همانطور که میدانید برای درک بهتر گیمیفیکیشن نیاز است که با نظریات انگیزشی متفاوت آشنا شویم. یکی از نظریات انگیزشی بسیار مهم نظریە دستیابی به هدف است که امروز قصد داریم راجع به آن صحبت کنیم. این نظریه در زمینهی یادگیری و عملکرد افراد بیشتر از موارد دیگر استفاده میگردد به همین دلیل هم در بحثهای تکنولوژی آموزشی یا تربیت مربیان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
نظریە دستیابی به هدف چه میگوید
خلاصهی سادهی این نظریه این است که انگیزهی افراد از نمایش موفقیتهایشان چیست. به نوعی این نظریه میگوید که هدف اصلی افـراد در دستیابی به اهدافشان، نمایش تـواناییهای خـود میباشد. این نظریه توسط دوئک در سال 1988 مطرح شد و هنوز هم از نظریات مطرح انگیرشی محسوب میشود. اما این نظریه دو نوع هدف مهم را مشخص میکند که باید راجع به آنها بدانیم:
- اهداف استاد شدن(mastery goals)
- اهداف عملکردی(performance goals)
اهداف استاد شدن به چه معنا هستند؟
برای فهمیدن یک موضوع یا انجام یک وظیفه نیاز است تا تواناییهایی داشته باشید. اهداف استاد شدن به اشتیاق برای کسب این تواناییها مربوط میشود. افرادی که اهداف استاد شدن دارند، روی آموزش خودشان سرمایهگذاری میکنند. آنها همچنین روی رشد شایستگیها و تعالی خویش تمرکز دارند.
اهداف عملکردی
اهداف عملکردی دقیقا برعکس اهداف استاد شدن هستند و به این نکته مربوط میشوند که شما صرفا در مقایسه با دیگران دستاوردهای بیشتری داشته باشید. مشخصاً کسانی که روی اهداف عملکردی تمرکز دارند از عناصر گیمیفیکیشن مثل لیدربورد خیلی خوششان میآید.
مقایسه افراد با انواع متفاوت هدف
افرادی که اهداف استادشدن دارند خودکارآمدی بالاتری دارند و معمولاً دستاوردهای آکادمیک بیشتری هم دارند. البته افرادی که اهداف عملکردی هم دارند مشخصاً دارای دستاوردهایی خواهند بود. اما کسانی که چنین اهدافی دارند در طولانی مدت خودکارآمدی پایینتری نسبت به افراد با توانایی استاد شدن خواهند داشت.
نظریه دستیابی به هدف و گیمیفیکیشن
یکی از مباحث مهم راجع به گیمیفیکیشن این است که حتی اسم گیمیفیکیشن را فراموش کنیم و بهجای آن بگوییم طراحی انسانمحور که در پست مربوطه راجع به آن صحبت کردیم. یعنی در ابتدا تلاش کن که بفهمی طراحی را راجع به چه انسانی انجام میدهی پس شناخت انواع بازیکن در اینجا نقش بسیار مهمی دارد. نظریاتی مثل بارتل و هکساد در اینجا مطرح میشوند. حال تمامی صحبت در نظریه دستیابی به هدف دوباره این است که انسانها متفاوت هستند!
اما این تفاوت را در یک کانتکست خاص مورد بررسی قرار میدهد و آن هم مسائلی مثل یادگیری است یا اینکه چه کاری کنیم که یک ورزشکار انگیزه بیشتری برای ادامه تمرینات خود داشته باشد. اما من این نظریه را به شکل دیگری میبینم.
نظریه دستیابی به هدف با دیدگاه نوروساینس
خب توضیح این موضوع نیازمند درک چندین موضوع زمینه ای دارد که این موضوعات را در ابتدا توضیح میدهم و سپس به خوانش خود خواهم پرداخت:
سروتونین، اکسی توسین و دوپامین
همانطور که از کتاب فاخر meet your happy chemicals و یا 14 روز تا شادی پایدار میدانیم ما 3 هورمون کلیدی داریم سروتونین هورمونی است که وقتی در موقعیت برتر قرار دارید به شما پاداش میدهد، اکسیتوسین هورمون حمایت و پذیرش اجتماعی است و دوپامین هورمون کشف ناشناختههاست. بنابر تجارب منحصر به فرد زیستی ما، ما تمایل ناپایدار به یکی از این 3 هورمون داریم.
برای مثال من سروتونینمحور هستم و در شرایطی که ناشاد باشم سروتونین ناپایدارترین هورمونی است که حال من را خوب میکند. افرادی که در نظریه دستیابی به هدف علاقه به مقایسه خود با دیگران دارند سروتونینمحور هستند و افرادی که تمایل به اهداف استادشدن دارند دوپامین محور هستند. چیزی که در رابطه با هورمونها میدانیم این است که سروتونین خطرناکترین هورمون است و در صورتی که از روشهای ناپایدار بخواهیم آن را داشته باشیم روی تردمیل فقط درحال درجا زدن هستیم.
فردی که به صورت ناپایدار سروتونینمحور است دو راه حل دارد:
- یا به روشهای پایدار سروتونین دریافت کند
- یا روی هورمون ضعیف خود کار کند.
در اینجا هدف توضیح هورمونها نیست مقصود این است که ما باید برای کسانی که دائما در حال مقایسه خود با دیگران هستند راهکارهایی را بیندیشیم که آسیبی به این افراد وارد نشود. به همین دلیل هم مفاهیمی در دنیای آموزشی ایجاد شده که کمکی برای این افراد باشد برای مثال در پست جام جهانی و جدول برندگان راجع به شرطبندی روی خود توضیح دادیم که یکی از روشهای حل این موضوع است.
خلاصه نظریه دستیابی به هدف با دید گیمیفیکیشن
یکی از مهمترین نکات داشتن تفکر تمامساحتی در طراحی گیمیفیکیشن است. شما باید در زمینهی آموزش راجع به مسائل تربیتی، انگیزشی و آموزشی اطلاعات داشته باشید. در اینجا هدف این است که تلاش کنیم تا افرادی که صرفا با مقایسه با دیگران و به نوعی اهداف عملکردی هستند، در صورتی که صرفا با روشهای ناپایدار شاد میشوند، این افراد را یا در همین روش به صورت پایدار انگیزه دهیم و با تبدیل به افرادی با اهداف استادشدن بکنیم.