طی 20 سال اخیر، برنامۀ یا بازی فوق العاده موفقی در عرصۀ آموزشی نداشتهایم؛ این عرصه با عنوان اجوتینمنت یا Edutainment شناخته میشود که ترکیب کلمه های Education و entertainment میباشد. نرم افزارهای متمرکز بر روی کودکان که میتوانند سرگرمی زیادی تولید کنند، آنجا که آنها نیاز داریم، نیستند؛ کودکان در زمینۀ یادگیری به سرگرمی نیاز دارند. آیا یادگیری، مدرسه و آموزش باید تا ابد حوصله سر بر بمانند؟ شاید بتوانیم از گیمیفیکیشن استفاده کنیم و این روند را تغییر دهیم. این موضوع زیرمجموعه گیمیفیکیشن در آموزش است.
کارمن سن دیگو در کجای جهان است
اجوتینمنت معروف جغرافیایی به نام «کارمن سن دیگو در کجای جهان است؟»، آخرین بازی خیلی موفق در زمینۀ بازیهای آموزشی بود. این بازی بدون شک، راهی بسیار سرگرم کننده برای یادگیری دربارۀ کشورها و پایتختها بود. در این بازی همچنین دربارۀ صادرات اصلی و آبراهههای هر منطقه نیز اطلاعات زیادی به دست میآورید. از آن زمان به بعد، تعداد زیادی از شرکتهای تولید نرم افزار آموزشی، تلاش کرده اند تا چنین بازی سرگرم کننده و آموزنده ای بسازند اما موفق نشده اند.
Civilization
اجوتینمنت بزرگ بعدی، چه زمانی و در کجای دنیا معرفی خواهد شد؟ بازیهایی که آموزش را در کنار سرگرمی قرار داده اند مثل تمدن و سیم سیتی مسائل زیادی دربارۀ تاریخ و اصول اولیۀ برنامه ریزی شهری به میلیونها نفر آموخته اند. البته این بازیهای برای آموزش ساخته نشده اند اما از تاریخ و شهرسازی بهعنوان پس زمینۀ استفاده کرده اند تا ایدههایشان را توضیح دهند. بدین ترتیب، آموزش تبدیل به محصول جانبی سرگرمی شده است.

این دقیقا معکوس آن چیزی است که در نرم افزارهای آموزشی رخ میدهد. در حقیقت، زمانی که معلمان و اولیا درگیر روند آموزش میشوند، مرتبا سرگرمی را از این سیستم، خارج میکنند. کودکان میتوانند متوجه این تغییر سریع از سرگرمی به کار شوند. و بازی کارمن سن دیگو که آخرین محصول بزرگ در زمینۀ اجوتینمنت بود، حقیقتی بزرگ در خود نهفته است: این بار، معلمان، کودکان و اولیا در بازی کردن بازیهای ویدیویی، موافق هم بودند (اگر عادلانه بنگریم، شرکتهایی بوده اند که موفقیتهایی محدود در زمینۀهایی از بازیهای آموزشی به دست آورده اند).
بررسی بازی دارفور در حال مرگ است
Darfur is Dying (دارفور درحال مرگ است) یک بازی جدی مبتنی بر وب است که مشکلات و بحرانهای دو و نیم میلیون پناهنده را در منطقه دارفور سودان شبیهسازی میکند. این بازی توسط توسعهدهندگان بازی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ساخته شده و برنده مسابقه «فعالان دیجیتالی دارفور» شده است. یک بازی اجتماعی اکشن و شبیهسازی مبتنی بر روایت است که در آن کاربر در اردوگاه پناهندگی دارفوریان ایفای نقش میکند و باید هنگام تهیه آب برای پناهجویان از حملات جنجویدها( Janjaweed) یا شبهنظامیان جلوگیری کند. در اطراف دارفور و اردوگاههای پناهندگان، احتمال حملات شبهنظامیان همیشه زیاد است و از این رو ترک اردوگاهها حتی برای رفتن چند فوت برای بدست آوردن آب میتواند یک تجربه وحشتناک باشد.
پس آیا کودکان میتوانند از بازی کردن اجوتینمنت ها، درس بیاموزند؟ تحقیقات دکتر آرنه می در دانشگاه رگنزبورگ آلمان، به طور شفافی ثابت میکند که یادگیری کاری جدید، طی چند هفته، باعث افزایش مادۀ خاکستری مغز میشود. محققان همگی توافق دارند که باز ها، یعنی چرخۀ چالش-دستاورد-پاداش تولید دوپامین در مغز را افزایش میدهد و همین موضوع، باعث ایجاد اشتیاق در ما برای انجام بازیها میشود.
پس سوال اصلی این است: «آیا کودکان میتوانند از بازیها بیاموزند، حتی وقتی آنها سرگرم کننده نباشند؟» اگربخواهیم از وضعیت فعلی صنعت بازیهای آموزشی قضاوت کنیم، خیر؛ اینطور نیست. اگر بخواهید با آموزش شروع کنید و سرگرمی را در وهلۀ دوم قرار دهید، یادگیری آنطور که باید، رخ نمیدهد.