طراحی بازی و گیم‌دیزاین، تفکری نسبتاً جدید، بدون مرزبندی، تعریف‌ها و استانداردهای قابل اعتبار و دارای ریشه در دو علم روانشناسی و تفکر سیستمی است. وقتی در حال طراحی گیمیفیکیشن هستیم، از بسیاری از جنبه‌های طراحی بازی استفاده میکنیم و در همین حال، بر عناصری مرکزی توجه میکنیم که بیشترین تاثیر را بر بازیکنان می‌گذارند. فریمورک MDA یکی از معتبرترین ابزارهای کمکی ما در این راه است. (اگر هنوز نمیدانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
فریمورک MDA
وقتی سایت آقای گیمفیکیشن را مطالعه میکنید به مدل‌ها و فریمورک‌های متفاوتی برمیخورید مطالبی مثل اکتالیسیس، هکساد، scarf و… اما به نظر من اصلی‌ترین مدل همین MDA است و اگر مخصوصا به دنبال نوشتن پایان‌نامه گیمیفیکیشن هستید این مدل را باید کامل متوجه شوید.یکی از مهم‌ترین چهارچوب‌های طراحی بازی که در گیمیفیکیشن نیز مورد استفاده قرارمی‌گیرد،فریمورک MDA است که مخفف سه بخش است:
فریمورک MDA به ما کمک می‌کند که با استفاده از تفکر سیستمی، تعامل عناصر بازی را توصیف‌کرده و از آنها در دنیای خارج از بازیها استفاده کنیم.
مکانیکها، شامل اجزای عملکردی بازی می‌شوند. این عناصر، به طراح بازی اجازه می‌دهند تا رفتار بازیکن را تحت کنترل بگیرد و هدایت‌کند. به تعامل بازیکنان با این عناصر، دینامیکهای بازی گفته می‌شود؛ یعنی هر بازیکن در برخورد با هر نوع مکانیک، چه واکنشی می دهد. گاهی مکانیک‌های بازی و دینامیکهای بازی به جای یکدیگر استفاده می‌شوند، اما آن ها، به طرز محسوسی با یکدیگر تفاوت دارند.
در نهایت، زیبایی‌ها یا احساسات خروجی سیستم، احساسات بازیکنان هنگام تعامل با مکانیک‌های بازی است. می‌توان این بخش را خروجی دینامیک‌ها و مکانیک‌های بازی و احساسات ایجاد شده توسط تعامل بازیکنان با بازی دانست.
در واقع، مکانیکها، قوانین و ساختار بازی هستند. دینامیکهای بازی، حکم رفتار در لحظه بازیکنان در تعامل با مکانیک‌های مختلف را دارند. احساسات بازی نیز واکنشهای احساسی بازیکن، پس از تعامل با بازی هستند. طراح بازی، مکانیکها را می‌سازد و مکانیکها زمینه‌ساز ایجاد دینامیک‌ها می‌شوند و در نهایت، دینامیک‌ها، احساسات را ایجاد میکنند و اینجا چالشی پیش روی طراح بازی است که با استفاده از مکانیکها، دینامیک‌ها و احساسات مورد نظرش را به‌وجودآورد. بازیکن اما، این مثلث را از سمت دیگری می‌بیند. آنها بیشتر از هر چیزی با زیبایی‌ها و احساساتِ بازی درگیر هستند و این بخش، برای بازیکنان ملموس است.
علی اختری
فهرست مطالب
142 پاسخ
ممنون از مطالب خوب تون
ایا احساسات بازیکن بطور حتم می تونه قابل پیش بینی باشه ؟ به نظر نمیاد جواب مثبت باشه و یا اگر اینطور باشه باید مکانیک بازی روی همه بازیکنان دینامیک یکسان ایجاد کنه؟؟؟
قطعا یکسان نیست اینکه با کی بازی کنی کی بازی کنی بار چندمت باشه بازی میکنی اصلا چرا بازی می کنی بازی مشابه کردی اینا همه باعث عوض شدن تجربه آدما تو بازی میشن
این چهارچوب را ورباخ و هانتر بیان کرده اند؟
ببین MDA یچیز مختص گیمیفیکیشن نبوده اینو خیلیا اشتباه میکنن ورباخ میاد مثلا میگه بیایم توی گیمیفیکیشنم ازین استفاده کنیم لینک چیز اصلی اینه
Hunicke, Robin; LeBlanc, Marc; Zubek, Robert, MDA: A Formal Approach to Game Design and Game Research, CiteSeerX 10.1.1.79.4561
پاسخ سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
دو مکانیکی که در این جلسه گفته شد، کمک کردن و وضعیت رو میشه راحت روی بازی پرسش و پاسخ فعلی پیاده‌سازی کرد.
اینکه در پاسخ به افراد دیگه که کامنت گذاشتن جوابی بدیم و سعی کنیم اگر موضوع براشون درست باز نشده یا مثالی رو درست متوجه نشدن توضیح بدیم.
و بعد از همین میشه برای مکانیک بعدی استفاده کرد، مثلا کامنت کی برای بقیه آموزنده بوده و بقیه بهش رأی یا امتیاز بدن. در نهایت میزان امتیازاتی که در بحث‌های آموزنده گرفته نشون دهنده‌ی وضعیت اون باشه.
این دو مکانیک به خوبی در سایت متمم پیاده‌سازی شده و به یکی از نقاط قوت اون تبدیل شده. (در کنار دیگر مزایای این سایت)
حالا یچیزی میخوام درست کنم دیگه حرفی از متمم کسی نشنوه:)) ولی خب قضیه اینه که ما میتونیم کمک کردن رو خیلی جالب تر از این استفاده کنیم مثلا هرکسی یه تیکه ای از یه مسیر رو بسازه من توی کارگاهام معمولا یه کاری میکنم افراد روی کاغذ میان صورت مساله خودشون رو مینویسن و بعدش مثلا تا یجایی که میره و یچیزایی بچه ها یاد میگیرن میگم خب کاغذ رو بدید کناریتون و بعد با توجه به صورت مساله جدیدی که دستتونه بیاید طبق این چیزی که گفتم یه ایده بدید و بنویسید بعد باز یکم جلوتر میره و آخرش یجوری سیستم رو میچینم که کاغد تو دست خودت بیفته معمولا افراد خیلی بیشتر حال میکنن از این ایده ها تا اینکه ایده های خودشون رو ببینن
روز سوم سوال دوم. از مکانیک استاتوس تو سریال himym برای شخصیت بارنی استفاده میشد، هر چیزی که یکی میگفت تیکه کلامش بود challenge accepted و می‌رفت تا اون کار را انجام بده تا خودش را به جمع و بقیه ثابت کنه، و اگر انجامش میداد شوق و شعف وصف ناشدنی داشت و به بقیه فخر میفروخت، و اگه انجامش سخت بود حالت استیصال می‌گرفت. این برای من بیننده هم جذابیت ایجاد میکرد تا ادامه اش را دنبال کنم ببینم چی میشه
عشق منه بارنی
wait forit legendary
پاسخ سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
برای بخش استاتوس : در آخر دوره هر شخصی که به تعداد سوال های بیشتری پاسخ داده باشه یا جواب های جذاب تری داده باشه منجر به این بشه که خودت تو کسب و کارش براش یه گیمیفیکیشن طراحی کنی
اینم جذاب میتونه باشه
پاسخ سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
برای کمک کردن :
اگه کسی نرسید جواب اون روز تا شبش بده یه فرصت دیگه بهش داده بشه و حذف نشه
هر کسی یه فرصت داشته باشه در طول کل دوره که اگه تا پایان شب یک مسابقه نتونست یا شرایطش جور نبود جواب بده از گزینه کمکی ” کپ میزنم ” استفاده کنه و بتونه جواب یکی دیگه رو کپی کنه با اسم خودش
استاتوس :
هر شب به بهترین جواب یه سکه یه امتیاز بدین که کد تخفیف باشه برای بقیه دوره ها 🙂
یه بخشی در سایت داشته باشید به اسم بهترین ها ی دوره هام هر کسی که هر شب از شما یه لایک بگیره و در مجموع دوره 75 درصد کل دوره لایک از شما گرفته باشه اسمش و اونجا بزنید
دقیقا تو فکر خودمم همینه که گفتی
جواب سوال سوم روز چهارم:
از دینامیک های کمک کردن و استاتوس سایت ridgid plumbers سرشناس هست که توضیح مختصری ازش میدم، البته جزو کیس های بسیار عالی IMC هست.
خیلی ساده اومدن یک فروم درست کردن که لوله کش ها میرن توش ثبت نام میکنن و سوابق و تخصص و اطلاعاتشون رو وارد می کنند. برای هر مسئله جزئی یک تاپیک ایجاد شده که مردم میرن سوالاشونو میپرسن و لوله کش ها میان جواب میدن و راه حل.
بعد مردم طبق میزانی که مشکلشون حل میشه به لوله کشا امتیاز میدن. بعد در فروم میتونین لوله کش های برتر رو بیینین، کسانی که تونستن بیشترین کمکو بکنن رتبه های بالاتری دارن. جالبه که فرصت های کاری زیادی برای لوله کش های برتر پیش میاد.
حتی میتونین ببینین هر لوله کش الان آنلاینه یا نه که اگه انلاین بود سریع شروع کنین به صحبت.
حالا سود شرکت سازنده کجاست؟ در اصل یه فروشگاه لوازم لوله بوده که این جامعه رو راه انداخته برای فروش محصولاتش ! هر وقت هر لوله کش میاد راه حل مشکل افراد رو بگه لینک ابزار هایی که نیاز داره رو هم میفرسته که همونجا افراد از همون سایت ابزاری که نیاز دارنو میخرن.
سایت stackoverflow هم میشه گفت نهایت این کار بوده توی این چیزای شغلی و صنفی
برنامه نویسایی که حقوقشون ساعتی 500 دلار هست رو کامل درگیر میکنه بخاطر یه استاتوس بیان کلی جواب بقیه رو بدن اونم مجانی
سلام جواب سوم روز چهارم
کمک کردن
شیو ارایه شما خیلی راحت و غیر آموزشی است به نظرم گام بندی محتوا میتونه به مخاطب کمک کنه مطالب بهتر بفهمه و همچنین طرح مساله ساده
استاتوس
اینکه یک نفر اگذف جواب نده حذف میشه
اینکه شما محتوا سایتتون با بازی دارید نظرات مخاطب ثبت میکنید
جایزه بهترین جواب ها برای شرکت دوره
به نظرم خلاصه مجرا و چکیده چند خطی و جمع بندی همین مطالب همراه پروژه کاربردی میتونه پاداش باشه
متوجه نشدم منظورتو از غیر آموزشی
سوال سوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی : بیاین و شما به سه نفری که پاسخ شون از همه بهتر بود نشان برتری روز رو بدین و این سه نفر باشن مثلا برگزیده های روز ،حالا این سه نفر اگر به کسی که تو جواب دادن مشکل داشت کمک کردند و بهش ایده دادن یا روی ایده ش وقت گذاشتن و خلاصه هر کدوم از این مثلا ۳ نفر که بیشترین کمک رو به بچه ها کرد؛ میره یه لول بالاتر، میشه مثلا میتی کمان (مثلا گفتما اسم یه شخصیت لول بالا می خواستم چیز خوبی به ذهنم نرسید شبی خیلی خسته ام،، البته این از همه آبرومند تر بود :/) حالا اگر کسی تونست ۳ دوره میتی کمان باشه میرسه به درجه ی حاکم بزرگ و دیگر هیچ … دیگه شما باید سایت و بزنید به نامش 🙁
Or other anythings
کلا بنظرت توی این حالت عنوان و لقب بهتره یا امتیاز؟
خب عنوان بالاتر، نشان از امتیاز بالاتر داره … ولی توی این دوره شما به نظرم چون صفحات پیوسته، توی سایت مشخص نیست امتیاز مهم تر باشه چرا که اول که شاید کسی دوره رو به پایان نبره خب حتی یه امتیاز بالا از شما گرفته ؛ دوم اینکه مخاطب های جدید سایت که در جریان کل دوره نیستن با امتیازی که شما به هر کامنت دادین متوجه میشه که کدوم نظر بچه ها بهتر بوده ولی برای کساییکه که دوره رو تموم میکنن شاید نشان جذاب تر باشه مثلا طرف پُزش میده که من نشان ژنرال برتر دارم از سایت آقای گیمیفیکیشن ولی خب برا دریافت همون نشان هم امتیاز موثر بوده دیگه .
پاسخ سوال دوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی
به نظرم از این شرکت هواپیمایی بهتر، کوییز آف کینگه! چرا؟ اگر این بازی رو انجام داده باشی حتما این احساس بهت دست داده که همیشه دوس داری ببری و این دوزش نسبت خیلی از بازیا بالاتره و دلیلش هم اینه که به سطح دانش آدم ربط داره و وقتایی که میبازی این حس به آدم دست میده که چرا من اطلاعاتم از اون طرف کمتر بود. اگر به امتیازات نفرات اول دقت کنی میبینی که به طرز عجیبی وقت میذارن واسه بازی کردن تا از رتبه های بالا پایین نیان. من خودمم که بازی میکردم همیشه بیست سی تا مسابقه رو همزمان شروع میکردم که هی امتیازم بره بالا و احساس کنم که من چقد اطلاعاتم بالاس!
یه نکته خیلی خوبی داشت حرفات ببین عملا این سیستم استاتوس دوتا قسمت داره اینکه طرف به استاتوس برسه و دوم اینکه طرف بتونه استاتوس خودش رو حفظ کنه!اینا جفتش خیلی مهمن
پاسخ سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی
به نظرم میتونی واسه‌ی کامنت ها امتیاز دهی قرار بدی و بقیه بیان به کامنت هم دیگه رای بدن. و کامنت منتخب هر روز رو اول این پی دی اف ها بنویسی، یا فقط اسم طرف رو بنویسی. آخر دوره هم میشه به نفر اول که بیشترین جمع امتیاز یا بیشترین تعداد انتخاب شدن رو داره ی کتاب هدیه بدی یا تخفیف روی دوره‌ی دیگه بدی. یا هرروز ی مناظره تلگرامی 20 دقیقه ای بذاری بین دو نفر و بقیه هم بیان بخونن صحبت هارو. به این صورت که ی موضوع مرتبط رو از 24 ساعت قبل از مناظره میگی به اون دو نفر و اونها میرن مطالعه میکنن و میان. شما هم 2 3 تا سوال آماده داری از قبل و اونارو مطرح میکنی که بحث پیش بره.
احتمال زیاد این سیتمی که میگی رو توی یکی دوروز آینده راه بندازم یعنی سیستم امتیاز دهی به نظرات
روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی، جواب سوال سوم:
می تونیم به هر پاسخ یک امتیازی داده بشود از سمت شما و برای اینکه کاربر به روز بعد برود حداقل امتیاز ۳۰ از ۱۰۰ را باید بدست بیاره. اگر این امتیاز را بدست نیاره باید یک نفر را دعوت کنه که به سوال اون روز پاسخ بده (بسته به سیاست دوره ممکنه این فرد معرف اولیه اش باشه یا یکی از دیگر شرکت کنندگان دوره فعلی یا یک نفر جدید). اون فرد کمک کننده اگر پاسخش امتیاز قبولی را بگیره شرکت کننده وارد روز بعد می شه و نصف امتیاز را هم کمک کننده دریافت می کنه.
پنج نفر اول را با یکسری مدال های فانتزی نمایش می دهیم و یک جدول هم در دوره داریم که رنک افراد دوره را نمایش می دهد. حالا این پنج نفر اول امتیازهاشون تبدیل به یک درصدی تخفیف در لحظه می تونه بشه برای سایر دوره های سایت و یا جذابتر اینکه اجازه دسترسی به یکسری صفحات مخفی سایت یا مطالب خاص قفل شده را پیدا می کنند.
یکم پیاده سازیش سخت میشه
پاسخ سوال اول روز چهارم
کوچیکتر که بودیم جاده خدا میدادیم موقع قایم موشک بازی
بزرگتر که شدیم جون اضافه میدادیم
حتی وقتی وسطی بازی میکنیم میتونیم هم بازیمون رو به بازی برگردونیم 🙂
این سیستم میتونه حتی شرطی باشه یعنی من اگر بتو جون داد توی یه مرحله از بازی و تو زنده موندی من 2 تا جون میگیرم ولی اگه تو باختی یجون دیگه از من کم میشه! اینجوری خیلی افراد برای گرفتن جون از همدیگه باهم دیالوگ برقرار میکنن دقیقا همین مطلب سوشلایزرایی که توی متن گفته شدست.یه حالت تجارت میتونه داشته باشه این جون اضافه
پاسخ سوال اول روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
یه بازی جالبی که من انجام دادم بنام پندمیک بود. البته بازی رومیزی یا برد گیم هستش. کل بازی بر اساس همکاری ادم ها و کمک کردن به هم جلو میره . به این شکل جهان را ویروس میگیره و یک تیم باید با همدیگه ویروس ها را نابود کنند و از گسترش انها نیز جلوگیری کنند.
بله بازی کردم پندمیک ورژنای متفاوتی داره من iberia بازی یاد گرفتم کلا بازیای دو دسته اصلی رقابتی یا مشارکتی دارن که باز همین مشارکتی یه حالتای باحالی داره مثلا یه بازی هست همین بوردگیم به اسم dead of winter یا shadows over camelot این بازیا بهشون اصطلاحا میگیم بازیای نیمه همکاری حالا این نیمه همکاری یعنی چی؟ببین توی بازی همکاری کامل مثل پندمیک شما همتون توی یه گروهید و هرکسی یه کارت شخصیت داره حالا توی این بازی مثلا فرض کن 4 نفر بازی میکنن و ما 5 تا کارت شخصیت داریم 4 تا از این کارتا کارتای همکار هستن و یکی خائن کارتا هم مشخصا رو نمیشه یعنی ممکنه ینفر از بین ما 4 نفر خائن باشیم! و اون بیاد یجوری مارومتقاعد کنه (البته جوری که تابلو نشه!) که یکار اشتباه بکنیم حتی بعضا دیده شده افراد به کارت شخصیت بیرون بازی باختن!خلاصه من خودم همکاری خالی مثل پندمیک دوست ندارم نیمه همکاری ولی دوست دارم!
جواب سوال اول روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
تو بازی WOW معمولا یکی از کیف های بازی این بود که به عنوان لول بالاتر به یه لول پایین کمک کنی. خیلی از لول پایینا تو دالاران میرفتن سراغ لول بالا ها برای گدایی و وقتی لولت بالا باشه دو تا سکه طلا برات چیز کمیه اما برای یه لول پایین خیلی زیااااده.
سوشلایزری پس
جواب دوم سوال روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
تو بازی WOW تعداد raid ها و battle هایی که برده بودی یه جورایی کل کل حساب میشد. خیلی وقت ها داشتن یه مانت خاص یا شمشیر خاص هم خیلی خفن بود.
بله درسته
روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال سوم:
توی دوره خودمون همونطور که توی جوابا هست سیستم امتیاز دهی باشه اما بنظرم امتیاز دهی مثل دبستانای فعلی کیفی باشه مثلا گزینه ها این باشه:
ایده گرفتم
تکراریه
بیشتر توضیح بده قابل اجراست
و اینکه اگه کسی ایده گرفته باشه به نوعی نقش مکانیک انجام میشه و اگه تکراری بود تا ۱۲ ساعت فرصت داره جوابی بده که ایده جدید داشته باشه یا قابل اجرا باشه.اگر نتونست و سه بار تکرار شد از دوره حذف بشه اگه تونست امتیاز رشد بگیره .اونایی که همه کامنتاشون اجرایی بود جزو تیم مشاورین سایت باشن که توی دوره های بعدی بعنوان یاری رسان برتر یا هر عنوان دیگه باشن و از طرف سایت امتیاز طلایی بگیرن که میشه در پایان یه دورهمی حضوری داشت و از افراد برتر تقدیر کرد یا توی سایت به مدت سه روز یا دائم تصاویر و ایده هاشون به نمایش در بیاد یعنی این قسمت با عنوان کاربران برتر باشه .حتی میتونن یه پروفایل داشته باشن و از تجارب بازیهاشون و کاربردش توی زندگی د کار بگن.
آفرین
روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی، جواب سوال سوم:
نمیشه به کامنت هامون نمره بدید؟
یا اینکه از یه سری صفت داشته باشیم که هر روز یکیش رو به یکی اختصاص بدین که حس کنیم عجب خوب یا بد داریم پیش میریم. مثلا تلاش کننده تنبل. مثلا تلاش کننده هی بدک نیستو…..
اینم خیلی پیشنهاد خوبی بود راضیم ازت
سوال دوم، روز چهارم دوره گیمیفیکیشن
من یه مدت clash of clans بازی میکردم، بعد می دیدم نفرات اول رتبشون خیلی دیر به دیر تغییر میکنه، ینی هی میرفتم چک میکردمشون، مثلا اینجوری بود ک بعد ۱ ماه جای رتبه اول و دوم عوض میشد.
بعد جالبیش اینجا بود ک زمینهاشون هم تغییر کمی پیدا میکرد، با وجود اینکه یه عالمه طلا و نفت و اکسیر داشتن تو مخازنشون، یعنی برا اینکه رتبشونو از دست ندن حتا حاضر نبودن از مخازنشون استفاده کنن و زمینشونو ارتقا بدن، این بود معنای استاتوس
مثلا یچیز جالبی بت بگم فلیکر یه زمانی روی صفحه اصلیش به صورت رندوم هر ساعت عکس ملت رو میزاشت مثلا الان عکس 6 نفر میزاشت یع ساعت بعد 6 نفر جدید خلاصه سر همین کار ساده اونقدر یوزر گرفت! چون مثلا من زنگ میزدم به همه که برید ببینید عکس من اونجاست!
روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال سوم: به این صورت باشه که به هر کامنت امتیاز بدید از ۱۰ مثلا.بعد پایان دوره امتیازا جمع بشه و یه هدیه یا تخفیف درنظر گرفته بشه.اینطوری انگیزه میشه تا بیشتر فکر کنیم و بهتر جواب بدیم بنظرم
اینم قشنگه
جواب سوال اول روز چهارم
فک می کنم همه ی افرادی که بدنسازی کردن و کوچکترین زحمتی کشیدن به طور اتوماتیک این علاقه رو دارن که به بقیه تازه کارا یاد بدن و حتما گوشزدهایی بکنن که به وقت کسی اشتباه نزنه!:))
صرفا اگه پلتفرمی ایجاد بشه این دو گروه رو به هم وصل کنه کلی مکالمه ی داوطلبانه شکل می گیره.
بعضی مربیای فوتبال هم همینن . بعد از دوران بازی این علاقه رو دارن که برن به جوونا یاد بدن و با رشد کردن اونا حس خوبی بهشون دست میده
و یه راه مهم اینکه افراد از سیستم بیرون نرن هم همینه دقیقا که بهشون بگی تو آدم بزرگی هستی بیا و به تازه واردا یچیزی یاد بده
پاسخ سوال دوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
یه مثال برای استتوس که خیلی وقت پیس در موردش خوندم اینه که مرسدس بنز به راننده هایی که بالای ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر با ماشین هاش رانندگی کرده باشن یه گواهینامه ی مخصوص میده. شرکت هایی مثل لامبورگینی، فراری و … هم یه امتیاز وفاداری دارند که محصولات تولید محدودشون اول به مشتری هایی با بالاترین امتیاز عرضه میشه. یجور اولویت تو خرید محصولات انحصاری دارند که هم به نفع شرکته چون مشتری شناخته شده و مطمئنه و هم به نفع مشتری چون محصولی که می خره هم از نظر پرستیژ و هم از نظر مالی (در آینده) براش سودآوره.
چه باحال نمیدونستم
جواب سوال سوم روز چهارم
ایده ام اینه – یه مسابقه باشه به ازای هر سوال که درست جواب می دی علاوه بر امتیازی که میگیره یک کوپن برای کمک کردن به بقیه داده بشه که هر کمکی هم که می تونه بکنه امتیاز جدایی براش داشته باشه … اینجوری هر کس برای اینکه بالاترین امتیاز رو بگیره باید علاوه بر جواب سوال درست در مسابقه خودش به بقیه در مسابقات خودشون کمک کنه … اینجوری همه تلاش می کنن برای بالاتر بودن خودشون بهترین کمک کننده هم باشند … و همچنین از بقیه کمک بگیرن.
کلا اگه بر همین تفکری که داری بیای روی بازیای بچه های قبل دبستان کار کنی حیلی تو ایران جواب میده پدرمادرا حاضرن برای همچین بازیایی پول بدن
جواب سوال اول روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی: بازی hey day این مکانیک روداره تو مراحل بالاترش گروه می تونی تشکیل بدی و مساله استاتوس هم اونحا مطرحه
منم تو ذهنم یه سایتی شبیه استک‌فلو بود برای ریاضی دانش‌آموزان دبیرستانی که دیدم بقیه هم اشاره کردن
توی سایت سرچ کن میراث!یه پستی راجع به Stackoverflow میاد که فکر می کنم برات جالب باشه
روز چهارم دوره گیمیفیکیشن سوال سوم:بنظرم هرکسی بتونی افراد بیشتری رو به این دوره معرفی کنه و اونا هم در این دوره شرکت کنن برای دوره های بعد به فردی که بقیه رو معرفی کرده تخفیف داده بشه یا اینکه به کسی که تعداد سوال بیشتری رو در هرروز جواب میده به بهترین صورت به عنوان سرگروه دروه انتخاب بشه وبرای دوره های بعدی ازش کمک گرفته بشه که اگه ایده یا سوالی داره میتونه مطرح کنه وبرای دوره هم بهش تخفیف داد
افرین
اینجوری که هر کی کامنت میزاره و شما(آقا کامران) میخونی بهش امتیاز بدی وقتی امتیازها از یه حدی بالاتر رفت اون شخص میره توی یه لیستی مثلا به اسم لیست شاخ های دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی!
بعد اونایی که هنوز توی لیست شاخ ها نیستن بیان دوباره به کامنت شاخ ها امتیاز بدن، به نوعی اونها رو تایید کنن البته و توی لیست نگه دارند
حالا یه استاتوسی واسه اشخاص هست که میگه مثلا فلانی الان سه روزه که شاخ این دورست یا فلانی تا 5 روز پیش شاخ بوده الان فلان کاربر جاشو گرفته!!
نمیدونم تونستم منظورمو بگم یا نه!!!
جواب سوال سوم -روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی !!
خوبه و اسم این “شاخ” خیلی باید با دقت انتخاب بشه
جواب سوال دوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن
یه اپ اموزش زبان خیلی معروف هس به اسم Duolingo که توی قسمت جدول برندگانش به صورت هفتگی بین تمام کسایی که توی اون سطح از رقابت (میزان xp) قرار دارن(و اصلا هم فرقی نداره چه زبان یا زبانهایی رو دارن تمرین میکنن) رتبه بندی میکنه و هرکی جزو ۳ نفر اول باشه الماس میبره(که باهاش میتونه خرید کنه و…)
این هفتگی بودن و رتبه بندی بین هم سطحا برام خیلی جذاب بود.
بج ها و نشان های زیادی هم داره ولی برام خیلی هیجان انگیز نبودن 😐
بخاطر سن هست
توی سن بچگی مثلا خیلیییییی این بج غیر عادی اثر داره
جواب سوال اول روز چهارم گیمیفیکیشن:
فکر میکنم بازی هایی که توی گیلد یا قبیله هست از این مدل باشن. مثلا من لوردز موبایل رو بازی میکردم یه مدت و اگه یه قبیله میداشتیم کلی از امکاناتش بهره مند میشدیم؛ از نابود کردن دارک نست ها گرفته تا شکار هیولاها و ایونت های گروهی و فرستادن منابع
ی بازی دیگه هم که دارم به این مدل استفاده کرده از کمک کردن که تالار گفتگو ساخته. توی تالار افراد میتونن درباره هر چیزی حرف بزنن؛ شام چی خوردن، چی دوس دارن، عکس بفرستن و … اما اون چیزی که بیشتر لایک میخوره و کامنت داره معمولا راهنمایی یا سوال و جواب راجع به بازیه یا حتی مثلا حالت دلداری دادن و کمک روحی به افراد وقتی که یک چیز دلسرد کننده میگن
آفرین
جواب سوال دوم روز چهارم گیمیفیکیشن:
همین که شما اینجا نسبت به حرفای ما واکنش نشون میدید یه جور استاتوسه!
نکته استاتوس اینه که کاربر مطمئن بشه ک وضعیتش چیه. مثل تفاوت حالی که ی بچه که نقاشیشو میبره به اطرافیانش نشون میده و بقیه میگن چقد خوبه داره، با حال بچه ای که یکی میره بالای سرش و نقاشیشو نگاه میکنه و میگه چقد خوبه داره!
توی اولی بچه هه بازم خیلی ممکنه اطمینان نداشته باشه، چون هر چقدرم بقیه بگن چ خوبه اون تهش ی حسی داره ک میدونم ب خاطر من میگید اینو. اما توی دومی بچه چیزی نگفته و یکی واقعا به خاطر نقاشیش بهش میگه چ خوبه!
چه خوب گفتی:) فاطمه جان فامیلیتم بزار راستی موقع کامنت گذاشتن
چشم حتما
جواب سوال سوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن:
همون طور که قبلا گفتم استاتوس الان هم داره اجرا میشه به خاطر کامنت های شما. به نظرم اگه این اتفاق بیفته که با هر ریپلای که کامنت من میخوره یک ایمیل ب من ارسال بشه ک کامنت شما رو فلانی روش نظر داده جالب میشه
در مورد کمک کردن هم باز الان داره اجرا میشه به این شکل که شما تاکید دارید اول کامنتای بقیه رو بخونیم بعد نظر بدیم. اما اگه مثلا جزو سوال هاتون یک سوال چهارم هم باشه به این شکل:
” اگر کامنتی رو دیدی که میتونستی کاملش کنی با ایده هات، کاملش کن”
اینجوری عنصر کمک کردن بیشتر ب چشم میاد
الان باید ایمیل برات بیادا اگه نمیاد توی اسپمات چک کن چون من ریپلای میزنم برای ایمیلت برات باید ایمیل بیاد.
واقعا؟ برای منم ایمیل نمیاد . ولی خیلی دوس دارم در جریان کامنتایی که روی کامنتم باشه قرار بگیرم .
بله
ااا جدا؟
چک کردم اسپمم رو نبود چیزی
پاسخ سوال دوم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
اکثر بازی های آنلاین این مکانیک استاتوس رو دارن
مثلا تو PUBG علاوه بر امتیاز و رنکینگ، لباس کاراکتر هم می تونه نشون دهنده خفن بودنش باشه، حالا عده ای در اثر زیاد بازی کردن لباس های خفن تری می گیرن، عده ای هم پول میدن تا خودشونو خفن نشون بدن
یا تو clash of kings اینطوری بود که یه عدد به عنوان Power وجود داشت که نشون دهنده قدرت هر بازیکن بود، تعداد سربازها،ساختمون های ساخته شده و کلا مجموع تک به تک اجزایی که در اثر زحمت تو بازی بدست می آوردی میشد همون عدد Power ، حالا هرچقد این Power بیشتر بود دیگران کمتر جرات حمله داشتن بهت و اگه به بالاتر حد از Power می رسیدی یدونه تاج میذاشت سرت و میشدی شاه بازی مثلا، ولی خب باز عده ای هم بودن که پول می دادن و این عدد رو بصورت فیک می بردن بالا
یا مثلا شنیدی میگن طرف صاحب پیراهن طلایی تور دو فرانس شد اینم همین حرفی هست که میگی
سوال دوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی:
یه بازی هست به نام crowd city که در اون بازی تو یه آدمی با یه رنگ خاص که خودت انتخاب کردی بعد میری به آدمای سفید توی شهر میخوری و اونارو هم رنگ خودت میکنی، هرچی که هم رنگ های خودت بیشتر بشن به قول شما خر بزرگتری میشی تا جایی که هر عده آدمی که تعدادشون از آدمای تو کمتر باشه رو میتونی همرنگ خودت کنی و اینجوری میشه که کم کم میتونی همه آدمای اون شهر رو همرنگ خودت بکنی، فقط باید مواظب باشی دسته های بزرگتر بهت نخورن چون دسته تو همرنگ اونا میشن و اگه آخرین نفرت رنگ اونا بشن میمیری و تموم. خلاصه آخر بازی نشون میده هر رنگی چند نفر رو به خودش اختصاص داده و چندتا گله آدم رو تونسته از بین ببره و مث خودش بکنه.
خیلی خوبه بازیش اصلا یه وضعی
سوال دوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن
به نظرم اکثر بازی های آنلاین و رقابتی این استاتوس رو دارن . مثل همین بازی کوییز آو کینگز و بنظرم بخوبی استفاده شده از این جهت که یک سری امکانات رو فقط برای اونایی در نظر گرفته که تو مراتب بالایی هستن . پس آدم ترغیب میشه انقدر بازی کنه یا حتی سکه اینا بخره که بره بالا .
یا توی باشگاه مشتریان ها هم اصولا خیلی این کاربرد داره . مثل عضو نقره ای و طلایی که دارن و … حتی اپ همراه اول هم همچین مکانیکی رو داره که تو میتونی با امتیازت خرید کنی یا نگهش داری و بعدا هدیه بزرگتری لابد بگیری و اصولا آدم دلش میخواد نگه داره امتیازشو همونطور که تو فایل اشاره کردید .
یک جای دیگه هم که من اینو دیدم و اولش برام خیلی جالب بود ، سایت متمم و خود سایت شعبانعلی بود. سایت متمم که امتیاز به کامنت ها میده و میشه نمره ات تو درس ها و اگر یک حدنصابی بیاری ، میشه ارزیاب اون درس. یا مثلا برای کامنت گذاشتن تو سایت شعبانعلی ، امتیاز حداقلی در متمم باید داشته باشی . اما اونجایی این مسئله ناکارآمد میشه که امتیاز بالایی تعریف کرده باشی برای موضوعی که حالا رسیدن بهش انقدی هم مهم نباشه شاید . اولاش برای من خیلی مهم بود امتیازام و اینکه حتی بتونم تو روزنوشته ها کامنت بذارم ولی کم کم با توجه به اینکه هدفم چیز دیگه ای بود کلا و خیلی وقت ها ، وقت کامنت گذاشتن نداشتم ، دیگه برام لوث شد و چراغ خاموش فقط مطالب رو دنبال کردم که اصل هدفم بودن .
ببخشید طولانی شد ! ولی بنظرم شیوه درست استفاده از این روش ها خیلی مهم تر از صرفا به کاربردنشون هست .
کلا متمم گیمیفیکیشن افتضاحی داره صرفا محتوای به ظاهر خوبی داره از نظر من که وقتی توی اون حوزه ها دقیق تر بشی متوجه میشی که چقدر محتواش ضعیفه مثلا گیمیفیکیشن متمم افتضاح هست و اصلا انگار یه آدم بی سواد اونو نوشته ولی وقتی که برای دفعه اول میخونیش میگی واو چه محتوای خفنی!
خوب بنظرم محتواش برای کسایی نوشته شده که بخوان یه دید کلی از هر حوزه بدست بیارن و بعد اگه خواستن تخصصی تر وارد اون حوزه بشن .
کلا تمرکزش روی محتوای گسترده ولی غیر عمیقه .
و قطعا برای شما که متخصص این حوزه این طبیعیه که جذابیتی نداشته .
سوال سوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن
اینجا هم شاید اینکه سیستم امتیازدهی بذارید ، همون استاتوس رو شکل بده ولی بنظرم به جای اینکه فقط خوب بود و نبود باشه ، سیستم امتیازی ده تایی ، که هرکس دستش باز باشه که به یک کامنت چه امتیازی بده و حتی ما بتونیم به جوابی که شما میدید برمبنای موافقت یا مخالفتمون امتیاز بدیم .
این کار از یک جهت خیلی خوبه که تعامل ما با همدیگه رو هم بالاتر میبره ولی ممکن هم هست هرکسی به دوستاش امتیاز بالاتری بده یا به کسی که میبینه همیشه بهش امتیاز خوبی میده ، امتیاز متقابل بده پس خیلی معیارهای قابل اتکایی نیست .
از طرفی من خودم به شخصه توی سیستم و هدف آموزشی با این قبیل کارها موافق نیستم زیاد . آموزش نباید آدم هارو نسبت به هم و نسبت به توانایی خودشون حساس کنه یا کسی رو بالا و کسی رو پایین بیاره چون خیلی وقت ها اون کسی که کامنت به نظر نادرستی میذاره ، به سبب ناآشناییش با فضاست و خب اومده که یاد بگیره و شاید در پایان نتیجه درخشانی داشته باشه !
اره به خاطر همینم هست که فیلمی مثل جدای نادر از سیمین کلی امتیاز میاره توی imdb!
سلام.
پاسخ سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
تو گروه بندی میشه یه کاری کرد که انگیزه رو به سمت کمک کردن بهم دیگه و در نتیجه لذت بیشت بردن از فعالیته برد. مثلا گروه بندی کنیم بچه ها رو و بگیم تو امتحان هفته بعد نمره همتون میشه میانگین نمره گروهتون! اینطوری مسیر انگیزه بچه ها(که حالا درست سا غلط نمرست تو دبیرستان) با مسیر کمک کردن به هم دیگه تو گروه همجهت میشه 🙂 کمک کردن میشه مسیر موفقیت و خود کمک کردن هم بالذات لذت بخشه!
حالا اینکه عملی هست یا نیست یه بحثه منظورم توی محیطای آموزشی هست ولی توی خدمت مثلا این قضیه خیلی بولده
جوواب سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
ترکیبی مکانیک کمک کردن و وضعیت: با فرص اینکه برای پاسخ ها در سیستم پرسش و پاسخ پرسش کننده امتیاز در نطر گرفته شود، 1-مجموعه امتیازها به حد مشخصی می رسد و اوصاع خوب است، فرد می تواند دو نقش بگیرد یکی ریش سفیدی که یک نفر را از حدف نجات دهند یا نقش حذف کننده(مثلا در نهایت اگر جایزه پایان دوره کمک شما برای طراحی رایگان یک بازی تنها برای یک نفر باشد) رقیب خود را حذف کند و یا اگر کسی به او رشوه امتیاز خودش را داد برای حدف کسی این امکان را داشته باشد! 2-امتیاز پایین یا حدفی داریم و اوصاع خوب نیست که حالا کاربر می تونه به پرسش کننده رشوه بدهد مثلا دقیقا برای همان سوالی که نتونسته پاسخ بدهد برای کمک به او ادرس یک سایت بفرستد و ازش بخواهد خلاصه کند و برای همه ارسال کند،یا اینکه تبلیع این سایت اموزشی را در وبسایت دیگری انجام دهد.
آفرین خیلی خوب بود
جواب سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی:
برای مکانیک استتوس من نظرم اینه که جلوی جواب ها امکان ستاره دادن باشه و شما و هر کس دیگه در مسابقه بتونه به جواب های بقیه ستاره بده و در نهایت بشه با گفتن اینکه من تو سایت مستر گیمیفیکیشن چند ستاره ام به بقیه خودمون را از نظر علمی معرفی کنیم.
برای مکانیک کمک هم به نظرم چون همه استرس دارند یه شب نتونن جواب سوال را بدن و از مسابقه حذف بشن، میشه هر نفر فقط یکبار در دوره درخواست کمک بده و یکی قبول کنه به جای اون جواب بده اون شب. حالا برای تشویق بقیه که داوطلب بشن هم اینکه هر کس به تعداد باری که داوطلب میشه به تعداد شب هایی که میتونه درخواست کمک بفرسته اضافه میشه و تعداد بار بیشتری بتونه از بقیه کمک بگیره.
جواب بهتر بده
جواب سوال سوم, روز چهارم گیمیفیکیشن :
میشه سیستم امتیازدهی برای جواب ها داشته باشیم و براساس امتیازها، استاتوس و نقش های متفاوت درنظر بگیریم که هرکدوم از این نقش ها قدرت های متفاوتی دارن. مثلا خدا، حاکم، طبیب.. اگه کسی امتیازش به خدا شدن رسید بشه همکار مستر گیمیفیکشن! یا وقتی به طبیب شدن رسید بتونه قدرت شفابخشی داشته باشه، بتونه اونایی که امتیازشون کمتره رو از حذف شدن نجات بده به انتخاب خودش. اینطوری میتونیم کمک کردن هم اضافه کنیم. یا اگه حاکم شد میتونه تو سوال روز بعد انتخاب کنه بقیه به چه سوالی باید جواب بدن.
جواب سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی
می تونید سیستم امتیاز دهی تعریف کنید و به افرادی که پاسخ می دهند امتیاز دهید. امتیازها را سطح بندی کنید مثلا کسانیکه 100 امتیاز دارند افراد 5 ستاره هستند و این 5 ستاره جلوی اسم آنها نشان داده می شود و اگر کسی به 80 رسید 4 ستاره می گیرد و همینطور تا به پایین ستاره ها دسته بندی می شوند و اینچنین در سایت افراد از نظر درجه مشخص هستند.
این ستاره بر اساس میزان فعال بودن، دادن جوابهای حرفه ای و مورد قبول و میزان کمک به دیگران داده می شوند.
کمک به دیگران یعنی اگر کسی کامنت ضعیفی گذاشت یا مطلبی برایش جا نیفتاده بود را اعضا کمک کنند تا رشد کند فرد کمک گیرنده باید به فرد کمک کننده امتیاز بدهد.
افراد 5 ستاره می توانند به عنوان دستیار به دیگران کمک کنند و از آموزش تخصصی بهره مند شوند و فرستادن مطالب و هدایت گروهها را به عهده بگیرند.
جواب بهتر بده خیلی این جوابت واضح بود
سوال اول روز سوم
من اپلیکیشن پیگام را دیدم که فلسفش اینه که به ازای هر قدمی بر میداری آن را تبدیل به پول میکنی که خود منم ی مدت درگیرش بودم امتیازاتت رو به ی سطح میرسونی تبدیل به مشتری طلایی میشی و بعد میتونی از فروشگاه خرید واقعی انجام بدی حتی قرار بود در به روز رسانی برنامه تو بتونی حق بیمه رو با قدم زدن پرداخت کنی .
اره دیدمش
سوال دوم روز چهارم
همین اپلیکیشن که معرفی کردم یک سری تبلیغات قرار میده که تو می تونی تبلیغات را بببینی و امتیازاتت رو افزایش بدی یعنی بدون راه رفتن برای تو ی راه دیگر قرار داده که بتونی امتیازات خودت را افزایش بدی
خب این ربطی به استاتوس نداره
سوال سوم روز چهارم
میتونیم برای این دوره یک نقشه گنج معرفی کنیم افرادی می تونند به گنج ما راه پیدا کنند که تعامل بیشتری داشته باشند و کامنتی برای نظرات بقیه هم قرار دهند،و در بیان ایده خود از اشتراک گذاری عکس فیلم و یا کتاب کمک بگیرد و در نهایت نظر مساعد شما رو گرفته باشند به قول فاطمه کلمات” خوبه “یا ….. شاید به خاطر مایوس نشدن خودمون باشه بیایم چیزای مشخصی رو تعریف کنیم مثل مثلا جوونه خلاقیت تو زده شد.که گنج دوره ما خلق مکانی برای نفرات برگزیده برای ملاقات با شما باشد و قرار دادن عکس نفرات در سایت و در نهایت درست کردن پازل نظرات برتر باشد هرکدوم از ایده های خوب را مثل یک پازل کنار هم قرار بدیم
برای کمک کردن به شرکت کنندگان میتونیم چکار کنیم ؟؟ پیمان ما
با قایقران ها اینه که 1-جواب سوال ها در کامنت های جداگانه باشد 🙂
2-از خلاقیت خودتان استفاده کنید
3-شما فقط تا ساعت 9 وقت دارید.در صورتی که ازین قوانین پیروی نکردنین ما شمارو از دوره حذف نمی کنیم این میتونه کمک ما به شما باشه
جوونه خلاقیت تو زده شد
جواب سوال اول روز چهارم گیمیفیکیشن
شاید نشه اسمش رو بازی گذاشت اما توی یکی از شرکتای خودروسازی ایرانی دیدن که خیلی ضایعات تولید شده توسط کارگرا زیاده و هر کی کارو میندازه گردن اونیکی کاری که کردن اینه اومدن گفتن مبنای حقوق ما میشه ضایعات خروجی هر بخش…بعد دیدن که کارکنای هر بخش به جای اینکه از زیر بار مسئولیت فرار کنن بعد از انجام کار خودشون میان به همکارشونم کمک میکنن تا اون زودتر و بهتر کارشو انجام بده…مرحله بعدی این بود که گفتن مبنای حقوق تعداد خروجی خط تولیده..بعد دیدن کارگرای یه بخش علاوه بر اینکه توی بخش خودشون تلاش میکنن با کیفیت بالاتر و سریع تر کار کنن بعد از کار خودشون رفتن توی بخشای دیگه هم به بقیه کمک میکنن!!!!! این به نظرم مثال خوبی از مکانیک کمک کردن توی سازمان باشه
اکی
جواب سوال اول روز چهارم گمیفیکیشن
بازی toon blast که شما میتونی بعد از سپری کردن چند مرحله زمانی که تو تیم ها قرار گرفتید به بقیه هم تیمی ها قلب بدی و قلب بگیری …
خوبه
جواب سوال دوم روز چهارم گیمیفیکیشن
سایت 100 تحلیل که یه سایتی هست که شما سیگنال های بورسی رو میذارید و به فروش میرسونید و با عملکرد مناسب میتونید در بهترین های 100 تحلیل قرار بگیرید ضمن اینکه قابلیت های خاصی برای شما که تو رنک هستید باز میشه ارزش گذاری سیگنال های شما با فرمول دیگه حساب میشه و در واقع با قیمت بالاتری سیگنال ها رو به فروش میرسونید و مراجعه به شما هم بیشتر میشه …
یه جورایی مثالش مثل مثال هواپیمای شما بود منتهی هم امتیازات و سکه های شما کاربردی تر افزایش پیدا میکنه و زمانی هم که تو رتبه های بالا قرار میگیرد مزیت های مناسب شما رو به شما ارائه میکنه ( نه تخفیفی که استفاده نکنید )
افرین
جواب سوال سوم روز چهارم گیمیفیکیشن
شاید بهترین موردی که در دسته بندی نظرات کاربران دیدم طوریکه به راحتی میشه نظرات رو ارزش گذاری کرد ( بر اساس ستاره و … ) سایت sololearn باشه …
هم یه سری جام و مدال داره که شما سعی میکنید نظرات با کیفیت تر و بیشتری رو بدید و مثلا اون دوره ها رو سپری کنید ( شما فعلا یه دوره بیشتر ندارید : دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی ) اگه تعداد دوره هاتون زیاد بشه مخاطب گیج میشه … و اینکه به راحتی نمیشه به نظرات دسترسی داشت چیزی که سولو لرن حل کرده شما به راحتی میتونید به نظرات دسترسی پیدا کنید ( با فیلتر هایی مثل نظراتی که اخیرا داده شده یا نظراتی که بیشترین امتیاز رو دارن و … )
بعد یه چیز دیگه اینکه اینجا داره همینجوری یه سری نظرات ارائه میشه یه دیتایی که همینجوری داره افزایش پیدا میکنه شاید بدون استفاده!، یه بستری ایجاد بشه که این ایده ها ارزیابی بشن و تو یه قالبی به سمت سرمایه گذاران هدایت بشن، هم جالب میشه ( البته پیچیدگی ها و مسائل خاص خودش رو داره که اینجا نمیشه توضیح داد ! )
دوتا دوره دیگه هم دارم من
جواب سوال ۲:
بهترین نوع استاتوس که دیدم مربوط به بازی دوتا ۲ بود که بازیکن ها مسابقه میدن باهم و رنک میگیرن و کلا چند لول هست از ضعیف به فوق قوی و این رنک ها یه چیز خیلی ناموسیه براشون یعنی واقعا استرس میگیرن وقتی میرسن مراحل بالا چون میخوان رنک شون حفظ شه
و اگر در رنک های نخست قرار بگیرن میتونن تیم بدن و مسابقات جهانی رو شرکت کنن و فقط بگم جایزه تیم اول امسال ۱۵ میلیون دلار بود
افرین
روز چهارم – دوره گیمیفیکیشن در دیجیتال مارکتینگ
جواب سوال شماره 1:
گوگل برای سرویس گوگل مپ یه سیستمی طراحی کرده که یه اپلیکیشن هم داره به نام contribute. مکانیک اصلی بازی به نظر من کمک کردن هست. اینطوریه که شما وقتی عضوی از این سیستم میشید؛ گوگل با توجه به جاهایی که رفتید از شما یکسری سوالات میکنه و میگه با این کارتون به بقیه کمک میکنید تا اگه کسی خواست به این مکانها بیاد از قبل بدونه اونجا چه جور جایی هست.(سوالاتی مثل جای پارک، محل عبور ویلچر و … )
سوالات کاربران گوگل مپ در مورد مکان هایی که شما رفتید رو هم به شما ارجاع میده تا جواب بدید.
من خودم در جریان کار دیگه ای به این موضوع برخوردم ولی با یه حس خیلی خوبی تو این کار مدتها مشارکت کردم. و حتی استاتوسش هم برام خیلی مهم نبود.
آفرین
روز چهارم – دوره گیمیفیکیشن در دیجیتال مارکتینگ
جواب سوال شماره 2:
در همون سیستم (contribute) شما یک “local guide” هستید که خودش حس خوبی میده و به مرور که سوالات بیشتری جواب میدید و به دیگران کمک های بیشتری می کنید لول شما رو هم افزایش میده. مثلا: local guide level 5
افرین
روز چهارم – دوره گیمیفیکیشن در دیجیتال مارکتینگ
جواب سوال شماره 3:
صرفنظر از جزئیات، یه ایده کلی میتونه این باشه که بر اساس کیفیت و امتیاز و گرایش جوابها (حوزه کاربردی مانند کسب و کار، آموزش، …) افراد شرکت کننده در دوره دسته بندی بشوند. بعد یه “استاتوس”هایی تعریف بشه مبنی بر اینکه افرادی که شرایط رو احراز می کنند به عنوان اعضای افتخاری در تیم طراحی پروژه های واقعی شما عضو باشند. مثلا در پروسه طراحی، هر کدام در سطحی و به طریقی به شما “کمک” کنند.
البته این ایده بسیار خام و نیاز به چکش کاری داره.
الانم تقریبا همینجوریه
جواب سوال سوم روز چهارم دوره گیمیفیکیشن بازاریابی
من یه سیستم طراحی کردم واسه کامنت ها و مدیریت دانش ارزشمندی که به لطف آقای حاتمی اینجا به وجود اومده و پتانسیل بالایی برای رشد هم داره .
البته امکانات رو یه کم فراتر از حدی که وجود داره در نظر گرفتم . چندتا ایده توی طراحی به کار بردم که میشه هرکدوم رو جدا جدا بررسیش کرد .
انتخاب مدیران اولیه سه نفر به صلاح رییس کل و از دوره بعدی بر اساس کمک کردن و رتبه بندی بر حسب امتیازات مشخص می شوند.
اختیارات مدیران : مدیران باید برای هر پست حداکثر سه توضیح سه پیشنهاد و سه ایده پیشنهادی برتر را انتخاب کنند .( که زیر پست ها شلوغ نشه و از طرفی رقابت برای کیفیت محتوا بوجود میاد ) مدیران باید برای برقراری اتاق های فکر هماهنگی به وجود بیاورند . برای برگزاری هر اتاق فکر حداقل حضور یک مدیر الزامی است .
مدیران میتوانند پست های مفید را داغ کنند که درابتدای صفحه به نمایش درایند .
سیستم امتیاز بندی
برای پست های شخصی هر فرد چهار گزینه تعریف بشه تا بقیه بتونن بهش رای بدن .
مثال خوبی بود 1 امتیاز
داستان خوبی بود 1 امتیاز
ایده جدید داشت 2 امتیاز
الهام گرفتم 3 امتیاز
برای کمکی که فرد میکنه به بقیه در صورت تایید مدیران تا سقف معین :
توضیح دادن 3 امتیاز توضیح مفید بیشتر ارایه لینک عکس و کمک به فهم مطلب
ایده دادن 10 امتیاز
پیشنهاد دادن 5 امتیاز به عنوان مثال انتقادی هست مطرح و پیشنهادی داده میشه
تصحیح و راهکار دادن بین 3 تا 8 امتیاز
سقف امتیاز مدیر به پست 10 امتیاز
سقف امتیاز تشویقی رییس کل 50 امتیاز
ارزش ها ( چیزایی که باید فعال یا ویژه باشی که رایگان بدست بیاری)
بخش جزوه آموزشی حاوی برترین نظرات قابل ارایه به اعضای فعال :
امکان مرور ساده تر کل دروس رو داره همچنین حاوی کلی لینک مطالعه بیشتر به صورت دسته بندی شده است . کلی دوره های بین المللی گیمیفیکیشن بهتون معرفی میشه خلاصه بگم نقشه گنج ماست که بهتون میدیم .
فعال کردن امکان به دادم برسین : برای افراد فعال امکان درخواست کمک در نظر میگیریم خلاصه خلاقترین ذهن ها هم همیشه آمادگی ندارن راجع به چیزای جدید فک کنن . واسه افراد فعال امکان درخواست به دادم برسید با کسر 5 امتیاز وجود دارد .
مطلب آخری و مهمتر از همه که باید روشن کنم تعریف اتاق های فکر به عنوان امتیاز ویژه که همه دنبالش هستن .
اتاق های فکر : جلسات طوفان فکری برای اعضای ویژه که به حد نصاب امتیازی رسیده باشند یا به دستور رییس کل ( آقای حاتمی )
سایر اعضا میتوانند برای موضوع کسب و کار خودشان درخواست اتاق فکر بدهند تا از ایده های بقیه استفاده کنند . این خیلی هم آموزشیه هم جریان نوآوری باز بصورت هدفمند اجرا میشه و قابلیت کسب درامد هم داره هر جلسه 50000 تومان مثلا با حضور استاد 100000 تومان )
برای درخواست رایگان اتاق فکر کسب حد نصاب کمک کردن الزامی است .
امتیازها می تواند در بخش های ایده پردازی نبوده باشد .
راستی مدیران وقتی درخواست به دادم برسین میاد براشون آلارم میره مثل ایمیل و میتونن حضور پررنگی در کمک کردن و برگزاری اتاق های فکر باشن . جداول امتیازی بسیار ابتدایی ولی تناسباتی رو رعایت کردم . مدیران برای فعالیت های بیشترشون فقط لقب میگیرن . تا بشه بقیه اعضا هم مدیر بشن.
یه قضیه ای هست اونم اینکه برای اینکار باید مثلا یه لیدربوردی گذاشت و توش اومد آدما رو رنک بندی کرد حالا فرض کن تو روز اول اومدی من روز 20 ام هستم برای همین یه تک قضیه ای که باید همیشه توی سیستمای اینجوری توی ذهت باشه اینه که بیای و راجع به ناهمزمانی فکر کنی کاری که مثلا میشد کرد این بود که من بیام بگم توی این روز چهارم مثلا این 5 نفر جواب خیلی خوب گرفتن بعد بیام یه جدول کلی بزارم بگم مثلا سامان توی 20 بار جوابی که داده 11 بار توی بهترین جوابا بوده اینجوری بنظرم شاید نتیجه بهتری میتونستیم بگیریم ولی خب یه قضیه ای که باز این داره اینه که یکی میاد جوابا رو میبینه میگه واو اینا جقدر خفنن من به اینا نمیرسم!بیخیال میشه! یعنی مخصوصا توی بحثای اموزشی این مطلب خیلی اتفاق میفته
خب اولا فک کردم دوره رو همه با هم شروع میکنن . دوما جدیدیا میتونن برگردن و درس های قبلی بخونن و کمک کنن و ایده بذارن و تصحیح کنن تا امتیاز به دست بیارن. البته همین کار واسه خودم خیلی سخت بود نظر جدیدتر و جامعتر دادن خودش کلی وقت میخاد همشو بخونی انتظار امتیاز بالاتری داری . میتونیم امتیاز بندی رو به سمت پست ها هم برد . (پست ساده ۱ امتیاز توضیح دار ۲ ایده دار ۳…) هر پستی بره پایین یه امتیاز وجود داشته باشه بصورت مجموع مطالب قبلی دارای کمیت بشه مثلا الان ۱۰۵ دیگاه هست با حساب امتیاز بندی بشه امتیاز این صفحه ۱۲۰ باشه من که مطلب بذارم یه ضریبی مرتبط بخوره تا بالانس بشه .
آفرین این خیلی خوب بود
سوال ۳ روز ۴ گیمیفیکیشن در بازاریابی :
تو کامنتا اکثر کارایی که میشد انجام داد رو دوستان گفتن .
حالا یه سیستم میتونه اینجوری باشه که شما هر روز بهترین کامنت رو انتخاب کنین و هر کسیو انتخاب کردین بیاد تو دسته ی خفنا . و هر کس تونست لقب خفن رو ازتون بگیره، روز بعدش به یه نفر دیگه هم بتونه نشون خفن (حالا یه کلمه خاص که جذاب باشه) بده .
و یه دوره ای هم داشته باشین که سخت ترین و حرفه ای ترین دوره تون باشه و فقط کسایی حق ثبت نام داشته باشن که تونسته باشن لقب خفن بگیرن .
چقدر گفتم خفن 🙁
آفرین خفن جان
(☆
)
(☆
سوال ۱ روز ۴ گیمیفیکیشن در بازاریابی :
من خیلی اهل بازیای کامپیوتری نیستم. بازیای فیزیکی که داشتم و دارم هم معمولا بازی فکری یه نفره بوده . برا همین شاید خیلی بازی برا معرفی نشناسم ..
اما میخوام از لذت بخش ترین استاتوسی که تو عمرم گرفتم بگم.
بچه که بودیم یه معلم علوم داشتیم به شدت بداخلاق و سخت گیر بود .
روز اول که اومد گفت سلام برگه هاتونو بذارید رو میز 🙁 در این حد
بعد این معلممون وقتی سوال میپرسید اگه کسی بلد نبود یه منفی بهش میداد. اما اگه من بلد نبودم دو تا منفی بهم میداد :/
خلاصه که اصلا به کسی رو نمیداد، مخصوصا به من (بعد ببینید استاتوس گرفتن از همچین آدمی چقد لذت بخش میشه)
گذشت و…
یه روز اومد بهم گفت چهارشنبه اومدی مانتو مدرسه نپوش. حالا من انقد کوچیک بودم نه تنها مانتوی دیگه ای نداشتم، که اصلا مانتو سایز منم وجود نداشت تو بازار. خلاصه قرار شد با تیپ مدرسه ای نرم مدرسه.کیف کولی نندازمو ..
نگو میخواست اون روز به جای معلم برم وسه تا کلاسش رو تنها بگردونم و درس بدم و امتحانم بگیرم از بچه ها.( حالا اون موقع بزرگترین استاتوسمون از مدرسه این بود که تخته کلاس رو بدن به ما پاک کنیم 🙂 ))
عجیب تر اینکه اون امتحان رو که گفت صحیح کنم، نمره ی همون رو مستقیم گذاشت تو کارنامه ترم اول بچه ها :/
بعد از اونم کلا استاتوساش بهم شروع شد که اگه بخوام بگم متنم خیلی طولانی میشه، ولی کلا خیلی آدم عجیبی بود.
اصن دیگه بعد استاتوسای اون معلمم، من اون آدم سابق نشدم و یاداوری بزرگترین موفقیتامم بقدر اون روزا(با اینکه الان اصلا چیزای بزرگی نیستن ) برام لذت بخش نیست.
پدربزرگ مادری دخترعموهام(حالا خودت تصور کن یعنی چجور ادمی) یه شاعر بود خدابیامرز یه کتابخونه خیلی خفن داشت بعد یه کتاب خیلی خشگل داشت من هی نگاش میکردم ذوق میکردم بچه بودم شاید 10 سالم بود بعد بهم گفت اگر بدون تمرین چیزی که الان بهت میگم رو بگی بهت اون کتابه رو میدم بعد من هم درجا بهش گفتم و کتابه رو گرفتم و اونام برگاش ریخته بود که من چطور با اون سن کمم تونستم همچین کاری کنم! هرچند الان که میبینم خیلی کار سختیم نبوده ها ولی برای من یه استاتوس خاصی بود که اولین نفرم که به گفته خودش تونستم همچین کاری کنم اون جمله این بود:
چهل اوستای تیرچوبچه تراش اینو چوب به چهل اوستای تیرچوبچه تراش اونر چوب گفتن شما چه چهل اوستای تیرچوبچه تراشی هستید؟
چهل اوستای تیرچوبچه تراش اونور چوب به چهل اوستای تیرچوبچه تراش اینور چوب گفتن ما چهل اوستای تیرچوبچه تراش اینور چوب هستیم چهل اوستای تیرچوبچه تراش:))
چه سخت بوده :)))
روز چهارم-سوال سوم
سعی میکنم فقط در قالب مکانیکایی ک تا الان یاد گرفتیم ایده طرح کنم
بنظرم یه پلتفرم انجمن طور یا یه چی شبیه لیدربورد طراحی کنیم که اونجا هر کس پروفایل داشته باشه و اطلاعاتی از پروفایلش برا همه نشون داده بشه. این اطلاعات میتونه این باشه که این شخص به چند نفر توی کامنت کمک کرده ( بر اساس لایکی هم که میگیره از ضراب تعداد لایک با اون یه شاخص در بیاد که ملت یه وخ اسپم نکنن الکی). یا اینکه خود شما به هر کامنتش چه نمره ای دادی و میانگینشو نشون بدی. یا اینکه تعداد دوره هایی که گذرانده یا اینکه تعداد مطالبی که مشارکت داشته. همه اینا رو شبیه داشبورد طور واسه هر پروفایل توی لیدربورد به صورت ماهانه یا فصلی بذارین و مثلا نفرات اول تا دهم جایزه ای تخفیفی چیزی بگیرن.
در مورد اینکه حالا سعی کنیم داستان هم قاطی این بحث کنیم شاید اگه تو همون قسمت پروفایلشون یه قسمت بذاریم که چی شد اومدی و الان نظرت چیه؟ از خودشم یکم بنویسه اونجا
فکنم مجموع همه اینا زمان ماندگاری توی سایت، تناوب و ریتینگ و درگیری ذهنی رو هم بیشتر کنه (من خودم یادمه اون قدیما که سایت نارنجی ای بود، من هی صفحه رو رفرش میزدم که یه مطلب بیاد و زودتر اونو بخونم و اولین کامنت رو بذارم که لایک و پاسخ بیشتری بخوره و کلا اول شدن تو کامنت گذاری تو اون سایت یه افتخار شده بود!!)
یکم سخته ولی خیلی خفن میشه اگه بشه 😀
چه کلا جوابات خوبه پسر !تلگرام بیا صحبت کنیم
روز 4 سوال1 دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
یه بازی بود اسمش خاطرم نیست
توپ رو میزاشتیم زمین دورش جمع میشدیم انگشتامونو میزاشتیم روش تو پوزیشن فرار، بعد لیدر اسم هرکسی رو میگفت باید اون وای میستاد توپ رو بر میداشت ولی بقیه شروع به فرار میکردن
اون فرد باید همه رو با توپ میزد که مجسمه شن
حالا اگه من هنوز مجسمه نشده بودم میتونستم برم دستمو بزنم به اونی که قفل شده و آزادش کنم.
شاید این مکانیک کمک باشه شاید هم یک مکانیک دیگه از بازی 🙂
اما در هر حال این مکانیک در گیمیفای کردن سازمان ها (برای روی زمین نموندن کارها) باید استفاده بشه.
چه باحال منم یچیزایی یه خاطرات محوی ازش یادمه!
روز 4 سوال 2
بازی اسنک یه قسمتی داشت 5 امتیاز بالا رو ثبت میکرد
دوران ابتدایی مقنعه ما سفید بود ولی به بچه هایی که خیلی خوب بودن از همه لحاظ یه مقنعه خشگل نیلی رنگ میدادن که باید اونو میپوشیدیم
چه فخرفروشانه!
روز 4 سوال 3 دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
توی مدرسه که خاطرتون هست ستاره میچسبوندن رو دیوار برامون. این برای من خیلی جذاب بود چون همیشه یه عالمه ستاره داشتم و منو ترغیب میکرد بیشتر بگیرم اما بنظرم برای اونایی که ستاره هاشون کم بود، بیشتر عامل دق بود تا انگیزش
حالا این حالت استاتوس از نظر من واسه جاهایی خوبه که اعضا همدیگرو نشناسن. یعنی این بازی برنده داشته باشه اما بازنده نه. مثل همون هواپیمایی.
اما مکانیک کمک خیلی خوبه. ببینید من کلا عاشق کارای گروهی ام چون خروجی کار خیلی میره بالا. این سیستم پاسخ دادن هم اگر بشه که افراد با هم تبادل نظر داشته باشن خیلی خوب میشه که بشه از مکانیک کمک هم استفاده کرد
جدای از این من از دوره قبلی سه تا سوال رو جواب ندادم. میتونستی اونارو بهم تقلب برسونی که یه کمکی هم کرده باشی چه وضعشه آخه
جواب میدی کم کم
روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال سوم:
من فکر میکنم اگه یه سقفی رو در نظر بگیری که باید مجموع امتیاز افراد به اون سقفه برسه که بعد مثلا تو کانالای کتابات بیاریشون یا دوره بعدی رو رایگان بهشون بدی.
ولی نکتش اینه که به هرکامنت امتیاز بدی، یجوری که امتیاز منفی هم داشته باشه، هرکی کامنت ضعیف بده امتیاز از کل گروه کم میشه، بعد بقیه مجبورن بیان کامنت اونو اصلاح کنن که امتیازا بالا تر بره.
چیزی که ممکنه این وسط پیش بیاد اینه که کسی از ترس گرفتن امتیاز منفی کامنت نده، برای همین مثلا تو میدونی که سی نفر این دوره رو دارن، پس باید یه برنامه بریزی که مثلا حداقل 15 نفر از افرادی که ثبت نام کردن بیان جواب بدن که مثلا فقط سه نفر هی نیان جواب بدن!
اینم کار جالبیه ایولا
مثلا توی ذهنم اینه که سری بعدی آدما بصورت زوجی وارد قضیه بشن یعنی مثلا منوتو باهم توی دوره هستیم
حالا اگر تا جفتمون جواب ندیم مطلب روز بعدی برای جفتمون نیاد
روز چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال سوم
اگر که در این دوره کامنت ها با هم به صورت تصادفی یا یه الگوریتم ساده ای مثلا کامنت های زوج با هم برخورد کنند و افراد بتونن از دل ایده هایی که ارائه کردن یه ایده جدید خلق کنند و بعد این ایده ها ارزیابی بشن و نمره بگیرن. در پایان کسی که تونسته انعطاف بیشتری داشته باشه و با ایده های دیگران خودشو وقف داده بیشترین امتیاز را میگیره و بالاترین جایگاه
ایولله خیلی قشنگ بود.یه زمانی توی فیسبوک میگفتن که مثلا با نفری که کامنت قبلی رو داده چیکار میکنی:)) یاد اون افتادم
جواب سئوال اول روز چهارم:
ستاره ها و المان های مختلف که توی بازی ها که اگر بتونی بگیریشون جون اضافه می گیری.
تخفیف های برای مدت محدود برای برخی مشتری ها اس ام اس میشه
جواب سئوال دوم روز چهارم:
رتبه بندی دانشجویان دوره بر اساس میزان فعالیتشان
ببین بیشت سعی کن بلنند بلند فک کنی جوابای طولانی تر بده کلا گیمیفیکیشن با بلند بلند فک کردن در ارتباطه:)
جواب سوال اول روز چهارم :
توی همراه اول این قضیه وجود داشت که وقتی یه تراکنشی رو انجام میدادی یهت یه پاداش میداد و بعد میتونستی پاداشت رو از جوایز سایت که ثابت نبود بلکه بصورت رندم گاهی وقتها تغییر میکرد و بعضی از این جوایز هدیه به خیریه ها بود و افراد دوست داشتند که امتیازشون بیشتر شود و شاید در زمان دیگه بتوانند یه هدیه بهتری که در سایت فعال شده رو با امتیازشون دریافت کنند
و اگر بخواهیم برای سایت شما سفارشی سازیشون کنیم به اینصورت است
– کامنتها طوری باشه که هر کسی به کامنت خودش و پاسخ به کامنت دیگران بتواند یه امتیازی از یک تا 10 بدهد و یا اینکه به کامنت ضعیف امتیاز منفی 1 تا 10 بدهند
افراد برای اینکه امتیازی بیشتری را کسب کنند میبایست هم کامنت خوب بگذارند و هم به کامنت دیگران پاسخ خوبی بدهند
-شما به یه بانک ایده ناب دسترسی پیدا خواهید کرد و از ترکیب این ایده ها ایده های بکر بدست خواهد آمد
نمایش رندم ایده های امتیاز بالا و نامرتبط
– سطح بندی شود بر اساس امتیازات و درصورتی که فردی به هر سطح بالاتر وارد شود براش منفعت خاصی به دنبال داشته باشد
مثلا 4 سطح باشد
در سطح 4 همه افراد معمولی
سطح 3 افرادی که امتیازشون از 200 بیشتر باشه
سطح 2 افرادی که امتیازشون از 400بیشتر باشه
سطح 1 افرادی که امتیازشون بیشتر از 1000 باشه
افراد سطح 3 براشون یکسر تخفیفات دوره ای مکمل شما و هم کمی مطرح شدن که باعث میشه دیگران در بعضی کارها از اونا نظر بخوان
افراد سطح 2 علاوه بر مزایای سطح 3 اینا میتونند بصورت منتور درکنار شما به دیگران کمک کنند و بصورت کارآموزی و دور کاری در بعضی از پروژه های شما از ایده ها و نظراتشون استفاده شود
افراد سطح 1 علاوه بر مزایای سطوح دیگه و استفاده برای پست های خاص مثل مشاوره و .. در پروژه هاتون ، از این ها خیلی میشه استفاده کرد و بهشون سود رسوند
و همیشه باید چند گام جلوتر رو دید ، مثلا باید این سوال رو از خودمان کرد که فردی تاسطح یک رسیده چطوری میشه از قابلیتهاش استفاده کرد
خوب فردی که به سطح یک رسید ه دارای توان ذهنی و خلاقیت بالایی است و این نیاز به افراد و بستری برای شکوفایی خودش داره بطور مثال کسب وکارهایی مثلا برنامه نویسان و طراحان وبسایت و طراحان گرافیکی و … به این افراد خیلی میتونند کمک کنند و در مقابل خیلی به این افراد نیاز دارند
حالا شما چکار باید انجام بدید : لیست این کسب و کارها رو پیدا میکنید و چند تاشون رو توجیه میکنید که بجای اینکه هزینه تبلیغات برای رشد کسب وکارتون انجام بدید یکسری خدمات رو بصورت تخفیفی و یا رایگان به افراد سطح یک ما بدید و در قبالش این افراد در اینده برای اینکه یکسری ایده های خودشون رو بخوان پیاده سازی کنند از خدمات ویژه شما استفاده میکنند و به شما پول پرداخت خواهند کرد
با این کار یه تیر و چند نشون
یعنی فرد امتیازی که در سایت میگیره در نهایت میتونه ارزش ریالی پیدا کنه
شما فعالیت سایتتون بالا میره
کاربران برای اینکه رشد پیدا کنند تلاش و کمک بیشتر و موثرتر میکنند
شما به گامهای بزرگتری فکر و عمل خواهید کرد
یچیزی که دوس داشتم ملت توی این سوال بهش فکر کنن این بود که اصلا بیایم از دریچه های جدید نگاه کنیم مثلا یکی بیاد نوروساینسی ببینه یکی بیاد فرگشتی ببینه و… یعنی اضافه شدن پرسپکتیو توی کامنتا بود البته که شاید انتظارم زیادی بود. مرسی که اینقدر خوب و کامل توضیح دادی
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 4 سوال 1:
بازی colder warmer که همش درحال استفاده از این مکانیک هستیم یا بیست سوالی خودمون.
افرین
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 4 سوال 2:
یه کاری که جدیدا خواننده های رپ انجام میدن اینه که آهنگاشونو میزارن برای فروش و قیمت مثلا 1.9 دلاره ولی کسی بخواد میتونه بالاترم بپردازه و تو صفحه سایت لیست کسایی که بیشترین مبلغ رو برای خرید پرداخت کردن نمایش داده میشه و واسه همینکه طرف اسمش بیاد اول لیست ۵۰میلیون میده یه ترک رو میخره.
چه جالب نمیدونستم
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 4 سوال 3:
مکانیک کمک کردن:
به تیم های دو یا سه نفره تقسیم کنید افراد رو و با کمک همدیگه جواب بدن(البته شاید همفکری و همکاری یه مکانیک دیگه باشه و هنوز نمیدونم اینی که گفتم کمک محسوب میشه یا نه)
برای مکانیک استاتوس هم:
فعال کردن لایک و دیسلایک که هرکی بیشترین لایک رو بگیره.
یکم متفاوته
درود بر همگی
روز چهارم سوال 3:
برای گیمیفای کردن کامنتای این تمرینا طبق دو مکانیک استاتوس و help میتونیم پلن زیر رو اجرا کنیم:
سه نوع امتیاز بندی متفاوت داشته باشیم که شامل کمک به بقیه تو جواب دادن به کامنتاشون، فعال بودن تو سایت و انجام تمرینا، ایده خاص در جواب تمرینها.
هر کسی تو هر کدوم از اینا یه امتیاز مشخصی میگیره. برای هر کدوم یه badg متفاوت داشته باشیم که کنار آیکون پروفایلشون نشون داده میشه مثل تیک آبی اینستا.
حالا 5 نفر اول که مجموع امتیازشون تو این 3 تا بیشتر بشه جزو 5 تا کامنت اول نشون داده بشه کامنتاشون.
براشون هم یه سری دسترسی‌های باز بشه. مثلا به جدیدترین کتاب‌هایی که چاپ میکنید رایگان دسترسی باشن. یا مثلا روی دوره‌های جدیدِ بعدی تخفیف بگیرن.
یه اصلا یه کار خفن‌تر اینکه ایده اونا رو به همراه اسمشون تو دوره‌هاتون یا پست‌های اینستاتون بیارید این خیلی حس خفن‌تری میده.
اتفاقا قراره این چیزی که میگی رو پیاده کنیم و یسری افراد به خلاصه کتابایی که خوندم سترسی پیدا کنن
سلام وقت بخیر، چارچوب MDA (از هونیکا و همکارانش، 2004) که شامل مکانیک، دینامیک و زیبایی شناسی هست اشاره به طراحی کلیه بازی ها داره؟ اما هانتر و ورباخ تخصصی تر به بازی وارسازی (گیمیفیکیشن) که شامل مکانیک، دینامیک و اجزا و مولفه ها در قالب مدل 6d هست اشاره داره؟ ینی هانتر و ورباخ به زیبایی شناسی اشاره نکردند و دسته بندی هاشون فرق داره؟