشید در اینجا ما میخواهیم که به انتهای هرم برویم و از کاربر میخواهیم که مطالبی که فراگرفته را به نوعی به دیگران آموزش بدهد یا به قول تکنولوژیستهای ایرانی آن را تعمیم دهد.
نتیجه گیری
رویکرد من در مباحث آموزشی اندازهگیری و مدیریت است آن هم به نحوی که منجر به کمی سازی آموزش نشود. مسائل آموزشی مسائلی هستند که یک رویکرد تمامساحتی را میطلبند شما باید درک عمیقی از انگیزه بیرونی و درونی، اکتالیسیس،تکنولوژی آموزشی و… داشته باشید و مهمتر از همهی این مسائل یک استراتژی انگیجمنت داشته باشید. یعنی مشخص کنید که در چه شرایطی قرار است که چه اقداماتی انجام دهید. در گیمیفیکیشن برای سایر حوزهها چون تلاش ما برای کمیسازی است این امر خیلی دشوار نیست اما ذات آموزش مسائل را پیچیده میکند.
24 پاسخ
درس سوم تمرین اول __وقتی که آخر هفته شد دوستان یه دور همی دارند که لیدر گروه که زیاد حرف میزند و از هیچ کاری ابایی ندارد شروع میکند عملی انجام دادن و همه باید انجام بدن مثلا سیگار کشیدن یا مشروبات الکلی مصرف کردن و حالا هر کاری که با جمع دوستانه میشه انجام داد و در این جمع دوستان با شغل های مختلفی حضور دارند و نمی خواهند که این جمع و دور همی رو از دست بدند مجبور میشند این کارها رو انجام بدند حالا هر کسی بیشتر در این مسایل غرق بشه پایه ثابت این دورهمی است متاسفانه.
درس سوم تمرین دوم __حالا اگر در جمع خودمونی یا دورهمی های دوستانه کسی فاز مثبت برداره و شروع به نصیحت کردن دوستان کند و از سیگار کشیدن و مشروب خوردن امتناع کند و اللخصوص خسیس باشد می شود دشمن همه و کل دوستان بر علیه این شخص متحد می شوند .
درس سوم تمرین سوم__ما وقتی دوستی یا شخصی بهمون کمک می کند دوست داریم سریع ترین زمان ممکن جبران کنیم مثلا به طور اتفاقی دوست من خانواده من رو شام دعوت میکند و ما میریم مهمونی و خوشمان می آید و از این احترام خوشحال هستیم و سعی میکنیم تا چند روز یا حداکثر هفته بعد اونها رو به مهمونی دعوت کنیم.و به این شکل احترام گذاشتن به یکدیگر کارهای شخصی که داشته باشیم به کمک همدیگر می رویم ما ارتباطمون رو مدیون احترام هستیم احترام متقابل مهمونی دادن مهمونی گرفتن کمک خواستن کمک گرفتن..دوست و همکار من بمن در موضوعی کمک کرد و من فقط ازش تشکر کردم بعد از مدتی بمن زنگ زد و پولی قرض گرفت و هیچ وقت بهم برنگردوند چون احساس میکرد من باید جبران میکردم و تشکر کافی نبود من هم سعی میکردم کمتر بهش زنگ بزنم حتی چند بار دیگه هم دوباره درخواست پول داد ولی من راه حلی برای ندادن پول پیدا میکردم.
اقرین دقیقا همینه
درود
روز سوم
تمرین اول:بسیار از این نوع رفتار رو دیدم و حتی خودم هم گاهی انجامش دادم مثلا وقتی با رفقا میریم بیرون، تقریبا همه کارایی ک بقیه انجام میدن رو ما هم انجام میدیم ک از گروه طرد نشیم حتی اگه باب میلمون نباشه
تمرین دوم:دشمن مشترک میتونه کسایی رو ک دشمن هم بودن رو سر اون موضوع با هم متحد کنه مثلا اگه با دوستامون بیرون باشیم و مشکلی برا یکی پیش بیاد همه متحد میشن تا مشکله حل بشه
تمرین سوم:همه ما دوست داریم ک محبت هایی ک بهمون شده رو هر چه سریعتر جبران کنیم و برا همینم بیشتر دوست داریم به کسایی کمک کنیم که احتمال بیشتری میدیم در مواقع لزوم اونا هم به ما کمک کنن
افرین بهت اصلا میگیم خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
سوال اول_روز سوم
دریک گروه مجازی بزرگ بااعلام شماره کارتی جهت کمک به امری خیر افراد برای اثبات وفاداری به قوانین گروه اقدام به پرداخت می کردنند.
یا سعی در به موقع حاضر شدن برای سفرهای گروهی
افرین
روز سوم
تمرین اول
مثلا مواردی که من دیدم تعریف و تمجید های گاها الکی و بیش از اون چیزی که واقعا بهش اعتقاد دارن از همدیگه، پرداخت وجه جهت سوپرایز یا تولد گرفتن در حالی که در شرایط عادی شاید همچنین هزینه ای نکنه ،یا دفاع از هم در برابر افراد خارج از گروه حتی در مواردی که میدونن حق با همگروهیشون نیست.
تمرین دوم
همیشه در گروهها هر شخص خارج از اون دایره که ممکنه حرفی یا کاری بر خلاف منافع گروه یا حتی یکی از اعضای گروه بزنه یا انجام بده دشمن تلقی میشه و حتی اگر حق با اون دشمن هم باشه باز هم اعضای گروه با هم متحد میشن برای سرکوبش.
مثل اتحاد جاری ها علیه مادر شوهر مثلا یا برعکس
تمرین سوم.
معمولا در ازاش از اشتباهاتشون چشم پوشی میکنن در حالی که یک غریبه اگر یک دهم اون اشتباه رو بکنه باهاش درگیر میشن ،
در موارد مشابه اونام از هم گروهی حمایت میکنن یا حتی به خاطرش دعوا میکنن ولی چیزی که من دیدم هر حمایتی انتظار بزرگتری رو ایجاد میکنه برای تلافی و اگر محقق نشه اون انتظار به درگیری درون گروهی حتی منجر میشه
خیلی جوابات خوبن
سوال دوم_روزسوم
آقای همسایه هربار با اقداماتش موجب اتحاد بیشتر ما میشود چون ماهم پرجمعیت هستیم خواهر برادر ها و عروس دامادها.
یانزاع انتقال اب از روستاهای کوهستانی به پایین دست به رغم اختلاف میان روستاهای بالا دستی موجب اتحادشان در جلوگیری از انتقال اب شد
حتی خیلی از بحثای مذهبی….
روزسوم تمرین ۱
دوستی داشتم همیشه مرتب و بوی خوب میداد و منظم و درست بود وقتی به دبیرستان رسیدیم اون خیلی از درس عقب افتاد و دیگه کسی توجهی بهش نمیکرد بعد به گروه دیگه بچه ها عضو شد و برای اینکه قبولش کنن سیگاری شدو قمار واینا کرد ….
یه گروه اهنگسازی داشتیم همه میخواستیم البوم بسازیم ولی نشد و جومون خیلی بدشد تا وقتی که یه خوانندخ پیدا کردیم که همه مون ازش بدمون میمود و ما میگفتم چقد خفن تر از اونیم و جومون دوباره خوب شد
تمرین ۳ ……
سوال سوم_روز سوم
در محیط کاری من به دلیل برخوردزیاد باارباب رجوع مشتریان که تکریم می شوند.اکثرا درصدد جبران برمی ایند حتی با وجود اینکه می دانندخارج از حقشان کاری برایشان انجام نشده ولی احترام وارامشی که به انها منتقل شده .خود را موظف به جبران می دانند.
افرین دقیقا این چیزی هست که کسب و کارا دارن میفهمن مثلا هدایای سال نو و قرار بوده از همین نوع باشه ولی الان بهینه نیست
سوال اول
همین شبکههای اجتماعی مثلا یا وارد اکیپهای شدن که با همه افرادش اوکی نیستن.
سوال دوم
مثلا تو همین گروههای فضای مجازی وقتی یه تازه وارد میاد یه اتحاد از قبل تشکیل شده جلوشه و قدیمیها سنگاندازی میکنن جلوش به خاطر ترس از دست دادن منابع یا کم شدن نفوذ و قدرتشون.
سوال سوم
مثلا طرف غیبت میزنه کلاس دانشگاه رو دوستاش یا جاش حاضری میزنن یا بعدا جزوه رو بهش میدن و در مقابل هم همین کار رو انتظار دارن براشون انجام بده به وقتش و یا مهمونشون کنه قهوهای چیزی.
چقدر یاد خاطرات دانشگاه افتادم:))
سوال اول روز سوم
مثلا شخصی رو دیدم برای اینکه داخل گروهی باشه بیشتر خرج میکنه که پذیرفته بشه.
سوال دوم
معمولا داخل خانواده اگه مشکلی برای یکی از اعضای خانواده پیش بیاد بقیه بدون درنظر گرفتن اینکه اون شخص باعث نارحتیشون شده یا نه بهش کمک میکنن.
سوال سوم
وقتی شخصی به کسی کمک میکنه توقع داره درسریعترین زمان ممکن جبران بشه.
افرین
روز 3 س1:از تجربیاتی که من از تلاش افراد برای تعلق به گروه یادم میاد زمان مدرسه هست که خب هر کلاس چندتا گروه بودن و برای مثال گروه جلو درس خون ها و ته کلاس کمتر درسخون ها و بچه های ته کلاس برای اینکه تو گروه باشن معمولا میگفتن ما درس نخوندیم ، من هیچی نفهمیدم و حتی اگر خونده بودن یا فهمیده بودن هم انکار میکردن
س 2:خب جلوی کلاس دشمن مشترک ته کلاس بود اگر عضوی ازگروه جلو سوتی میداد ته کلاس باهم دست مینداختنش و خب امروز هم روسیه دشمن مشترک غربی ها شده و همه شون با هم جلوش متحد شدن و تحریم کردن و سلاح میفرستند
ایول
روز سوم سوال اول. من بارها دیدم که به فرد مذهبی با یک گروه غیر مذهبی بیرون یا تفریح میره، خیلی از کارهایی که اون گروه انجام میدن انجام میده چون می ترسه از گروه طرد بشه یا دفعه دیگه اونو تو اون جمع راه ندن.
سوال دوم. تو یک شرکت دیدم که چطور خیلی از کارمند ها با تفکرات مختلف و دیدگاه های مختلف دشمن یک مدیر شده بودن و در دشمنی با اون فرد متحد بودن.
سوال سوم. یدفعه به یکی پول قرض دادم توقع جبران هم نداشتم ولی یبار خواستم ازش قرض بگیرم با وجود اینکه میدونم پول داشت قرض نداد و من کلی ناراحت شدم
افرین این دشمن مشترک خود خود سیاست هست
جواب سوال اول روز سوم :
همانند نوجوان هایی که برای تعلق به گروه و اجتناب از حس انزوا علیرغم میل باطنی شون دست به کارهایی میزنند که شاید واقعا دلشان نخواهد انجام دهند مثل سیگار و مشروب مصرف کردن، افزایش تعداد دوست پسر یا دوس دختر و…
جواب سوال دوم روز سوم :
آخ آخ دشمن مشترک، فک کنم تمام ملت ما با پوست و خونشون با قضیه دشمن مشترک آشنا هستن چون حاکمین تمام کشورها از این داستان به نحو احسن سواستفاده میکنن
جواب سوال سوم روز سوم :
با توجه به شغلم وقتی با مشتری ها رفتاری از سر حمایت و همدلی و حفاظت از احساسات اونها دارم، کامل متوجه تلاش اونها برای جبران کردن این رفتارم در نحوه ی صحبت کردن و لحن و چهره شون میشم
چه قشنگه که از اون بحثای نوروساینس اینجا میگی افرین
با سلامو احترام:
رور سومتمرین اول:
برای تعلق به گروه، فرد سعی می کند با دیگران ارتباط بگیرد ،به آنان کمک کند تا در عوض حمایت دریافت کند.
تمرین سوم
مردمدر ازای دریافت حمایت، محبت نشان می دهند و سعی می کنند جبران کنند.