Triskelion یک بازی مشهور در زمینهی توسعه فردی و مدیریت زمان است. این بازی یک بازی جدی سازمانی محسوب میشود. معمولا شرکتها یک بخش آموزش و توسعه دارند که در این بخش به آموزش کارکنان میپردازند. خود این آموزشها به دو دسته تقسیم میشوند یک بخش آموزشهای نرم است که به مسائلی مثل مذاکره و مدیریت زمان و.. میپردازد و در بخشی دیگر مهارتهای سخت را داریم که راجع به مسائل خاص کارمند است مثلا آموزش برنامه نویسی سی شارپ.
معرفی Triskelion
این بازی که توسط شرکت arc-institute ساخته شدهاست به مسالهی توسعه فردی میپردازد. تمامی بازیهای arc-institute یک داستان دارند و به شکل سناریو محور هستند. البته از طبقهبندی بلوم و کتاب طراحی اثربخش بازیهای آموزشی میدانیم که برای ساخت چنین بازیهایی تقریبا چارهای جز این انتخاب نداریم. نکتهی جالب توجه راجع به این بازی این است که از سال 2011 که شرکت arc-institute این بازی را لانچ کرده است این بازی را به بیش از 1000 کمپانی فروخته است!
این بازی اختصاصی دوموضوع است نخست به دید توسعه فردی به آن نگاه میشود و سپس یک بازی مدیریت زمان محسوب میگردد. سیستم arc-institute هم این است که فقط b2b کار میکند یعنی شما به این شرکت تقاضای بازی میدهید بازی خاص خود را انتخاب میکنید بازی با شرکت شما کاستومایز میشود و سپس کارمندان شما بازی میکنند و مورد ارزیابی قرار میگیرند. این بازی به قدری گل کرد که در سال 2018 شرکت arc-institute یک آپدیت خیلی خوب برای این بازی فراهم کرد و مطالب و داستانهای جدیدتری به بازی اضافه شد.
ماجرای بازی
در این بازی شما در شهرهایی مثل قاهره، مادرید، گرانادا و رم یک سری ماموریت باید انجام دهید. حال شما که هستید؟ شما یک پروفسور تاریخ هستید و در حال جستجو برای یافتن شادی هستید. به همین دلیل هم شهرهای باستانی و تاریخی انتخاب شدهاند. پیرنگ اصلی این بازی هم مثل بازی paradise، که یک بازی مبارزه با پولشویی بود جستجو است. در مقاله مرتبط با آن بازی هم گفتم که این ترکیب پیرنگ و طبقه بندی بلوم و انتخاب نوع بازی یک نقطهی طلایی است.
نکتهای که باید قبل از دیدن ویدیوی زیر که گوشههایی از بازی است به خاطر داشته باشید این است که مدت زمانی که لازم است این بازی به پایان برسد بین 10 تا 16 ساعت است! یعنی کارمندان چندروز کاری درگیر این بازی خواهند بود!
ویژگیهای این بازی
این بازی توسعه فردی شامل موارد زیر است:
- محتوای کاربردی
- منعطف
- استفاده از شبیهسازی
- داستان بسیار کامل
یکی از مواردی که فکر کنم برای دوستانی که پایان نامه گیمیفیکیشن در این زمینه دارند بحث ارزیابی گیمیفیکیشن در آموزش است که توسط این شرکت به خوبی انجام میشود. در حقیقت ما از این شرکت در تهیه پلتفرم گیمیفیکیشن خود الگو گرفتهایم.
سنگبناهای arc-institute
شرکت arc-institute یکی از پیشگامان ساخت بازی جدی سازمانی و گیمیفیکیشن در آموزش است. این شرکت 3 سنگبنای اصلی در بازیهای خود ایجاد میکند:
- محتوای با کیفیت: مشخص است که محتوا برای شرکتی که میخواهد پول پرداخت کند بسیار مهم است به همین دلیل هم این شرکت از محتوای با کیفیت که دارای یک پشتوانهی علمی قوی است استفاده میکند.
- تکنیکهای گیمیفیکیشن: این بازی هم مثل بازی تاجر ونیزی که یک بازی آموزش مذاکره بود از عناصر گیمیفیکیشن زیادی استفاده میکند. تقریبا در همهی بازیهای arc-institute ما شاهد لیدربورد، امتیاز و سایر عناصر گیمیفیکیشن هستیم.
- تمرینهای کاربردی: مشخصا برای شرکتی که پول پرداخت میکند ارزیابی دورهی آموزشی بسیار مهم است. به همین دلیل هم شرکت arc-institute در این زمینه سنگ تمام گذاشته است.
چرا Triskelion
اما بیایید از دید یک کارمند به Triskelion نگاه کنیم. شما چرا باید Triskelionرا بازی کنید؟ شاید برای جواب دادن به این سوال ذکر لیست زیر خالی از لطف نباشد:
- ایجاد سیستم شخصیسازی شده برای توسعه فردی و مهارتهای مدیریت زمان
- یادگیری برنامهریزی و هدفگذاری و تعیین اولویت برای رسیدن به اهدافتان
- فهم توصیههایی برای رسیدن به عادتهای بهینهی روزمره
- استفاده از ابزارهای مفیدی که روی اثربخشی برنامهی شما بسیار مفید خواهند بود.
- گیمیفیکیشن، داستان سرایی و گرفتن پاداش
- داشتن یک محیط سالم برای خطا کردن و فیدبک گرفتن چیزی که در یادگیری شکست محور بسیار مهم است.
اما این بازی مناسب چه افرادی است؟
این بازی در مجموع مناسب تمامی افراد حرفهای است که به دنبال افزایش بهرهوری و اثربخشی خود هستند. افرادی که کار زیادی دارند و استرس دارند. طبیعتا شرکتهای بزرگ دنیا پر است از چنین کارمندان و مدیرانی به همین دلیل هم این محصول ساخته شده و اکنون یکی از معروفترین نرمافزارها در زمینهی آموزش مهارتای نرم با بازی است.
نکته پایانی
در صورتی که میخواهید چنین بازی را ایجاد کنید، حتما از طریق فرم صفحهی درباره ما، با ما در تماس باشید. زیرا ما با ساخت اولین و تنها پلتفرم گیمیفیکیشن ایران و ترکیب مفاهیمی مثل نوروساینس، مربع مثلث دایره و… میتوانیم با سرعت و کیفیت بالا مواردی مثل این بازی را بسازیم.
25 پاسخ
درس پنجم تمرین اول __زمانی که مجروح می شویم شاید مجروحیت ما رو کسی متوجه نشود ولی حالت چهره ما برای کسانی که ما رو خوب می شناسند سریعا قابل درک است که ما اتفاقی برایمان افتاده مثلا من یکبار داشتم در حیاط مشغولی کاری بودم و من رو یکدفعه برق گرفت و مقداری دستم سوخت وقتی وارد منزل شدم خانمم متوجه سوختگی دستم نشد و تا چهره من را دید و بامن صحبت کرد متوجه ناراحتی و درهم ریحتگی من شد.
درس پنجم تمرین دوم __اعتیاد اولین چیزی که افراد اینکار رو اینقدر انجام میدهند که بدنشون از دست میره.دوم در عذاداری ها فکر میکنند هرچه زنجیر رو محکم تر به خودشون بکوبند یا با قمه خودزنی کنند و توی آتش میپرند تا حس خوبی پیدا کنند.
درس پنجم تمرین سوم__ با دورهمی های دوستانه و تعریف کردن اتفاق های خنده دار یکدیگر یا جک یا داستان فرقی نداره دوم انجام بازی های سرگرم کننده خنده دار سوم انجام پانتومیم
این مثال عزاداریت عالیه
سلام.
روز ۵
۱. من برای خودم پیش اومد که داشتم با عجله ازخیابون رد میشدم که برای کرایه از خودپرداز پول بگیرم که ما موتور تصادف کردم بعد انگار هیچی نشده پاشدم ادامه دادم دویدنمو که برم به خودپرداز برسم که چراغ سبز نشه و تاکسی بدون کرایه بره، درصورتی که همه نگران بودن از اون برخورد اتفاق بدی افتاده باشه ولی من نمی فهمیدم. ولی بعد یه مدت هم درد شدیدی داشتم هم صورتم کبود شده بود و من در اون لحظه هیچ حسی نداشتم.
۲. گاهی آدم به صورت خود خواسته شروع میکنه خاطرات تلخ رو یادآوری میکنه به خودش و میشینه زار زار گریه میکنه و من الان دلیلش رو میفهمم چرا خودم این کار رو میکردم .یا مثلا شروع میکنه به کار کردن یا ورزش کردن و از رنجی که به خودش میده حس خوبی پیدا میکنه .یا خوردن خوراکی های تند خیلی لذت بخشه در حالی که داری میسوزی…
۳.بازی ،تفریح ،وقت گذراندن با دوستان ،فعالیت های هدفمند،
این اندورفین بامزه
همین که الان متوجهش میشی یعنی 3 0 از بقیه جلو هستی
سوال اول_روزپنجم
کلاس سوم ابتدایی بودم تو محله یه خونه نیم ساخته بود توش بازی می کردیم دیوار سنگی داشت بادستکاری من سنگ بزرگی ازش جدا شد افتاد روی پای چپم با همون وضع رفتم خونه بعدش از حال رفتم
چه بامزه
سوال دوم_روز پنجم
شاید خالکوبی وتحمل درد ناشی از آن دریافت اندروفین را زیاد کند
شاید!
سوال سوم_روز پنجم
هم نشینی با دوستان خوب وشوخ طبعم .دیدن پیج های فان
خیلی خوبه
سوال اول
بچه بودیم دعوا میکردیم مثل چی همدیگه رو میزدیم بعد دعوا فکر میکردیم فقط زدیم چند ساعت بعدش که اندروفین تموم میشد (ما میگفتیم داغه نمیفهمه) میفهمیدیم نه هم زدیم هم خوردیم
از این مثال توی کارگاه های بعدی استفاده میکنم قطعا:))
سوال دوم
بارزترین مثالش به نظرم مازوخیستها هستن.
افرین
سوال سوم
مطالب خندهدار دیدن تو فضای مجازی یا بیرون رفتن و تعریف خاطره با دوستام.
درسته
سوال اول روز پنجم
مثلا امروز داشتم غذا درست میکردم روغن پاشید رو دستم فک کردم چیزی نشده ولی بعدش مجبور شدم پماد سوختگی بزنم
سوال دوم
اولین چیزی که به ذهنم میاد اینکه تو عذاداریا خودشونو با قمه میزنن یا خانوما صورتشونو چنگ میزنن هیچ وقت نمیفهمیدمشون یا
تو روضه ها خانوما یه جوری گریه میکنن که نزدیک از حال برن و هرکیم بیشتر گریه میکنه ودادهوار میکنه انگار پیش بقیه ادم خوبتری بنظر میرسه.
سوال سوم
کلیپای طنز یا فیلمای کمدی دیدن.دورهمی با دوستان یا بادخترم بازی میکنم
خیلی جوابات عالیه ایول
روز 5س1:این مورد رو احتمالا خیلی ها تجربه کردن و مردم هم میگن مثلا اون موقع شکستگی گرم بوده و تو متوجه نشدی ولی خب اینکه فهمیدم این مورد مربوط به اندروفین هست خیلی حس خوبی بود
س 2:خب موردی که من خیلی دیدم همون ورزش زیاد بوده
س3:من معمولا خنده رو با فیلم طنز و استندآپ کمدی بیشتر ایجاد میکنم،مثلا استندآپ های لوییس CK و کوین هارت
عالیه کوین هارت
روز پنجم
ج س 1:
دوران راهنمایی بودم داشتم توی پارک بازی میکردم و میدویدم که پام گیر کرد به لوله ی آب طوری خوردم زمین که تمام وزنم روی دست چپم افتادو در این حین صدای شکستن یه تکه چوب رو شنیدم و در حالی که دستم از ساعد کج شده بود و میشه گفت آویزون بود بلند شده بودم و دنبال اون چوبه بودم که شکسته بو. غافل از اینکه صدای شکستن استخون خودم بوده
ج س 2:مثل داستان خون بازی (روی بدنشون به خصوص دست ها خراش ایجاد میکردن طوری که خون میومد) یه مدت خیلی حرفش رو میشنیدیم به خصوص بین بچه دبیرستانی ها و علی الخصوص دخترا
ج س 3 : خوندن کتاب های خنده دار ( یکی از خنده دارترین کتاب های داستانی که توی نوجوونی خوندم کتاب آبشوران نوشته ی علی اشرف درویش بوده و هنوز هم خاطره ی اون قهقه ها هنگام خوندن داستان و از شدت خنده دل دردرفتن و پیچیدن به خودم، برام لذتبخشه و خنده میاره رو لیام
چقدر دارک بوده تجربت!
سلام و احترام
تمرین اول روز پنجم:
وقتی از کوچیک بودم از دوچرخه افتادم ،آرنجم بد جور زخم شد ولی متوجه نبودم بعد از مدتی متوجه شدم چه قدر درد می کنه
تمرین دوم:
مثلا برای رژیم به پزشک مراجعه کردم و با یک رژیم سخت وزن کم کردم ،بعد اون رژیم اگه کمی بیشتر غذا می خوردم ،عذاب وجدان می گرفتم
تمرین سوم: فیلم خنده دار،صحبت با آدم های شوخ و انرژی مثبت
س۱ روز پنجم .. موقع دوچرخه سواری پام زخم شده بود ولی متوجه نبودن
س۲ . خودم وقتی خیلی استرس دارم و …. گاهی وقت خود به خود کارای میکنم که اسیب جسمی میبینم
س۳ ….وقت گذروندن با خانوادم