بعد از اتفاقات همایش مشاور شو تصمیم گرفتم ایدههای متفاوت را حول شناساندن همایشهایی که کاربران ممکن است از آن راضی نباشند، جمع آوری کنم سپس با توجه به فیدبکهایی که گرفتم تلاش کردم تا ابعاد قضیه را بزرگتر کنم به گونهای که افراد راجع به تمامی کسب و کارهایی که نسبت به آنها معترضند، اعتراض خود را بیان کنند. در این پست سعی در بررسی یکی از نمونههایی داریم که در آن گیمیفیکیشن تلاش میکند شارلاتانها را رسوا کند!(اگر هنوز نمیدانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
در 24 ژون 2009 بیشتر از 20 هزار بریتانیایی به جمع افراد آنلاینی پیوستند که تلاش داشتند راجع به یکی از بزرگترین رسواییهای تاریخ پارلمان تحقیق کنند. تحقیقاتی که باعث استعفای نمایندگان زیادی از پارلمان شد و به تبع آن اصلاحات زیادی انجام شد. اما چگونه شهروندان عادی کاری کردند که چنین اتفاقی رخ دهد؟ باید بگوییم این کار با طراحی یک بازی شروع شد!
از هفتهها پیش از شروع بازی، رسوایی مورد نظر در روزنامهها مورد بررسی قرار گرفته بود. مردم نظر خوبی راجع به شارلاتانهای مجلس نداشتند! بنابر اسنادی که به بیرون رخنه کرده بود صدها عضو از پارلمان، غالبا لیست هزینههای غیر واقع رد میکردند این افراد از موقعیت شغلی خود سو استفاده میکردند و تلاش میکردند که از بیتالمال استفاده شخصی کنند!
برای مثال طبق اسنادی که منتشر شد آقای پیتر ویگرز که یک عضوشارلاتان پارلمان بود 32 هزار پوند از بیت المال را برای هزینههای باغبانی منزل خود برداشت کرده بود! و چیزی حدود 1500 پوند از این مبلغ صرف ساخت چیزی شد که در پایین میبینید، مکان استراحت اردکهای وی تا اردکها روی آن استراحت کنند!
بعد از این اتفاق، خیلی صحبتها انجام شد مردم به شدت از دست این شارلاتانها عصبانی شدند و درخواست کردند تا لیست هزینههای کامل همهی نمایندگان منتشر شود. در پاسخ به این درخواست حکومت قبول کرد که تمامی اسناد را منتشر کند و در اقدامی عجیب که احتمالا برای ممانعت از تحقیقات بیشتر انجام شد حکومت این اطلاعات را در بدترین فرمت ممکن منتشر کرد! یک کلکسیون که متشکل از بیش از 1 میلیون سند غیر قابل دستهبندی بود! و رسیدهایی که خیلی بد اسکن شده بود و به هیچ وجه امکان داده پردازی روی آن ها میسر نبود. بسیاری از دادهها پر بود از لکههای سیاهی که باعث میشد خوانایی رسیدها بسیار پایین بیاید.
از طرف دیگر روزنامهنگاران در مجله گاردین متوجه بودند که بازبینی تمامی این اطلاعات از عهدهی تیم آنها خارج است بنابر این با استفاده از یک بازی این کار را جمع سپاری کردند.(یکی از مسائلی که در آن خیلی اختلاف نظر هست این است که آیا جمع سپاری به ذات گیمیفیکیشن محسوب میشود یا خیر) جمع سپاری به این معناست که شما کاری که میخواهید بکنید را به یک جمعیت زیاد بدهید تا انجام دهند. این واژه در سال 2006 توسط جف هیو ایجاد شد و برای مثال ویکیپدیا توسط بیش از 10 میلیون نفر در حقیقت جمعسپاری شده است. با استفاده از جمعسپاری ما کارهایی میکنیم که بسیار ارزانتر و سریعتر انجام میشوند نسبت به اینکه خودمان بخواهیم آن کار را انجام دهیم.
با توجه به وجود بیش از یک میلیون سند غیر قابل پردازش و با مشکلات بسیار زیاد شناسایی نمایندگان پارلمان، روزنامهی گاردین متوجه شد که راهی جز جمع سپاری ندارد بنابر این تصمیم گرفت که نیاز به فکر مردم دارد. البته نه به وسیله درست کردن یک دانشنامه مثل ویکیپدیا بلکه به وسیله درست کردن یک بازی!
برای این کار آنها از یک مهندس جوان به اسم سایمون ویلسون مشورت گرفتند. وظیفهی وی این بود که یک وبسایت ایجاد کند که تمامی این دادهها را در غالب 458832 عکس به مردم نشان دهد و هرکسی بتواند هرکدام از این اسناد را ببیند و اگر موضوع خاصی در آن سند وجود داشت آن را به اطلاع همه برساند. بعد از تنها یک هفته کار برنامه نویسی و با هزینه 50 پوند برای سرور، این وبسایت راهاندازی شد. گاردین وجود بازی Investigate Your MP’s Expenses را اطلاعرسانی کرد که اولین بازی این سبکی محسوب میشود.
اما چگونه بازی شارلاتان ها را انجام دهیم؟
برای شروع این بازی کافیست که اسناد را بررسی کنید. وظیفهی شما این است که تشخیص دهید آیا این سندی که دیدید حاوی مطلب جالب و قابل تفکری هست یا خیر .طبیعتا بعضی از این اسناد حاوی مطالبی است که شما نمیتوانید آنها را تشخیص دهید پس آنها را رد کنید اما اگر چیزی مثل یک تکه پلاستیک برای آسایش اردک دیدید حتما آن را گزارش دهید! پس مراحل بازی به این صورت است:
قدم اول:یک داکیومنت را پیدا کنید.
قدم دوم:تصمیم بگیرید که این داکیومنت از چه نوعی هست.
قدم سوم:مطالب مهم را رونویسی کنید تا قابل پردازش باشد.
قدم چهارم:کامل مشخص کنید که چرا یک داکیومنت نیازمند توجه بیشتر است.
نکته جالب این است که تنها بعد از 3 روز که از بازی گذشته بود مشخص شد که نتایج به شکل غیر قابل باوری خوب است بیشتر از 20 هزار نفر در 3 روز بیش از 170 هزار داکیومنت را بررسی کردند و نکته جالب این بود که این برون سپاری نرخ موفقیت 56 درصد داشت که در نوع خود بی سابقه بود (این رقم برای ویکیپدیا 4 درصد است)
اما علت موفقیت این چنینی چه بود؟ ویلسون که سایت را توسعه داده بود در این مورد میگوید :”تمام این موفقیت به دلیل شناخت درست نوع پاداش دادن بود، ما تلاش کردیم تا با استفاده از المانهایی که در بازیها وجود دارد این کار را انجام دهیم”
درسی که از این پروژه میگیریم این است که به قول ویلسون کاری کنید که پروژه نهایی شما “شبیه به بازی باشد”
واسط گرافیکی بازی این امکان را فراهم میکرد که شما خیلی راحت هدف نهایی را متوجه شوید. در یک پنجره کناری به صورت همزمان نام کاربرانی که وارد میشدند و همچنین اقداماتی که توسط آن ها انجام میشد به نمایش در میآمد. همچنین یک لیست از کسانی که بیشترین مشارکت را داشتند نمایش داده میشد این لیست دو قسمت داشت یکی بیشترین مشارکت در 48 ساعت گذشته و دیگری بیشترین مشارکت در کل سایت.
همچنین یک بخش با عنوان بهترین اکتشافات وجود داشت که افراد میتوانستند در آن یافتههای جالب توجه بقیه کاربران را مشاهده کنند. اما شاید مهمتر از همهی بخشها، بخشی بود با این عنوان که ما از یافتههای شما چه چیزهایی فراگرفتیم! در این صفحه تلاش های فردی افراد و نتایج این دستاوردها به نمایش گذاشته میشد.
برخی از نتایج این بازی شامل موارد زیر میشود:
- به طور متوسط هر نماینده 140 هزار پوند هزینه(از بیت المال) در سال داشتهاست که این عدد در مقیاس با 60 هزار پوند حقوق وی قابل ملاحظه است.
- هر نماینده بین 40 تا 2000 رسید خرید اضافه داشته است!
- بر اساس نقشه، مسافتی که نمایندگان واقعا در سفر بودند در مقایسه با هزینههای دریافتی بابت این سفرها تفاوت آشکار داشت!
اما واقعا دستاورد این بازی چه بود؟
28 نماینده شارلاتان مجبور به استعفا شدند و بسیاری از نمایندگان محبور شدند که هزینههای اضافی خود را عودت دهند. قطعا تمامی این دستاوردها منحصر به تلاش بازیکنان سیستم نبوده است اما قطعا آن ها نقش پر رنگی در رسوا کردن شارلاتان ها داشتهاند.
59 پاسخ
روش واقعا خوبیه
درسته
عالیه
یعنی اگر ما هم بتونیم یهموج از مردم درست کنیم که این دزدی های مملکت رو بشوره ببره عالیه
عالی براش کمه باس یهکلمه براش بسازیم .
دقیقا باید همین کارو بکنیم
یه چیزی از اول اینکار شما ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چجوری بیان کنم .
شاید اونایی که پیاده روی اربعین رفته اند اینو قشنگمیفهمند ولی خب اونجا یه اعتبار معنوی وجود داره کسی دزدی نمی کنه . کسی کسی رو اذیت نمیکنه خب اینا برای یه هدف مقدس هست ولی نکته ای که میخوام عرض کنم اینه شما نمی تونی یهمقام دولتی بزاری پای اشپزخونه هابرای نظارت چونکه اصلا نیازی به اینکار نیست مردم برای مردم کار میکنن درسته هدف از اینکار خیلی بزرگ هست ولی کار دست خود مردم هست برای مردم و جایی برای یه چنین موردی وجود نداره
توی این مورد هم هدف نهایی منفعت خود مردم هست و اگر ( باید ) به دست خودشون انجام بشه قطعا بهترینه .
بعد این کار ، این سایت ، این اپلیکیشن یا هر چیز دیگه ای که باشه میشه مرجع رسیدگی و سازمان تعزیرات دولتی که بطور مشخص و واضح دیدم موردی که رشوه گرفته بود و بسیاری دیگه که وجود داره از بین میره و مرجع بشه تشخیص صلاحیت از طریق مردم
جالبه
سوال اول از روز بیست و چهارم دوره گیمفیکیشن در کسب و کار: ساده ترین کار تو اینستاگرام انتشار نظر مثبت مخاطباست یعنی طوری از مخاطب سوال بپرسیم در مورد رضایت از کارمون که اون حتمن سرعت تحویل رو تو پاسخش بیاره ، یا اینکه لایو بگیرین از زمان ارسال و نظر مثبت مخاطب و خوشحالیش هنگام تحویل ؛
و یا از مخاطبا بپرسیم مزیت رقابتی کار ما رو اونا بگن ، خب ما یه چیزی داشتیم که ما رو انتخاب کردن و حتمن این مورد هم بیان خواهد شد حتی میتونیم شواف کنیم که مزیت رقابتی مون سرعت مونه
حتی میتونیم با یه چیزی مث همین مقاله چیزی شبیه به کاری که رفاه میکنه .. میگه اگه اجناسی با قیمت کمتر و کیفیت برابر جنس ما پیداکردین بیاین قیمت کالا رو بگیرید فک کنم تو این مایه ها بود … ما هم میتونیم یه همچین کاری انجام بدیم ولی خب باید درزهای تقلب شو بگیریم.
احسنت
سوال ۲ : جای این مثال نه تنها تو تاریخبلکه همین الانم خیلی خالیه،، فساد مسئولین از صدر تا به زیل، برا مبارزه با همین واردات بی رویه ، یا حل موضوع رشوه و … میدونید برای ریشه کن شدن فساد باید تیشه زد بیخ ریشه … انقلابی دیگر لازم است :/ که فقط باید به دست مردم انجام بشه و گیمیفیکیشن خیلی میتونه مسهل باشه براش.
بقول معروف انقلاب برای انقلاب
سوال یک جلسه 23
به نظر من با ساخت یک کلیپ از سفارش دادن لباس که دو نفر که عجله دارند و میخوند خودسون رو برای عروسی املده می کنند یکیشون از سریعه میخره یکیشون از اون اهسته
جالبه
سوال 1:یه فیلمی بسازیم که طرف از ما سفارش میده بعد شروع میکنه چای خوردن, چای که تموم میشه بستش میرسه
سوال 2: میشد که جلوی قاچاق رو گرفت
افرین
جواب سوال 1 روز 24:
میشه به صورت رندوم از مشتریای دو تا پیج انتخاب کرد و ازشون سوال پرسید بعد نتیجه رو کنار هم به کاربر توی یه عکس نشون داد
یا مثلا میشه دو نفر از دو تا پیج همزمان خرید کنن و بعد از خرید یه ویدیو کوتاه به صورت تایملپس نشون داد و تایمش توی گوشه تصویر نشون داده که هر کدومش چند روز و چند ساعت طول کشید تا سفارششون رو تحویل بگیرن
جواب سوال 2 روز 24 :
خیلی جاها نیازه که استفاده بشه ولی مثلا میتونست تو اختلاسهای اخیر و پشت سر هم که به صورت سریالی اتفاق میفتاد استفاده کرد.
افرین
سوال ۱ روز ۲۴
اول یه چند روز محصولاتو مثل رقیب یه دست مشتری میرسونیم بعد یه ایونت میزاریم و میگیم که مثلا به خاطر عید به مدت یه هفته تمام سفارشات یه روزه به دست شما میرسه. بعد از اون هفته هم میگیم که به خاطر درخواست زیاد مشتری ها و احترامی که ما به مشتری ها میزاریم از این به بعد سفارش ها همیشه یه روزه به دست شما میرسه.
سوال ۲ روز ۲۴
تو ایران برای این کار یه شبکه اجتماعی کامل لازمه که مردم توش با سند و مدرک مسئولین رو بکوبن. تو برنامه یه لیدر بورد هم باشه که منفور ترین مسئولین رو نشون بده
چه جالب مثلا علی بابا اومد و گفت که بلیط شما رو پس میگیریم حتی چارتری بعد مستر بلیت گفت 4 ساله داریم این کارو میکنیم خلاصه حتی ویژگی که رقیبت 4سال داره و تو تازه داشتی رو میتونی کلی روش تبلیغ کنی چه برسه به همچین اپشنای باحال
روز 24 سوال 1 : هر روز از تاریخ ثبت سفارش مشتری تا تاریخ تحویلش عکس بگیریم و استوری کنیم یعنی مثلا یه مشتری توی یه استوری باشه که دو قسمت شده.
سوال 2: میشه کارهایی که روحانی قولش داده رو در نظر گرفت و بگیم اگه این کارها یی رو که قولش رو داده به جای این کارهایی که واقعا انجام داده اگر انجام داده بود الان چه شکلی میشد مملکت .
چه باحال:))
یک مشتری از هر دو اطلاعات می گیرد و زمان تحویل هر دو را با یک جمله مثل حرفه ای یعنی علاوه برکیفیت، زمان را هم داشته باشی. یا اینکه با ما در فضای مجازی خریدی حضوری را تجربه کنید.
به مشتری بگی با ما در فضای محازی خریدی ضوری را تجربه کنید یه لحظه تسمخه تایم پاره میکنه قشنگ
پس اولی، کلا یه جمله تبلیغی دیگه
از اونجایی که اسناد منتشر نخواهند شد با داشته ها یعنی قول های سال قبل و توجیهات و گزارشات الان می توان شروع کرد، یه بازی به اسم ضد و نقیض که بازیکنان خودشان باید فایل ویدئویی را منتشر کنند و بقیه نیز امکان رای دادن و نظر دادن برای حمایت یا مخالفت را دارند و براساس کشف ها سطح بندی می شود از جستجوگر، کارگاه تا خدا و کسب امتیاز هم براساس تایید یا رد ادعا هست.
افرین میشه حتی از بازی مافیا الگو برداری کرد برای چیزی که میگی
آره شبیه شد
روز 24 سوال 1
چندتا استوری پشت سر هم که میگه جاهای خالی رو با یکی از گزینه پرکنید
ست بودیم وقتی ست کردن………
.
.
زود ارسال میکردیم وقتی زود ارسال کردن…..
جواب همه : مد نبود
یا مثلا عکس یه پیک موتوری رو بکشه که داره بسته رو میبره برسونه بعد اونطرف عکس طرف رو بکشه که داره پول رو با گوشیش واریز میکنه نگو تراکنش ناموفق بوده پول داره برگشت میخوره به حسابش
بعد موتوریه داره مضطرب بسته دلار رو که داره برمیگرده تو گوشی نگاه میکنه
جالب بود آفرین
روز 24 سوال 2
شدیدا دوست دارم بدونم توی اون اعدامهای دسته جمعی سالهای 60 چه آدمهای بی گناهی اعدام شدند
حالا سیاسیش نکن
جواب ۱ روز ۲۴ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
مثلا عکس از ثبت سفارش(واریز وجه) و ارسال پستی محصول باشه تو یک کادر و کنار هم، دور ساعت و تاریخ یک کادر رنگی بکشیم یا هایلایت کنیم که مخاطب متوجه موضوع بشه.
که البته باید ترکیبش کنی باز با داستان و fomo مثلا بگی ار این محصول رو نمیخریدی هیچوقت این داستان اتفاق نمی افتاد و…
سوال یک روز ۲۴
نظر کاربرارو در استوری نشر میدم که باور نمیشد دو ساعته برسه دستمو فلان
یه ویدیو هم براش میزدم عجله داری من فلان قده میرسونیم بهت
سوال دوم شدیدا لازمه به نظرم البته نسخه کوچیکشو من تو کار خودم دارم راه میندازم در حال ایده پردازیه
کلا خیلی علاقمند شدم راجع به کسب و کارت بیشتر بدونم برم اینستاتو بجوم
سوال 1 روز بیست و چهارم:
شعار ما اینه:
با خیال راحت لباستو از پیج ما سفارش بده، حتی اگه یک روز تا مهمونی باقی مونده
بعد میشه از رضایت مشتری و اینا شات بگیریم، استوری کنیم
یکم کلیشست
قبول دارم
سوال 2 روز بیست و چهارم:
قطعا جای همچین کاری تو تمام ادوار تاریخی ایران خالیه، اما به نظرم اگر همون زمانی که به فکر هدفمندی یارانهها بودن، به فکر شفاف سازی هم بودن و این اتفاقات میفتاد، الان ایران جای بهتری بود
کلا اونقدر بدیم که هرچی میشد بهتر میشدیم
روز 24
سوال 1: من چیزی که تو ذهنم اومد یه حالت کامیک بوک طوری هستش که عکسا رو پشت سر هم میارن، بعد مثلا دو تا عکسه باهم مقایسه میشن. همزمان دوتا کالا، همزمان دو نفر که دستشون رو کلیک موس هستش. بعد مثلا تا کلیک کردن و هنوز دکمه کلیک بالا نیومده، اون محصول ما رسیده دست مشتری! این طراحیای کامیک خیلی جذابن از نظر من.
سوال 2 : اینجا خیلی پیچیده میشه بخوایم پیادش کنیم. یعنی بارها پیش اومده اسناد مختلفی تو شبکه های اجتماعی دست ملت چرخیده و نهایت واکنش یه دوتا فحش بوده و آب از آب تکون نخورده!
سوال اول روز بیست و چهارم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
چیزی که من توی کسب و کار فهمیدم اینه که اولین بودن یکی از قویترین گزینه ها برای داشتن سهم بزرگی از بازار که این قضیه توی اینستاگرام هم بعنوان یه پلتفرم آنلاین که توی ایران فعلا مخاطب بالاییو درگیر کرده صدق میکنه.نکته دیگه معرفی این مزیت سریعتر از رقباست.که اگر نشد میشه مثل مستر بلیط از فرصتی که علی بابا خلق کرد استفاده کنیم.این مثال و موارد دیگه و شناختی که از فرهنگ و روانشناسی دارم به من میگه برای اینکار بهتره از تبلیغات اینفلوئنسری استفاده کرد.برای اینکار با تحقیق یه گروه از اینفلوئنسرای معتبر و کاربلد رو انتخاب میکنیم و با یه برنامه ریزی بازاریابی در سطوح مختلف باهاشون کار میکنیم.نکته مهم اینکه زمینه فعالیت بلاگرا یا اینفلوئنسرا یا مرتبط باشه یا افرادی باشند که بلد باشن با چه سناریوییه این مزیتو مطرح کنند.بخصوص یکی از انتخابا حتما از بین کسانی باشه که به شکل معقول طنز کار میکنند. در کنارش با مجموعه های فعال و معتبر پستی همین برنامه رو اجرا میکنیم مثل “الو پیک””اسپیدو””اسنپباکس”و…دیگه اینکه حتما فقط به فضای اینستاگرام اکتفا نمیکنم و تبلیغات پیامکی و اگه پول داشتم بنری سایتا رو هم امتحان میکنم و بازخوردشونو چک میکنم.نکته نهایی واصلی داستان بودجه بندی مرحله ایه و دریافت بازخورد در هر مرحله و انجام تغییرات احتمالی در روش یا میزان بودجه اختصاصیه هر روشه.در واقع تبلیغات بدون بررسی نتایج و انالیز نرخ تبدیلش و بدون برنامه منسجم کار بیهوده ایه میتونه باشه.
اتفاقا این کتابی هم که دارم الان میخونم “چکش بصری” خیلی زیاد هم عقیدست باهات بنظرم بخونش خیلی خوشت میاد
مرسی از پیشنهادت
سوال دوم روز بیست و چهارم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
استفاده از کار جمعی که ما در سطح کوچیکش مثل “کارگروه”یه زور تجربه کردیم همون نشات گرفته از بارش افکار مرحله ایده سازیه که قطعا سینرژی که اتفاق میوفته باعث کسب نتایج شگفت انگیزی در مقایسه با کار فردی میشه و روش کار تقریبا یکیه اما اینکه برای چه وقایع تاریخی استفادش میشه کرد.بنظرم اگه قرار باشه توی ایران اینکارو در سطح کلان بکنیم باید با خودمون صادق باشیم که الگوبرداری از نمونه های خارجیش خوبه اما اون قسمت به اصطلاح سخت افزاری داستانه قسمت نرم افزاریش که تحت تاثیر زیر ساختای فرهنگی، اجتماعی،مذهبی و..میشه در ایران کاملا متفاوت و غیر قابل پیش بینی و درصد بالایی با شرایط فعلی غیر قابل اعتماده.حالا چرا؟؟؟
مستندنگاری :
نکته اول” میزان دسترسی به مستندات معتبر چقدر؟
منابعی که صحت و سقم مستنداتو تایید میکنند در دسترس چه کسانیه؟چند درصد میتونن دسترسی داشته باشند؟
نکته دوم:بر فرض دسترسی،ما چقدر آموزش دیدیم که با آمار و منطق کار کنیم؟ اکثرتصمیم گیریهامون بر چه اساسیه؟ میتونیم مدعی بشیم که در انتخاب اسناد و معرفیشون تحت تاثیر باورها و اعتقادات شخصی یا گروهی خاص قرار نداریم؟
به نظر من ما برای همچین اقدامی خیلی خام هستیم و اگه فکر میکنیم این روش کارسازه باید بدونیم که مجموعه افراد جامعه از رویکردای کوچیکشون باید شروع کنند
که اولیش همین مسئولیت پذیریه سادش اینکه ما درصد بالاییمون حتی برای اتفاقای ساده شخصیمون مسئول نیستیم و در حال پیدا کردن مقصریم و حس قربانی داریم پس همیشه قربانی کننده هایی بودند و هستند و خواهند بود.همه اینها به گواه تاریخ قدیم و جدید و تکرارش بود و در ادامه هم اگه با همین فرمون بریم جلو تکرارتر میشه و این روش برای ما جواب نمیدع تا وقتی با یه غوره سردیمون میکنه یا یه مویز گرمی
متاسفانه همه حرفات درسته
سوال 1 روز 24 :
میشه یه کاری مثل شهر فرش کرد که میگه هر جا ارزون تر از ما گیر اوردی فاکتورشو بیار خسارتتو بگیر .
ینی داره میگه من ارزون ترینم و یه سند محکمی هم پشت این حرفش داره .
منم میگم اگه از هر کدوم پیجای اینستا زودتر این محصولو تحویل گرفتی مستندات سفارشتو بده من جایزه میدم .
یه همچین چیزایی
سوال 2 روز 24 :
اینم مث کاری که مسیح میکنه و میگه دوربین ما اسلحه ما ، و مردم مشارکت زیادی دارن چون میدونن صداشون شنیده میشه و میتونن هرجایی به راحتی بی عدالتی و ظلم و اصلا هر جرمی رو افشا کنن .
شاید نشه اینجور چیزا رو براش از گیمیفیکیشن و اپ استفاده کرد مثل اون مثالی ک زدی .
چون بحث خیلی امنیتی میشه و اینجا ایرانه و هر کسی که افشا کنه نه تنها بهش جایزه نمیدن بلکه تنبیه هم میشه .
نمونه ش همون فیلمبرداری از زدن موشک به هواپیما که گرفتنش چون اینجا هرکس افشا کنه با اونوریا در ارتباطه !
چه دارم بگویم بانو!
سوال 1 روز بیست و چهارم:
مثلا میشه اون تایمی که مشتری وجه رو واریز کرده و تایمی که کالا به دستش رسیده رو ب صورت مقایسه ای نشون داد. یا با شعارایی مثل (دقیقه نود بیا خرید کن و قبل از تموم شدن وقت اضافه تحویل بگیر) این مزیت رو ب بقیه نشون داد. یا اینکه تو یه کلیپ کارتونی نشون داد که مشتری تازه سفارش داده و گوشیش رومیذاره زمین همون موقع زنگ در رو میزنن و سفارشش رو بهش تحویل میدن!
اخری که یکم خالی بندی میشه
سوال 1 روز 24: دوتا کلیپ مشابه یا شاید حتی موازی که تو هر دو طرف زنگ میزنه سفارش میده تو یکی هنوز دارن سفارشش رو ثبت میکنن تو اونیکی بسته میرسه در خونهش
سوال 2 روز 24: مثلا تو همین جریان هواپیمای اوکراینی راحت میشد مردم بیان بگن کجای حرفای کی تناقض داره
چه سوال دومت رو خوب گفتی افرین
سوال 1 روز 24 (بعد از یه ماه تاخیر!!)
الان که بحث کرونا رو بورسه روی این موضوع مانور میرفتیم که تو رو خدا از خونتون نیاید بیرون، اصلن فروشگاه ما بسته ست بر عکس خیلی ها که دنبال پولن و جون مردم براشون مهم نیست (اشاره مستقیم به رقیب!!) شما اینترنتی سفارش بدید ما با پیک خودمون که ایزوله ست و رایگان براتون همین امروز میفرستیم و توی خونتون سایز های مختلف رو پرو کنید (البته روی بهداشتی بودن لباس ها خیلی باید بیشتر مانور داد)
افرین کلا الان کسب و کارا خیلی راه های فروش بالا دارن ولی یخیالن
سوال 2 روز 24
میخوام بازم از کرونا مثال بزنم، الان که مسئولین عرضه اعلام قرنطینه اجباری رو ندارن یه کمپینی راه انداخت که جو کشور (کشور توی قدم اول خیلی بزرگه، اما توی محله ها یا مجتمع ها واقعا اجراییه) طوری بشه که مغازه هایی که بازن و کسایی که بیرون میان جوری مورد انتقاد قرار بگیرن که کسی واقعا جرات نکنه بیاد بیرون یا اگرم اومد جایی نتونه کارش رو راه بندازه و…
البته بحث جایزه ش رو نمیدونم چطور میشه برنامه ریزی کرد، مثلا هرکی بیشتر تونست خونواده ش ی اطرافیانش رو از بیرون رفتن منصرف کنه ستاره بگیره و یا نهایتا نشان همیار سلامت .
الان باید یه بازی اختراع بشه که ملت تو خونه با خانواده بازی کنن رکورد بگیرن بفرستن:)
کامران عزیز من خیلی اتفاقی با سرچ کلمه مشاورشو وارد سایت شدم… مطلب رو خوندم و کامنت ها را برسی کردم. با این حال، این سئوال برام هنوز هست که دقیقا توی همایش مشاورشو(2018)، چه اتفاقی افتاده که شما براش یه همچین تدبیری رو دیدید؟!
در انتهای متن نوشتم که این کامنت ها مربوط به دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار هست که خب روال دوره مشخصه چجوریه و کامنتها الزاما ربطی به خود محتوای این صفحه نداره
سوال دوم روز بیست و چهارم:
جای این بازی تو خیلی از مشکلات ایران خالیه
مثل جریانات اون همه اختلاس. یا علت این همه گرونی و وضع بد اقتصادی و بی ارزش شدن پول ایران. با این بازی باید فهمید چرا اینجوری شده و هیچ تلاشی هم واسه درست شدنش نمیشه
دقیقا