یکی از مهمترین بخشهایی که در یک طراحی گیمیفیکیشن دیده میشود، بحث طراحی ماموریت است. همچنین در طراحی بازی آموزشی و بازی جدی که یکی از مهمترین بخشهای سامانه گیمیفیکیشن ما محسوب میشود، ما از ماموریت استفاده میکنیم. به همین دلیل راجع به آن مینویسیم.
ماموریت چیست؟
معمولا در طراحی گیمیفیکیشن ما یک طراحی پاداش داریم. مثلا در پروژهی باشگاه مشتریان یک کارگزاری، وقتی کاربر سهم خرید و فروش میکند ما به وی پاداش میدهیم. مثلا با هر ده میلیون تومان معامله ده امتیاز به کاربر میدهیم. اما در طراحی ماموریت ما یک عنصر زمان اضافه میکنیم. مثلا میگوییم اگر تا ده دقیقهی دیگر سهم خودرو را خریدی، صد امتیاز میگیری. از دوره نوروساینس به یاد داریم که این موارد مربوط به دوپامین است. وقتی کاربر در یک اضطرار زمانی قرار بگیرد، کارها را با احتمال بالاتری انجام میدهد. این همان رانه محدودیت در اکتالیسیس است.
انواع ماموریت
خود ماموریت انواع متفاوتی دارد. با توجه به اینکه تخصص ما گیمیفیکیشن در آموزش است. سعی میکنیم که موارد مشخصی را در این زمینه بگوییم و سپس مشخص کنیم که هر مورد در چه سبک یادگیری بهتر عمل میکند.
Bounty Quest
در این نوع ماموریت شما باید تعداد مشخصی از دشمنان را شکست دهید. یکی از بازیهای مورد علاقهی من بازی Shadow of Mordor است. یکی از ماموریتهای این بازی این بود که در عرض 5 دقیقه باید 20 دشمن را از بین ببری. مشخصا این کار باعث میشود که جذابیت به بازی اضافه شود. همچنین در اینجا شما میتوانید از عناصر اجتماعی بازی استفاده کنید. برای مثال شما میتوانید بگویید اگر با مشارکت دوستان خود در این زمان محدود اینقدر دشمن از بین ببرید، صاحب امتیاز خاصی خواهید شد. این کار مشخصا جذابتر از حالت قبلی است.
نمونههایی از Fedex Quest در بازیها
- The Legend of Zelda: Ocarina of Time: در این بازی، بازیکن برای پیشرفت در داستان باید آیتمهای مختلفی را جمعآوری کند.
- World of Warcraft: در این بازی، بازیکن برای انجام وظایف مختلف باید به مکانهای مختلف سفر کند.
- Fallout 3: در این بازی، بازیکن برای حل معماها و پیدا کردن آیتمهای خاص باید به مکانهای مختلف سفر کند.
FedEx Quest
در این نوع ماموریت از کاربر میخواهیم که یک بسته را از جایی به جایی دیگر ببرد. در بازی GTA حتما این نوع ماموریتها را به خاطر دارید. مشخصا این نوع ماموریت، اگر زیاد استفاده شود خستهکننده خواهد بود. اما باعث خواهد شد که کاربر با فضاهای متفاوت بازی آشنا شود. اگر برای مثال دنبال طراحی گیمیفیکیشن آموزش کارکنان هستید و قرار است کارمندان از منابعی برای وظایف سختتر استفاده کنند، این نوع ماموریت بسیار مناسب است. زیرا شما زودتر کارمند را با امکانات بازی آشنا کردهاید.
Collection Quest
در این سبک ماموریت، شما باید تعداد مشخصی شی را در بازی پیدا کنید. برای مثال در یک بازی فرهنگ سازمانی که میخواهید با آن کارمندان را آنبورد کنید، کاربر باید چندین شی خاص را از یک محیط پیدا کند تا بتواند به اتاق بعدی برود.
مثالهایی در بازیها:
- Skyrim: از بازیکن خواسته میشود تا مجموعهای از سنگهای باستانی را برای باز کردن یک دروازه باستانی جمعآوری کند.
- World of Warcraft: بازیکنان میتوانند با جمعآوری مجموعهای از آیتمهای خاص، عناوین و دستاوردهای جدیدی کسب کنند.
- Pokémon Go: بازیکنان باید انواع مختلفی از پوکمونها را جمعآوری کنند.
Escort Quest
چیزی که در بازی GTA زیاد دیده میشود. در این سبک ماموریت شما باید یک فرد را از جایی به جایی دیگر ببرید. برای مثال کاراکتر شما باید یک فرد که افراد زیادی در تعقیبش هستند را سلامت به یک مکان خاص ببرد. مشخصا مسائلی مانند زمانبندی، تفکر استراتژیک و.. در این سبک ماموریت مهم هستند. معمولا زمانی که شما فرد مورد نظر را به سلامت به مکان مورد نظر رساندید، وی اطلاعات جدیدی به شما خواهد داد. با این ترفند ساده شما میتوانید از داستانسرایی در آموزش خود استفاده کنید.
مثالهایی در بازیهای ویدئویی
- The Legend of Zelda: Ocarina of Time: در این بازی، لینک باید پرنسس زلدا را از دست گانوندورف نجات دهد.
- Half-Life 2: در این بازی، گوردون فریمن باید الیکس ونس را از دست Combine نجات دهد.
- The Elder Scrolls V: Skyrim: در این بازی، بازیکن میتواند با انواع NPCها همراه شود و آنها را در طول مسیرشان اسکورت کند.
Goodwill Quest
در این سبک ماموریت، شما باید به یک بازیکن که از لحاظ رتبهبندی، در جایگاه پایینتری از شما هست، کمک کنید. برای مثال شما در لول ده هستید و در این ماموریت باید به یک کاربر رتبهی 2 کمک کنید تا یک کار مشخص را انجام دهد. مشخصا این کار باعث وفادارسازی کاربران خواهد شد.
Messenger Quest
در این سبک ماموریت، که دوباره در بازی GTA بسیار زیاد شاهدش هستیم، شما باید یک فرد خاصی را پیدا کنید و با وی صحبت کنید. وی قرار است که ماموریتهای جدیدی به شما بدهد. همچنین وی به شما یک پیام میدهد که راهگشای شما خواهد بود.
نمونههایی از بازیها
- EverQuest: این بازی نقشآفرینی آنلاین از Messenger Quest برای ارائه ماموریتهای روزانه و هفتگی به کاربران خود استفاده میکند.
- The Walking Dead: Our World: این بازی واقعیت افزوده از Messenger Quest برای روایت داستان بازی و ارائه ماموریتهای مرتبط با دنیای بازی استفاده میکند.
- Pokémon Go: این بازی محبوب موبایل از Messenger Quest برای ارائه چالشهای ویژه و جوایز منحصر به فرد استفاده میکند.
انواع دانش
محققان در حوزههای متفاوتی مثل مدیریت دانش، تکنولوژی آموزشی و روانشناسی شناختی دانش را به چهار دستهی متفاوت تقسیم کردهاند. در ابتدا این چهار نوع را باهم بررسی میکنیم. سپس میگوییم هر نوع ماموریت برای کدام دسته مناسب است.
- دانش گزارهای(Declarative knowledge):شامل حقایق و دادهها میشود.
- دانش چگونگی (Procedural knowledge): دانش چگونگی انجام کار.
- دانش استراتژیک(Strategic knowledge): بنیان حل کردن مساله. چگونگی ارتباط دادن دانش به مسائل و موقعیتهای جدید.
- Metacognitive knowledge: به فکر کردن و تعمق راجع به کارهای خود میگوییم.
از چه نوع ماموریتی برای انواع دانش استفاده کنیم؟
دانش گزارهای
برای دانش گزارهای، معمولا از Collection Quest استفاده میکنیم. در اینجا کاربر باید مجموعهای از آیتمها را پیدا کند. این کار باعث میشود که کاربر یک نوع حس پیشرفت داشته باشد. اینجا جایی است که از رانه دستاورد در اکتالیسیس استفاده میکنیم. همچنین Goodwill Quest در اینجا استفاده میشود. کمک به یک همتیمی که در لول پایینتری قرار دارد باعث میشود که وفاداری کاربر افزایش یابد.
دانش چگونگی
در اینجا از FedEx Quest و Messenger Quest استفاده میکنیم. هدف در اینجا این است که کاربر در محیط بچرخد و محیط به وی نمایش داده شود. این کار باعث میشود که وی با احتمالات ممکن در محیط و همچنین منابع آشنا شود. در اینجا ممکن است که از کاربر بخواهیم که چندین آیتم را در یک ترتیب خاص پیدا کند. هدف این کار این است که وی متوجه شود که یک فرایند به چه شکلی و با چه اولویت زمانی انجام میگردد. همچنین Messenger Quest مورد دیگری است که باعث میشود ترتیب و نحوهی اجرای یک فرایند مشخص شود.
دانش استراتژیک
Bounty Quest در اینجا بیشتر استفاده میشود. مورد بعدی Escort Quest است که باید به آن توجه ویژهای داشته باشیم. هر دونوع این ماموریتها، بسیار استراتژیک هستند و نیازمند به تفکر حل مساله هستند.
Metacognitive knowledge
باز هم در اینجا میتوان از Bounty Quest و همچنین Escort Quest استفاده کرد. این موارد باعث جستجو،مشاهده و همچنین پردازش توسط کاربر خواهند شد. این نوع ماموریتها باعث خواهند شد که فراگیر بتواند یک سازگاری بین راه حلهای موجود در ذهنش با شرایط جدید ایجاد کند.
جمعبندی
استفاده از ماموریتها در یک محیط آموزشی بسیار کاراست. جدای از بحث جذابیت، ما در محیطهای یادگیری باید دنبال اثربخش بودن بازیهای آموزشی باشیم. در کتاب طراحی اثربخش بازیهای آموزشی تاکید زیادی روی این ماجرا داشتیم. حال با معرفی ماموریتها قدم بعدی را طی کردیم.