نظریه یادگیری بزرگسالان یا آندراگوژی واقعا ساده است. این نظریه به ما میگوید که بزرگسالان چگونه یاد میگیرند و چه تفاوتی با کودکان دارند. به عنوان یک بزرگسال، یادگیری گاهی اوقات میتواند مانند یک چالش بهنظر برسد. از این گذشته، ممکن است با کمبود زمان، شک و تردید به خود، موانع مالی یا پشتیبانی ناکافی مواجه شویم.
برای مثال تصور کنید که شما میخواهید یک طراحی گیمیفیکیشن برای سالمندان داشته باشید، آیا این افراد تفاوتی با یک نوجوان نخواهند داشت؟ هرچه دقیقتر راجع به مخاطب بدانید طراحی شما به طراحی انسانمحور که هدف نهایی گمیفیکیشن است نزدیکتر خواهد بود.
توضیح مشکل
در جوانی یادگیری یک زبان جدید یا تبدیل شدن به یک استاد بزرگ شطرنج آسانتر است. قبل از جنگ جهانی دوم، نظریه پردازان تقریباً همیشه بر مطالعهی روش یادگیری کودکان متمرکز بودند (مثلاً چهار مرحله رشد پیاژه را در نظر بگیرید).
خوشبختانه “مالکوم نولز” روایت را تغییر داد. نظریه یادگیری بزرگسالان او که به عنوان آندراگوژی نیز شناخته میشود، روشهای متمایز تفاوت زبانآموزان بزرگسال از یادگیرندگان جوان را برجسته میکند. نولز می گوید: “ما هر چه باشد یاد خواهیم گرفت! یادگیری مانند استراحت یا بازی یک امر طبیعی است.
در این مقاله، ما به اصول تئوری یادگیری بزرگسالان خواهیم پرداخت و به شما نشان می دهیم که چگونه اصول آن را در برنامه آموزشی خود عملی کنید. برای مثال اگر به دنبال گیمیفیکیشن آموزش کارکنان خود هستید، باید راجع به آندراگوژی بدانید! اجازه دهید این نظریه را بیشتر باز کنیم!
نظریه یادگیری بزرگسالان یا آندراگوژی چیست؟
آندراگوژی، روشهای متمایز برخورد بزرگسالان با آموزش و روشها و سبکهای آموزشی را بیان میکند. برای دستیابی به این هدف، این نظریه شش فرض اصلی را در مورد یادگیرندگان بزرگسال و رویکردهای یادگیری ترجیحی آنها ترسیم میکند. اما این نظریه به همین جا بسنده نمیکند.
شش فرضیه یادگیرندگان بزرگسال
برای درک نیازهای یادگیرندگان بزرگسال، ناولز شش ویژگی تعیین کننده را شناسایی کرد که آنها را از همتایان جوان خود متمایز میکند. این مفروضات ستون فقرات نظریه آندراگوژی را تشکیل میدهند و بینشی را در مورد چگونگی مشارکت و آموزش دانشآموزان بالغ ارائه میدهند.
بیایید بررسی کنیم که چطور گنجاندن آنها در برنامهی آموزشی شما میتواند به باز کردن پتانسیل یادگیرندگان بزرگسال کمک کند.
- نیاز به دانستن
- خودپنداره
- تجربه یادگیرنده
- انگیزه یادگیری
- جهت گیری یادگیری
- آمادگی برای یادگیری
فرض شماره 1: نیاز به دانستن
اولین فرض ناولز در مورد یادگیری بزرگسالان این است که بزرگسالان قبل از درگیر شدن با محتوا، «نیاز به دانستن» دلایل یادگیری خود دارند. اساسا اگر آنها نتوانند کاربرد عملی موارد آموزشی خود را ببینند، بعید است که تلاش خود را صرف یادگیری صرف کنند.
این کاملا در تضاد با کودکان است که معمولا دستورالعملهای معلم خود را بدون نیاز به استدلال دنبال میکنند. با این حال، یادگیرندگان بزرگسال نیاز به پاسخ به این سوال اساسی دارند: در این آموزش چه چیزی برای من وجود دارد و چرا باید آن را یاد بگیرم؟
طبیعتاً این تفاوت اساسی، نقش معلمان، مربیان و مربیان را تغییر میدهد. به جای اینکه صرفا آنچه را که باید یاد بگیرید، دیکته کنید، باید بر شناسایی و برجسته کردن شکافهای مهارتی تمرکز کنید. با انجام این کار، به فراگیران نشان خواهید داد که «نیاز به دانستن» وجود دارد.
این «نیاز به دانستن» با فرض ششم و آخرین نولز یعنی انگیزه نیز در ارتباط است.
در واقع، در مواردی، او این مفروضات را چنان به هم مرتبط میدانست که آنها را به عنوان یک مفهوم واحد در نظر میگرفت.
به هر حال، وقتی فراگیران بتوانند هدف روشنی را در پشت آموزش خود ببینند، انگیزهی آنها به طور طبیعی افزایش مییابد و چه چیزی انگیزهبخشتر از درک مزایای ملموس و مرتبط بودن چیزی که یاد میگیرید؟
فرض شماره 2: خودپنداره
فرض دوم که «خودپنداره» نام دارد این است که بزرگسالان با حرکت در زندگی، مستقلتر میشوند. ما بهجای اینکه مانند کودکان شخصیتهای وابستهای باشیم، با بزرگتر شدن به افرادی خودراهبر تبدیل میشویم.
در نتیجه، بزرگسالان دارای مهارتها و دانش مورد نیاز برای یادگیری و درک مستقل هستند. به گفتهی نولز، این بدان معنی است که یادگیرندگان بزرگسال رویکرد خودراهبرتری را نسبت به آموزش تحت هدایت مربی ترجیح میدهند.
این بخش بزرگی از این است که چرا پلتفرمهای فناوری یادگیری، مانند سیستمهای مدیریت یادگیری (LMS) یا برنامههای یادگیری، در آموزش شرکتها بسیار محبوب شدهاند. به هر حال، این ابزارها به فراگیران این امکان را میدهند که مالکیت سفر یادگیری خود را در دست بگیرند.
به عنوان یک متخصص L&D، باید بر ایجاد تجربیات یادگیری تمرکز کنید که حداکثر استقلال را ارائه میدهند. در حالت ایدهآل، پلتفرم یادگیری شما باید کاربران را در فرآیند یادگیری راهنمایی و کمک کند. به این ترتیب، شما باید اطمینان حاصل کنید که ابزارها و منابعی را که فراگیران شما نیاز دارند تا با شرایط خودشان یاد بگیرند، ارائه میکنید.
برای انجام این کار، فراگیرانِ خود را تشویق کنید تا موضوعات را از دیدگاههای مختلف بررسی کنند. این ممکن است به شکل مطالعهی مستقل، بحثهای گروهی، شبیهسازی، سناریوها یا بازی آموزشی باشد. این ویژگیها به زبانآموزان کمک میکند تا اطلاعات را با موفقیت درک کرده و بهکار گیرند.
فرض شماره 3: تجربه یادگیرنده بزرگسال
فرض سوم، با عنوان “تجربه یادگیرنده بزرگسال”، نشان میدهد که بزرگسالان تجربیات قبلی گستردهای دارند که میتوانند از آن به عنوان پایهای برای یادگیری بیشتر استفاده کنند.
به طور طبیعی، کودکان اغلب برای اولین بار چیزهایی را بدون تجربهس قبلی یاد میگیرند. از سوی دیگر، یادگیرندگان بزرگسال، تحصیلات، آموزش، شغل و رویدادهای زندگی گذشتهی خود را وارد تجربه یادگیری میکنند.
این فرض راهنمایی ضروری در مورد برنامهریزی برنامههای آموزشی شما ارائه میدهد. به هر حال، شما بدون اینکه ابتدا بدانید فراگیرانتان چه دانش و مهارتی دارند، نباید فرض کنید که مبتدی هستند.
برای درک قابلیتهای فعلی آنها، باید با انجام تحلیل نیازهای آموزشی و ایجاد شخصیتهای یادگیرنده شروع کنید. این به شما کمک می کند تا برنامهای را طراحی کنید که به اندازهی کافی مرتبط و چالشبرانگیز باشد تا دانشآموزان خود را با انگیزه نگه دارد.
تاکید بر تجربه در آندراگوژی، بهخوبی با چرخه یادگیری تجربی کلب همخوانی دارد، که اهمیت تجربه ملموس، تأمل، انتزاع و آزمایش را در فرآیند یادگیری برجسته می کند.
فرض شماره 4: آمادگی برای یادگیری
فرض چهارم، نشان میدهد که بزرگسالان میخواهند یاد بگیرند و وقتی دلیل خوبی برای یادگیری وجود دارد، آمادهی انجام آن هستند. به عبارت دیگر، زمانی که به بلوغ میرسیم، مشتاقتر میشویم تا چیزهایی را یاد بگیریم که به ما در رسیدن به اهداف یا انجام وظایف مربوطه کمک میکنند.
برخلاف کودکان، یادگیرندگانِ بزرگسال معمولاً در مورد اطلاعاتی که دریافت میکنند گزینشیتر هستند. بنابراین، آنها به “چرا”ی پشت یادگیری اهمیت میدهند.
آنها می خواهند بدانند که برنامهی یادگیری آنها چگونه به آنها کمک میکند. در واقع، آنها ممکن است سؤالاتی مانند “این چگونه به من یا شغل من کمک کند؟” یا “آیا این آموزش به شکاف مهارتهای من مرتبط است؟” بپرسند.
فرض شماره 5: جهت یادگیری
فرض پنجم، “جهت یادگیری”، نشان میدهد که یادگیرندگان بزرگسال می خواهند یادگیری آنها در زندگی روزمره آنها قابل اجرا باشد.
نولز توضیح میدهد که وقتی یک فرد بالغ میشود، دیدگاه او تغییر میکند. آنها از تمرکز بر “موضوعمحوری” به “مسئلهمحوری” حرکت میکنند. در نهایت، بزرگسالان میخواهند مهارتهای عملی را بیاموزند که به آنها کمک میکند تا مشکلاتی را که در زندگی خود با آنها روبرو میشوند حل کنند.
برای اینکه بتوانند این کار را انجام دهند، بزرگسالان از دانستن صرف یک مفهوم فاصله میگیرند و به سمت استفاده از اطلاعات جدید در دنیای واقعی حرکت میکنند. با انجام این کار، آنها با ساختن دانش ملموسی که به آنها در غلبه بر چالشها کمک میکند، راه خود را تا طبقات بالاتر طبقهبندی بلوم پیش میبرند.
به این ترتیب، باید تأکید کنید که چگونه آموزش شما به زبانآموزان برای حل مشکلات کمک میکند. مثالهای زندگی واقعی نیز راهی عالی برای برجسته کردن چگونگی استفاده از دانشآموزان در موقعیتهای مشابه هستند.
علاوه بر این، شما باید یادگیری مبتنی بر سناریو را پیادهسازی کنید. این یک راه عالی برای آموزش حل مسئله در یک محیط امن است. علاوه بر این، یک تجربهی یادگیری جذاب است که به یادگیرندگان بزرگسال کمک میکند تا در نقشهای خود بهتر عمل کنند.
فرض شماره 6: انگیزه یادگیری
ششمین و آخرین فرض «انگیزه یادگیری» نام دارد. این فرض نشان میدهد که با افزایش سن انسانها، انگیزهی آنها برای یادگیری درونی میشود.
در کودکی، ما معمولاً به دلیل عوامل بیرونی، مانند والدین و معلمان، یاد میگیریم. وقتی در زندگی به بلوغ می رسیم، انگیزههایمان تغییر میکند. بزرگسالان اما به دلایل متفاوتی میخواهند یاد بگیرند، مانند پیشرفت در حرفهی خود، افزایش حقوق یا افزایش عزت نفس.
این محرکهای درونی برای هر یادگیرنده فردی هستند. به این ترتیب، ضروری است که وقت خود را صرف کنید تا بفهمید چه چیزی به مخاطبان شما انگیزه میدهد.
به هر حال، اگر فراگیران شما برای تکمیل آموزش خود انگیزه نداشته باشند، با آن درگیر نخواهند شد. به این ترتیب، شما باید این انگیزهها را به عنوان بخشی از برنامهی ارتباطی و برنامهی آموزشی خود اجرا کنید.
باز هم باید از تنوع در دورههای آموزشی، موضوعات و انواع محتوای خود اطمینان حاصل کنید. علاوه بر این، مطمئن شوید که ابتکارات آموزشی شما جامع هستند. این کار به شما کمک میکند تا انگیزههای مختلفی را که ممکن است فراگیرانتان داشته باشند را برآورده کنید.
چهار اصل آندراگوژی
درک این مفروضات، پایهای قوی برای طراحی برنامههای یادگیری بزرگسالان فراهم میکند. اما چگونه میتوانیم این دانش را به کاربرد عملی تبدیل کنیم؟
خوشبختانه، نولز نظریهی خود را با چهار اصل اضافی تکمیل کرد که راهنماییهای خاصی را برای مربیان ارائه میدهد. به هر حال، طبق این نظریه، بزرگسالان رویکردی متفاوت به آموزش دارند.
به این ترتیب، این اصول یک نقشه راه برای متخصصان آموزشی ارائه میدهد که به دنبال ایجاد برنامههایی برای بزرگسالان هستند. اجازه دهید این چهار مورد را باهم بررسی کنیم.
1. مشارکت
اصل اول نشان می دهد که بزرگسالان باید در برنامه ریزی و ارزیابی تجربیات یادگیری خود مشارکت داشته باشند. این افراد خودراهبر می خواهند چگونگی، زمان و چگونگی فرآیند یادگیری را کنترل کنند. با دستیابی به این موضوع، از رویکرد معلم محور دور میشویم و به سمت محیطی مشارکتیتر میرویم.
2. تجربیات گذشته
به گفتهی نولز، تجربیات، موفقیتها و اشتباهات قبلی ما، مبنای فعالیتهای یادگیری آیندهی ما را فراهم میکنند.هر اطلاعات جدیدی که یاد میگیریم چیزی روی اطلاعات قبلیست که اضافه میشود برنامه های یادگیری موثر باید به دنبال اتصال اطلاعات جدید به پایگاه دانش موجود فراگیران باشند.
3. موضوعات مرتبط
شاید تعجبآور نباشد که اصل سوم نشان میدهد که یادگیرندگان بزرگسال بیشترین علاقه را به یادگیری در مورد موضوعاتی دارند که ارتباط فوری با آنها دارد. شما باید تلاش کنید تا موارد آموزشی خود را به چالشهایی که فراگیران با آن روبرو هستند یا اهدافی که برای رسیدن به آنها تلاش میکنند، مرتبط کنید.
4. یادگیری مسئله محور
آندراگوژی معمولاً ماهیت مسئلهمحور یا وظیفهمحور دارد. به این ترتیب، صرف فرصتهایی برای به خاطر سپردن کافی نیست. فعالیتهای یادگیری شما باید تفکر انتقادی و کاربرد عملی دانش جدید را تشویق کند.
جمعبندی آندراگوژی
نظریه یادگیری بزرگسالان یا آندراگوژی مالکوم نولز با ارائه شش فرض کلیدی و چهار اصل برای متخصصان تحقیق و توسعه، درک و رویکرد ما را به آموزش بزرگسالان متحول کرد. با توجه به اینکه ما اولین پلتفرم گیمیفیکیشن ایران را برای یادگیری کارمندان که همان بزرگسالان هستند ایجاد کردیم، آندراگوژی از کلیدیترین مباحثی بود که سنگبنای کار ما بود.