یکی از دغدغههای مهم جهان، مبحث کاهش آلودگی هوا و مصرف بهینه انرژی میباشد. موضوعی که با عنوان شهرهای بدون کربن (Zero Carbon) و بدون آلودگی شناخته شدهاست. مبنای اصلی طراحی این شهرها استفاده از منابع انرژی پاک و تجدید پذیر و کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و همچنین صرفه جویی در مصرف انرژی میباشد. حال در این مقاله به بررسی نقش گیمیفیکیشن و بازی محیطی در این مورد میپردازیم.
همهی شهرها، چه آنهایی که با بحران آلودگی هوا دست به گریبانند و چه شهرهایی که از شاخص زیستپذیری بالایی برخوردارند در تلاشند از منابع جایگزین مثل انرژیهای خورشیدی، آبی و بادی، انرژی شهر را (برق، گرمایش ساختمانی و سوخت خودروها) تامین کنند. تا در مقیاس جهانی از آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای و در نتیجه بالارفتن دمای کرهی زمین جلوگیری به عمل آید.
اما همانند هر موضوع دیگری، محقق شدن چنین هدفی نیازمند حمایت، مشارکت شهروندان و همراهی مردم و فرهنگسازی میباشد تا همانطور که زیرساختهای شهر عوض میشوند، رفتار و فرهنگ مردم نیز مطابق با آن تغییر کند. همچنین قابل ذکر است که اصولا فرهنگسازی را از قشر نوجوان و جوان شروع میکنند تا تغییر از پایه و اساس رخ دهد و ماندگار شود.
با این اوصاف قابل پیشبینی است که دوباره گیمیفیکیشن و بازی محیطی به کمک متخصصین بیایند تا این بار تغییر رفتار در حوزه مدیریت شهری و کنترل مصرف انرژی در شهرها را موثرتر و مهیجتر کنند.
اروپا پیشرو در استفاده از گیمیفیکیشن و بازی محیطی در کنترل مصرف انرژی شهرها
دو شهر آمستردام Amsterdam هلند و گرونوبل Grenoble فرانسه با همکاری دانشگاه دلفت هلند و با استفاده از طراحی و انتشار بازی، در صدد آموزش نحوه صحیح استفاده از انرژی، ایجاد شهر بدون کربن و مشارکت شهروندان در کارهای شهری هستند. این دو شهر با همکاری هم پروژههای زیاد زیرساختی را انجام داده اند اما همزمان با بازی، مقدمات تغییر رفتار شهروندان را نیز فراهم کرده اند. این بازی عصر انرژی نام دارد.
بازی The Age of Energy
در این بازی از گیمیفیکیشن و بازی محیطی استفاده شده است تا صرفه جویی در مصرف انرژیِ خانه ها به موضوعی مفرح تبدیل شود. هدف بازی این است که شهروندان جوان را بیشتر با موضوع ذخیره انرژی درگیر کند. همچنین توسط المانهای بازی، آگاهی و دانش آنها را افزایش داده و رفتارشان را تغییر دهد.
سناریوی بازی The Age of Energy
موضوع این بازی جدی از این قرار است که در جهانی که منابع انرژی اش تمام شده است گیر افتادهایم و این وظیفه ماست که به عنوان بازیکن، هم زنده بمانیم و هم دوباره این جهان را به طوری که کاراتر از قبل باشد بازسازی کنیم.
بازیکن در ابتدای بازی از المانهای کوچکی مثل ذخایر انرژی و نیروگاه ها و… که در بازی وجود دارد، برای ساختن یک شهر خوب استفاده میکند و انرژی مصرفی در شهری که ساختهاست را مدیریت میکند تا امتیاز بگیرد. همچنین با اتصال بازی به دستگاههای مصرفکننده انرژی در خانه ی بازیکن، او میتواند از طریق کارهایی مثل خاموش کردن چراغها یا تمیز کردن فریزر مصرف انرژی خانه را کم کند و در بازی امتیاز کسب کند و به این شکل با دوستان خود به رقابت بپردازد.
روند بازی The Age of Energy
Age of Energy مثل بیشتر بازیهای گوشیهای هوشمند، به صورت فریمیوم Freemium یا همان پرداخت درون برنامهای کار میکند. فریمیوم یا پرداخت درون برنامهای یعنی بازیکن برای دسترسی به بعضی بخشها و امکانات بازی یا مراحل بازی باید پول پرداخت کند. در بازی عصر انرژی هم به این شکل است تنها با این تفاوت که از بازیکن به جای پرداخت پول خواسته می شود که کمی در مصرف انرژی صرفه جویی کند. بازیکن در طول بازی با چالشهای زیادی روبرو میشود که به تدریج او را تحت فشار قرار میدهد تا مصرف انرژی خود را تا 30٪ کاهش دهد.
اما تمرکز اصلی این بازی، خلق یک تجربهی سرگرمکننده برای بازیکنها است تا به هدف اصلی، که جذب مخاطبان زیاد و صرفهجویی در مصرف انرژی است برسد. بازی تیمی، بیرون رفتن برای دیدار با سایر بازیکنان برای انجام ماموریت هایی در مقیاس محله و گرفتن امتیاز بیشتر و همچنین رقابت با بازیکنان جهانی و نمایش روی جدول برندگان و صفحه امتیاز جهانی از جمله مواردی است که به جذابیت بازی اضافه کرده است.
برای برد در این بازی 85 درصد استراتژی و فقط 15 درصد شانس دخیل است و همچنین در این بازی کار تیمی به شدت اهمیت دارد. چون همانطور که گفته شد بازی به محاسبهگرهای هوشمند خانه متصل است و عملکرد انرژی آن را به صورت خودکار و در لحظه اندازه گیری میکند. پس همکاری کل اعضای خانواده مهم است.
البته همکاری تیمی فقط به خانه و خانواده ختم نمیشود. بلکه بازیکنها میتوانند افرادی که در همسایگی آنها، این بازی را انجام میدهند مشاهده کنند، تیمهای محلی تشکیل دهند و ماموریتهای شهری که در همسایگی آنها مشخص شدهاست را با هم انجام دهند.
ماموریتهایی مثل شمارهگذاری درختان محله و… که به نفع شهر و شهرداری است و باعث میشود تیم علاوه بر اینکه امتیاز بیشتری بگیرد، در مدیریت و توسعه شهری نیز ورود کند و همچنین با شهر خود ارتباط بیشتری برقرار کند. چرا که این بازی او را وادار به توجه به شهر، فضاهای شهری و همچنین کنترل مصرف انرژی برای آینده شهر میکند.
نتیجه اینکه؛
بازیها اعتیاد آور، مفرح و درگیرکننده هستند و از این رو ابزاری فوق العاده برای آموزش میباشند. با اینکه کمتر پیش آمده از مزایای بازی صحبت شود و اغلب از معایب آن صحبت به میان آمده اما چنین بازیهایی با اهداف مثبتی مثل ذخیره انرژی بسیار باارزش هستند و کمک میکنند دید جامعه خصوصا خانواده ها به بازی بهتر شود. همچنین به قول ریچارد برانسون “بهترین راه برای یادگیری هر چیز، انجام دادن آن است.” و بازی یکی از بهترین همانندسازهایِ دنیای واقعی، برای انسان است.
همانطور که در این مقاله نیز مشاهده کردید از پتانسیل بازی حتی در کنترل مصرف انرژی شهرها و همچنین تعامل جوانان با شهر استفاده شده است. هرچند که قطعا موارد کاربرد گیمیفیکیشن و بازی محیطی در مباحث شهری محدود به این موضوع نمی شود چون بازیهای محیطی، در ذات خود تعامل با شهر و فضا را دارند. در نتیجه یکی از بهترین راهکارها برای آموزش و تغییر الگوی رفتاری مردم می باشند.
ویدیو معرفی این بازی:
9 پاسخ
لینک بازی تو گوگل پلی رو هم میذارید ؟! من پیدا نمیکنم !
http://www.cityzen-smartcity.eu/home/games/the-age-of-energy/
اول چه بازی هایی رو دوست داشتم و الان هم دوست دارم
از کنسول آتاری
هواپیما جنگی، بوکس دو نفره، زیردریایی، و ماشین مسابقه
از کنسول میکرو
بازی علاالدین، سوپر ماریو(قارچ خور)
کنسول دستی(آتاری دستی می گفتیم!!)
ماشین، کرم، خانه سازی
کنسول سگا
سونیک، کشتی کج، ماشین مسابقه
کنسول پلی استیشن یک
عشق فقط فوتبال 98(تیم یوگوسلاوی)، جکی چان، پپسی من،درایور(استارت با دایره فقط)، دو شماره سرباز جهانی، تیکن، مورتال کامبت،آیس کامبت و….
نینتندو
سوپر ماریو سه بعدیش عالیه
پی سی
کل مجموعه کال آو دیوتی، پی اس، آیس کامبت، دارک سایدر، پرنس آف پرشیاها، همسایه جهنمی، عصر پادشاهان،نید فور اسپید ها، جنگ های صلیبی و….
زولا هم که فعلا مشغولم
یکسری از بازی ها جادو و قدرت های عجیب و غریب لذت بخشه، امداد های غیبی که انتظارش رو نداری، یا حرکاتی که بعضی وقت ها برای زدنش کلی به خودت افتخار می کنی
کلاه پرنده که سوپر ماریو نینتندو سرش می کرد
توی زولا هم تیم بودن و حس مبارزه و گروه و بتل های مختلف جذابش می کنه، مخصوصا کل کل کردناش و پز دادن به ضریب کشتن
لینکه نمی میری و جاودانگی که داخل بازی داری هر بار ریسپون شدن
شاید بعضی جاها آزادی که داری، خشم کنترل نشده ای که خیلی جاها داخل بازی خالی می کنی
انتقال گرفتن های سسسسسسخت که روح آدمو شاد می کنه
دنیاهای جدیدی که یک بازیکن می بینه، حس غریب ترس از هد شات شدن توی یک بتل
پرواز کردن با میگ و مانور روی ساختمون های بلند با چهارتا کلید ساد
هیجان رانندگی با بوگاتی و مازراتی(داشتن نداشته!)
چقدر پس بازی مشترک داشتیم آرمین!
من توی 98 منتخب اروپا برمیداشتم همیشه زیدانو میزاشتم وسط
چقدر بازیش نفس بود!
بازی های مورد علاقه ام.
ویدئویی:
مورتال کمبت
فیفا
جنگ های صلیبی
کانتر استرایک
مافیا(ورژن قدیمی پی سی)
رومیزی:
دژ
سیطره کتان
چیزایی که دوست داشتم از این بازی ها در دنیای واقعی هم باشند:
تفکر استراتژیک که در بازی های دژ و کتان هست خیلی خوبه. اینکه باید فکر کنی و امتیاز به دست بیاری. در عین حال رقیب ها را هم رصد کنی.
در بازی های ویدئویی وجود داستان انگیزه زیادی به آدم میده. مثلا بازی جنگ های صلیبی یا مافیا. اینکه ماجراجویی می کنی و دوست داری که در زندگی واقعی هم ماجراجو باشی. کمبت و کانتر برای اینکه مهارت های کاراکترها خیلی در پیروزی تعیین کننده است. وجود سلاح های مختلف و توانایی های جالب. در بازی فیفا انگار وارد رقابت واقعی قهرمانی میشی و این حس هیجان که بعضی وقت ها توی بازی های ورزشی مدرسه بود بسیار خوشاینده.
چقدر بازیای مشترک زیادی داشتیم!
پس با این وجود فک میکنم از بازی ticket to ride خیلی خوشت بیاد توی ایران به اسم لوکوموتیو میزننش
زیاد اهل بازی نیستم اما چندسال قبل علاقه عجیبی به یه بازی به نام jungle prince run پیدا کرده بودم. دوتای دیگه هم بازیهای marble Quest و 2048 بودن که مدتی دوست داشتم و دنبال میکردم.
بعضی از نکتههایی که توی این بازیا بوده و باعث میشد از یک بازی خاص خوشم بیاد:
-فعال شدن سیستم پاداشدهی بعد از گذروندن یه مسیر خاص، یا حل موفقیتآمیز یه چالش
-عادلانه بودن سیستم پاداش دهی؛ هرچه مساله بزرگتر، پاداش بیشتر
-احساس توانایی کنترل داشتن روی محیط با چندبار تمرین آزمایشی
-دیدن پیشرفت و تقویت مهارت در سیستم بازی
-اینکه حتی انتخابهای تصادفی هم میتونن در قسمی از بازی، کلید پیروزی رو رقم بزنن و همیشه هم نیاز به محاسبات پیچیده نیست.دیدن اینکه گاهی اوقات میشه راحتتر مسیر رو طی کرد، به فکر استراحت داد، از رنگها و موزیک لذت برد و از منافعش هم بهرهمند شد.
جالبه که با نقض هر کدوم از مواردی که گفتی میشه یه بازی خیلی فوق العاده ساخت!
مثلا یکی از چیزای جالبی که جدیدا خیلی دارن روش کار میکنن اینه که بازی رو ناعادلانه بسازن! مخصوصا توی بحث بازیای اموزشی این مورد پررنگ شده جدیدا
gerger