طراحی راه‌حل‌های مبتنی بر بازی

اینترنت اشیا و گیمیفیکیشن؛ چیستی، چرایی و چگونگی ارتباط این دو

اینترنت اشیا و گیمیفیکیشن چیستی ،چرایی و چگونگی ارتباط این دو
اینترنت اشیا و گیمیفیکیشن چیستی ،چرایی و چگونگی ارتباط این دو

در باره اینکه گیمیفیکیشن چیست صحبت کردهایم. برخی از اعداد و ارقام جالب در خصوص گیمیفیکیشن پیش‌بینی M2Research از اندازهd بازار گیمیفیکیشن است که در 2016 به بیش از 4.8 میلیارد دلار خواهد رسید. همچنین Markets & Markets ارزش این بازار را در سال 2020 حدود 11.1 میلیارد دلار تخمین زده است. از طرف دیگر اینترنت اشیا به سرعت جای خود را در بازار باز میکند.

گیمیفیکیشن

ارقام بزرگی هستند، نه؟ اما این همه سرمایه‌گذاری عظیم برای چیست؟ چرا برندها می‌خواهند کاربرانشان را درگیر دینامیک‌های گیمیفیکیشن کنند؟ برندها می‌خواهند زمینه‌ی مساعدی برای درگیری ذهنی مشتریان ایجاد کنند که نه تنها مشتریان به استفاده از محصولات برند ادامه دهند، بلکه به دیگران نیز پیشنهادش کنند.

در حقیقت هدف نهایی در گیمیفیکیشن وفاداری است. گیمیفیکیشن تجربه‌ی مطلوب را برای رفتار این مشتریان فراهم می‌کند. گیمیفیکیشن، از برنامه های وفاداری بهره می‌گیرد تا خروجی‌ها و پیامدهای مطلوب از تجربه‌ی مشتری و تعلامات با برند حاصل شود. ترکیب گیمیفیکیشن صحیح با اینترنت اشیا می‌تواند فوق العاده باشد.

همان‌گونه که بالاتر ذکر شد، این نتایج و برون‌دادها اغلب همان تداوم استفاده از اکوسیستم محصولات برند و پیشنهاد دادن آن به دیگران است. حال که می‌دانیم گیمیفیکیشن درباره چیست و هدفش در بازاریابی چیست، بیایید به این بپردازیم که چگونه می توان یک تجربه موفق گیمیفیکیشن را به وجود آورد.

Comarch قانون 4S را برای تعریف یک تجربه موفق گیمیفیکیشن را ارائه کرده است. اگر بخواهیم از ترکیب گیمیفیکیشن و اینترنت اشیا استفاده کنیم باید حتما این 4 ویژگی را داشته باشیم:

  1. ساده (Simple)
  2. اجتماعی (Social)
  3. هوشمند (Smart)
  4. داستانی (Story)
گیمیفیکیشن و اینترنت اشیا
گیمیفیکیشن و اینترنت اشیا

ترکیب گیمیفیکیشن با اینترنت اشیا :طراحی ساده

دینامیک‌های گیمیفیکیشن به دلایل کاملا بدیهی باید ساده باشند: مشتریان بایستی نحوه بازی آن را متوجه شوند و بدانند چه نفعی بدست خواهند آورد، قبل از اینکه وارد بازی شوند. اگر فرایند فهمیدن آسان، ساده و سریع نباشد مشتریان اقدام به تعامل با برند نخواهند کرد. بنابراین استراتژی گیمیفیکیشن به اهدافش نخواهد رسید؛ چه به دلیل پیچیدگی چه به دلیل اینکه به خوبی و بطور مناسب توصیف و تشریح نشده‌است.

ترکیب گیمیفیکیشن با اینترنت اشیا :طراحی اجتماعی

دلیل اینکه دینامیک‌های موفق  گیمیفیکیشن، اجتماعی هستند ریشه در طبیعت بشر دارد. ما موجودات اجتماعی هستیم. ما دوست داریم، و حتی نیاز داریم، آنچه انجام می‌دهیم، آنچه فکر می‌کنیم و دستاوردهایمان را به اشتراک بگذاریم. به اپلیکیشن‌های اینترنت اشیا مانند Fitbit و Nike+ فکر کنید که به اشتراک گذاشتن دستاوردها و چالش‌ها را به روشی آسان در رسانه‌های اجتماعی ترغیب می‌کنند و ممکن می‌سازند. این بُعد از رسانه‌های اجتماعی کلیدی برای موفقیت و تعالی شان بوده‌است.

ترکیب گیمیفیکیشن با اینترنت اشیا :طراحی هوشمند

اینکه دینامیک گیمیفیکیشن را هوشمند سازیم به این معنی است که از محیط هوشمندی که در آن زندگی می‌کنیم حداکثر استفاده را بکنیم. این روزها ما وسایل هوشمند اینترنت اشیا را همه جا می‌بینیم، چه در پوشیدنی‌هایی که فیتنس ما را ضبط می‌کنند، چه فرستنده‌هایی که در مغازه‌ها هستند و چه انواع دیگر سنسورها که می‌توانیم با آن‌ها تعامل داشته باشیم؛ حتی اگر از وجودشان بی‌اطلاع باشیم.

بیشتر دینامیک‌های گیمیفیکیشن که امروزه می‌شناسیم محدود به یک حوزه خاص مانند آموزش، یک خرده فروشی خاص یا تجارت الکترونیک، سلامت و … هستند. اگر بتوانیم دو حوزه از این حوزه‌های مجزا را پیوند دهیم تا تجربه گیمیفیکیشن وسیع تر و یکپارچه ایجاد کنیم چه می‌شود؟

ترکیب گیمیفیکیشن با اینترنت اشیا :طراحی داستانی

در  طراحی گیمیفیکیشن، دینامیک‌های گیمیفیکیشن به سه دلیل بایستی توسط داستان‌ها حمایت شوند: داستان‌ها می‌توانند قدرتمند و پر از معنی باشند و فرهنگ معاصر ما پر است از داستان‌ها و تصاویر. داستان‌ها عواطف را در ما بیدار می‌کنند، با ما ارتباط برقرار می‌کنند.

اگر برندها بتوانند تعاملات ما با خودشان را، بخشی از  دینامیک بازی وداستانی پشت آن کنند، ما را درگیر و متعهد خواهند کرد، ما در اکوسیستم محصولاتشان محفوظ خواهیم شد و خوشحال خواهیم بود که مشتری آن‌ها هستیم.

اجازه دهید در اینکه چگونه می‌توانیم درگیر شدن مشتری را با اینترنت اشیا حداکثر کنیم عمیق‌تر شویم. سه قانون برای ساختن یک تجربه موفق گیمیفیکیشن وجود دارد:

  1. تشویق تعاملات بهنگام
  2. تقویت و غنی سازی درگیر شدن اجتماعی
  3. پاداش دهی به وفاداری مشتری

تشویق تعاملات بهنگام

تعاملات بهنگام بوسیله بکارگیری بینش‌های مبتنی بر داده و مکان از فعالیت‌های مشتری پیش برده می‌شود. این فعالیت‌های مشتری می‌تواند بصورت بهنگام  و با هر سنسور وسایل اینترنت اشیا ردیابی و تحلیل شود. بر اساس این داده‌های بهنگام، دینامیکی گیمیفای شده می‌تواند ساخته شود تا بواسطه اطلاع رسانی‌های در لحظه، بازخورد و پاداش یا امتیاز بعنوان پاسخ به رفتار آن‌ها با مشتریان درگیر شود.

بعنوان مثال، تصور کنید که شما یک ترموستات هوشمند در خانه خود دارید و اهداف صرفه جویی در مصرف انرژی ماهیانه برای خودتان می‌گذارید. امکانات خاص و انحصاری درون اپلیکیشن تنها در صورتی فعال می‌شود که مشتری به اهداف ماهیانه خود دست یابد. حتی کسب امتیاز و داشتن یک رتبه بندی که نشان می‌دهد کدام کاربر این ترموستات هوشمند بیشترین پیشرفت را داشته است تا بدین وسیله درگیر شدن مشتری را تقویت کنید.

تقویت و غنی سازی درگیر شدن اجتماعی

درگیر شدن اجتماعی کلیدی برای بهتر و وسیع‌تر کردن تجربه مشتری است. زمانی که ما تجربه‌ی خودرا به اشتراک می‌گذاریم، در واقع از لحظه‌ی به اشتراک گذاری لذت می‌بریم. بنابراین، اگر ما بتوانیم تجربه خود را از هر دستگاه اینترنت اشیا به اشتراک بگذاریم، خواهیم توانست از اینترنت اشیا لذت نیز ببریم.

بار دیگر مثال Fitbit را به یاد بیارید، این محصول شما را تشویق می‌کند تا چالش‌ها و دستاوردهایتان را  به اشتراک بگذارید و حتی می‌توانید دوستان خود را به چالش‌های Fitbit دعوت کنید و ببینید هر یک چگونه عمل می‌کنند. این اشتراک گذاری، باعث می‌شود که Fitbit  و تفریحی که استفاده‌کنندگان از آن می‌کنند، برای مشتریانی که هنوز Fitbit ندارند نیز عیان شوند. بنابراین به اشتراک گذاری اجتماعی، بواسطه نشان دادن میزان تعهد و درگیر شدن در کاربران فعلی، راه دیگری برای تبلیغ بکارگیری دستگاه اینترنت اشیاست.

پاداش دهی به وفاداری مشتری

در نهایت، پاداش دهی به وفاداری مشتری راهی قدرتمند برای حداکثرسازی درگیر شدن مشتریان است. هر سیستم خوب مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به خریدهای مستمر یا استفاده از خدمات مستمر جایزه و پاداش می‌دهد. انواع مختلفی از پاداش وجود دارند، از تخفیفات یا پیشنهادات ویژه مانند آنچه سوپرمارکت Dia در اسپانیا انجام می‌دهد. تا جمع‌آوری ستاره (یا مشابه آن) برای پیشرفت در سطوح مختلف کاربری مانند برنامه Starbucks.

هریک از ما، تا حدی، طبیعت رقابتی داریم و دوست داریم که جایزه و پاداش بگیریم و به واسطه اقدامات و فعالیت‌هایمان و تلاش‌هایمان شناخته شویم. گیمیفیکیشن بر این ویژگی‌های بشری تکیه می‌کند.

اگر برندها تجربه‌ای ایجاد کنند که یک داستان پشت آن باشد، که در آن چالش‌ها یا پاداش‌های مختلفی گنجانده شده باشد و به اشتراک گذاری اجتماعی را ترغیب کند، تمامی عناصر لازم برای یک استراتژی گیمیفیکیشن موفق، سرجایشان قرار گرفته‌اند و یک گیمیفیکیشن در کسب و کار عالی را خواهیم داشت.

تصویر آیدین تقی زاده
آیدین تقی زاده
من آیدین تقی زاده هستم متولد فروردین ۵۸. صنایع شریف، MBA تهران و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی شهید بهشتی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب