مجیک باکس، به عنوان یک روش داستان سرایی به شما کمک میکند تا داستانهای جذاب و سرگرمکنندهای بسازید که مخاطبان در هر سنی را مجذوب خود کنند. با استفاده از این روش، میتوانید به راحتی ایدههای خود را به داستانهای گیرا تبدیل کنید و خوانندگان را به سفری پرماجرا و هیجانانگیز ببرید.
مجیک باکس چیست؟
در واقع یک استعاره است که به چارچوب ساختاری این روش داستانگویی اشاره دارد. این چارچوب شامل مراحل مختلفی است که هر کدام نقشی کلیدی در خلق یک داستان کامل و جذاب ایفا میکنند.
مراحل روش مجیک باکس:
- معرفی مجیک باکس: در این مرحله، داستان با معرفی مفهوم یک جعبه یا ظرف جادویی که حاوی وسایل یا قدرتهای خاصی است، شروع میشود. این جعبه نماد سفری است که شخصیت اصلی در آن قدم خواهد گذاشت.
- فراخوانِ ماجراجویی: در مرحله دوم، شخصیت اصلی داستان، که اغلب یک کودک یا فردی قابل اعتماد است، یک دعوتنامه مرموز دریافت میکند یا مجیک باکس را کشف میکند. این شروع ماجراجویی داستان است.
- ملاقات با منتورها و موانع: در طول مسیر خود، شخصیت اصلی با منتورهایی روبرو میشود که راهنمایی، حمایت و دانش را در اختیار او قرار میدهند. آنها همچنین با موانع و چالشهایی روبرو میشوند که برای پیشرفت باید بر آنها غلبه کنند.
- کشف و یادگیری: شخصیت اصلی با کشف و به کارگیری مجیک باکس و محتویات آن، درس های مهمی در مورد خود، دوستی، شجاعت و دنیای اطرافش می آموزد.
- تحول و رشد: شخصیت اصلی در طی ماجراجوییها و چالش ها، تغییر میکند. با اعتماد به نفستر، دلسوزتر و انعطاف پذیرتر میشود.
- اوج داستان : در این مرحله داستان به اوج خود میرسد و شخصیت اصلی باید از همهی آموختههایش برای غلبه به چالش نهایی و رویارویی با شخصیت منفی داستان استفاده کند. این منجر به یک پایان رضایت بخش میشود جایی که در آن شخصیت اصلی به هدف خود میرسد.
- بازگشت خردمندانه: پس از ماجراجویی، شخصیت اصلی به خانه یا زندگی عادی خود باز میگردد و درسها و خاطرات سفرش را به همراه میآورد. او در مورد تجربیات خود و اینکه چگونه تغییر کرده است، تأمل میکند.
- جادوی ماندگار: داستان با این ایده به پایان میرسد که درسهایی که آموخته شده همچنان بر زندگی شخصیت اصلی تأثیر میگذارد و زمینهای را برای ماجراهای بعدی باقی میگذارد.
متد “مجیک باکس” برای درگیر کردن تخیل و کنجکاوی کودکان و در عین حال گنجاندن عناصر ماجراجویی، کشف و رشد فردی طراحی شده است. این متد چارچوبی ساختاریافته برای خلق داستان های جذاب فراهم می کند که برای مخاطبان کودک، سرگرمکننده و معنادار هستند.
مثال مجیک باکس در فروزن
معرفی مجیک باکس:
در داستان فروزن، مجیک باکس به طور نمادین توسط “ارندل” و قصر سلطنتی نشان داده میشود. این قصر پر از راز و رمز و داستانهای ناگفته است که السا و آنا را به خود جذب میکند.
فراخوان ماجراجویی:
فراخوان ماجراجویی زمانی اتفاق میافتد که السا به دلیل قدرتهای جادویی یخی خود، آنا را به طور تصادفی زخمی میکند. این اتفاق باعث میشود تا السا از ترس و ناامیدی، خود را در قلعه یخی حبس کند و دروازههای ارندل را به روی مردم ببندد.
ملاقات با منتورها و موانع:
در طول سفر خود، السا و آنا با شخصیتهای مختلفی از جمله کریستوف، اولاف، سوان و ترولها ملاقات میکنند. هر یک از این شخصیتها به نوعی به السا و آنا در غلبه بر موانع و یافتن راه حلی برای حل مشکل قدرتهای یخی السا کمک میکنند.
السا و آنا با موانع و چالشهای متعددی از جمله:
- ترس السا از قدرتهای خود
- انزوای السا در قلعه یخی
- خطر یخزدگی ابدی ارندل
- تلاش آنا برای نجات خواهرش که با موانع زیادی روبرو میشود.
کشف و یادگیری:
از طریق تعاملات السا و آنا با یکدیگر و تجربیاتشان، آنها درسهای مهمی در مورد عشق خواهرانه، شجاعت، فداکاری و پذیرش خود میآموزند.
- آنها میآموزند که چگونه با وجود تفاوتهایشان، یکدیگر را دوست داشته باشند و از یکدیگر حمایت کنند.
- آنها قدرت عشق و فداکاری را کشف میکنند.
- آنها یاد میگیرند که خودشان را با تمام نقاط قوت و ضعفشان بپذیرند.
تحول و رشد:
در طول داستان، السا از یک ملکه ترسو و منزوی به زنی شجاع و مسئول تبدیل میشود که یاد میگیرد چگونه از قدرتهای خود به طور مسئولانه استفاده کند.
- آنا نیز از یک دختر ساده و بیدغدغه به زنی فداکار و شجاع تبدیل میشود که حاضر است برای نجات خواهرش هر کاری انجام دهد.
- آنها یاد میگیرند که چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مشکلاتشان را حل کنند.
اوج داستان:
اوج داستان زمانی اتفاق میافتد که السا برای نجات آنا از یخزدگی ابدی، خود را در معرض خطر قرار میدهد و با استفاده از قدرتهای خود، آنا را نجات میدهد.
بازگشت خردمندانه:
پس از اینکه السا آنا را نجات میدهد، دروازههای ارندل باز میشود و مردم دوباره میتوانند از زمستان لذت ببرند.
- السا و آنا به قصر سلطنتی باز میگردند و با مردم ارندل جشن میگیرند.
- آنها در مورد تجربیات خود تأمل میکنند و قدردان درسهایی هستند که در طول سفرشان آموختهاند.
- آنها متوجه میشوند که عشق و خانواده مهمترین چیزها در زندگی هستند.
جادوی ماندگار:
قدرتهای یخی السا و عشق خواهرانه او و آنا به نمادی از امید و فداکاری تبدیل میشوند.
- داستان فروزن الهامبخش نسلهای بعدی خواهد بود تا به دنبال رویاهای خود بروند و از موانع عبور کنند.
- این داستان به کودکان میآموزد که با عشق و فداکاری، میتوان هر مشکلی را حل کرد.
مراحل داستان اسباب بازیها در متد مجیک باکس:
معرفی مجیک باکس:
در داستان اسباببازیها، مجیک باکس به طور نمادین توسط “اندی” و اتاقش نشان داده میشود. اندی صاحب اسباببازیهای مختلفی است که در این اتاق نگهداری میشوند. این اتاق پر از راز و رمز و داستانهای ناگفته است که اسباببازیها را به خود جذب میکند.
فراخوان ماجراجویی:
فراخوان ماجراجویی زمانی اتفاق میافتد که اندی برای رفتن به دانشگاه آماده میشود. اسباببازیها که از تنهایی و رها شدن میترسند، تصمیم میگیرند تا با هم متحد شوند و راهی برای ماندن در خانه اندی پیدا کنند.
ملاقات با منتورها و موانع:
در طول سفر خود، اسباببازیها با شخصیتهای مختلفی از جمله وودی، باز لایتیر، جسی، رکس، آقای سیبزمینی، خانم نسوان و اسباببازیهای جدیدی که در خانه اندی هستند، ملاقات میکنند. هر یک از این شخصیتها به نوعی به اسباببازیها در غلبه بر موانع و یافتن راه حلی برای ماندن در خانه اندی کمک میکنند.
اسباببازیها با موانع و چالشهای متعددی روبرو میشوند. از جمله:
- رها شدن توسط اندی
- مواجهه با اسباببازیهای جدید و خشن
- گم شدن در دنیای بیرون
- تلاش برای بازگشت به خانه اندی
کشف و یادگیری:
از طریق تعاملات اسباببازیها با یکدیگر و تجربیاتشان، آنها درسهای مهمی در مورد دوستی، وفاداری، شجاعت و کار گروهی میآموزند.
- آنها میآموزند که چگونه با وجود اختلافاتشان با هم متحد شوند و برای یک هدف مشترک تلاش کنند.
- آنها قدرت دوستی و حمایت از یکدیگر را کشف میکنند.
- آنها یاد میگیرند که برای رسیدن به اهدافشان باید شجاعت به خرج داده و از سختیها عبور کنند.
تحول و رشد:
در طول داستان، اسباببازیها از اسباببازیهای ساده و بیدغدغه به شخصیتهایی بالغ و مسئول تبدیل میشوند.
- آنها مسئولیت مراقبت از خود و یکدیگر را بر عهده میگیرند.
- آنها یاد میگیرند که چگونه در دنیای واقعی و بدون اندی زندگی کنند.
- آنها شجاعت و اعتماد به نفس خود را پیدا میکنند.
اوج داستان:
اوج داستان زمانی اتفاق میافتد که اسباببازیها در آستانه رها شدن توسط اندی قرار میگیرند. آنها با تمام وجود تلاش میکنند تا راهی برای ماندن در خانه اندی پیدا کنند و در نهایت با کمک یکدیگر و با استفاده از یک نقشه پیچیده، موفق میشوند تا اندی را متقاعد کنند که آنها را با خود به دانشگاه ببرد.
بازگشت خردمندانه:
پس از اینکه اندی اسباببازیها را با خود به دانشگاه میبرد، آنها به خانهی جدید خود عادت میکنند و با اسباببازیهای جدید دوست میشوند.
- آنها در مورد تجربیات خود تأمل میکنند و قدردان درسهایی هستند که در طول سفرشان آموختهاند.
- آنها متوجه میشوند که دوستی و وفاداری مهمترین چیزها در زندگی هستند.
جادوی ماندگار:
اتاق اندی و اسباببازیهایش به نمادی از دوستی، وفاداری و شجاعت تبدیل میشوند.
- داستان اسباببازیها الهامبخش نسلهای بعدی خواهد بود تا به دنبال رویاهای خود بروند و از موانع عبور کنند.
- این داستان به کودکان میآموزد که با هم متحد شدن و با شجاعت به دنبال اهدافشان رفتن، میتوانند به هر چیزی که میخواهند دست پیدا کنند.
گیمیفیکیشن و مجیک باکس
اما چرا بهعنوان طراح گیمیفیکیشن، باید چنین مواردی را بلد باشیم؟ از لحاظ فرگشتی ما دو ابزار تغییر رفتار داریم. اولی داستان و دومی بازی است. در داستان شما منفعل هستید و در بازی عاملیت دارید و میتوانید نتیجه را عوض کنید. در فرهنگهای غربی بازار بازیها بیشتر از داستان است.
در ایران واضحا بازار داستان بیشتر است. مشخصا به دلایل فرهنگی مردم ما داستان را به بازی ترجیح میدهند. به همین دلیل پیوند این دو برای مورد قبول قرار گرفتن یک طراحی گیمیفیکیشن بسیار مهم است! شما به عنوان یک طراح گیمیفیکیشن در ایران مجبورید داستان بسازید!