چندروز پیش راجع به گیمیفیکیشن در بانکداری و حوزه و کارکردهای آن صحبت کردیم. حال دیدن چند مثال گیمیفیکیشن در بانکداری خالی از لطف نیست. بد نیست که بدانید به دلیل محدودیتهای طبیعی بانکداری، بعضی از بانکها استفاده از مفهوم گیمیفیکیشن و گیمیفای کردن پروژه های خود را نامناسب و غیرقابل قبول میدانند.(اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
در حالی که بعضی بانکها به این معتقدند که صنعت بانکداری نباید محدود شود و باید خود را متناسب با پیشرفت جامعه همگام و به روز کند. بنابراین آنها به دنبال فرصتهایی برای استفاده از مکانیکهای بازی در این صنعت هستند. ناگفته نماند که طراحی صحیح نرمافزارها و گیمیفای نمودن آنها تأثیر بسیار زیادی در درگیر نمودن ذهن مشتریان و ایجاد وفاداری مشتریان و ایجاد انگیزه در آنها مینماید.
در اینجا چندین مثال موفق در این حوزه را نام میبریم:
1.مثال گیمیفیکیشن در بانکداری ؛ PNC بانک
بانک PNC مستقر در ایالت متحده، با دارایی 366.4 بیلیون دلار، با هدف رسیدن سپردهگذاران به اهدافشان، یک کیف پول مجازی را برای چک کردن و ذخیره کردن حسابها لانچ کرد.
با استفاده از این کیف پول مجازی، مشتریان میتوانند بودجه را بین حسابهای مختلف خود براساس هدف توزیع کنند که میتواند شامل هزینههای منظم (برای مثال، پرداخت قبض ها)، پس انداز کوتاه مدت یا سرمایهگذاری بلندمدت باشد. این کیف پول یک ویژگی گیمیفای شده به نام Punch the Pig خود به مشتریان خود ارائه میدهد. هنگامی که کسی خدمات بانکی آنلاین انجام میدهد ، یک تصویر به شکل یک خوک کوچک روی صفحه نمایش ظاهر میشود و به مشتریان اجازه میدهد تا مبلغ مشخصی را از حساب جاری خود به حساب پس انداز منتقل کنند.
2.مثال گیمیفیکیشن در بانکداری : برنامه تبدیل حساب Extraco Bank
هنگامی که Extraco Bank با 145،000 مشتری تصمیم گرفت حسابهای جاری رایگان را حذف کند، یک اپلیکیشن مدیریت پول گیمیفای شده به صورت آنلاین برای مشتریان معرفی کرد. با استفاده از مکانیکهای بازی، این بانک مزایای تبدیل حسابهای جاری را به حسابهای جایزه دار توضیح میداد(به این مورد آموزش به مشتری میگوییم). مشتریان از طریق مجموعه ای از سوالات در مورد عادتهای هزینهای خود، روشهای کاهش هزینه های جدید را با پرداخت صورتحساب آنلاین یا سپردههای مستقیم یاد گرفتند. بدین ترتیب، این راه حل متفاوت از توضیحات طولانی همیشه استفاده شده بود و باعث افزایش نرخ رشد هفت برابری شد.
3. برنامه تناسب اندام امارات NBD
به منظور افزایش تعداد سپرده، یک بانک اماراتی با 122 بیلیون دلار دارایی تصمیم گرفت تا به مشتریان خود براساس سبک زندگی شان، نرخ سپردهی بالاتری پاداش دهد. برای استفاده از این پاداش، مشتریان باید یک حساب مخصوص فیتنس باز کنند و یک اپلیکیشن همراه مخصوص به آن را نصب کنند که با این حساب هماهنگ شدهاست. در این اپلیکیشن، برنامههای روزانهی ورزشی، تنظیم شدهاست که کاربران باید آن را انجام دهند. به عنوان مثال، با 12هزار قدم در هرروز مشتریان 2 درصد بیشتر میتوانند نرخ سود بگیرند.
بنابراین، با استفاده از این اپ گیمیفای شده، این بانک توانست از نظر فیزیکی و مالی به رشد قابل توجهی دست یابد.
4. برنامه Investorville از بانک CommBank استرالیا
این بانک با دارایی 933 میلیارد دلار، بازی InvestorVille را معرفی کرد تا مشتریان خرید و مالکیت اموال را شبیهسازی کنند. بازیکنان میتوانند با تقاضای انواع مختلف وام های مسکن، تجربیات خرید و مالیات املاک را تجربه کنند. در حال بازی کردن، خریداران میتوانند عواقب تصمیمگیریهای مالی خود را ببینند و مشکلات احتمالی بالقوه را بررسی کنند. کاربران که در نقش یک بازیکن هستند میتوانند یک پروفایل سرمایهگذاری انتخاب کرده و استراتژیهای آن را آموزش ببینند و همچنین میزان جذابیت بازار، ارزش بازار و نرخ بازگشت سرمایه را مشاهده کنند. سایت Investor Ville شاهد 56000 بازدیدکننده، 13660 ثبتنام کننده و 34 درخواست وام خرید خانه در شش هفته اول از زمان راهاندازی را به خود اختصاص داد.
5. بانک اسپانیایی BBVA
این بانک با هدف توسعه و بهبود تجربیات آنلاین كاربران و بازگشت مجدد مشتریان تلاش میکند آنها را از طریق یک پلتفرم گیمیفای شده درگیر نماید. در این پلتفرم مشتریان با دو بخش مهم درگیر میشوند. در یک مرحله آنها باید برای دریافت عناصر گیمیفیکیشن مثل نشانها، امتیازها و مدال ها تراکنش انجام دهند و سپس با امتیازهای به دست آمده میتوانند جایزه دریافت کنند و یا اینکه وارد قرعه کشی شوند. این جوایز میتواند پاداشهایی نظیر بلیت مسابقه فوتبال، دانلود موزیك از آپ استور و… باشد تا از این طریق وفاداری مشتریان را بالا ببرد. دو ماه بعد از اجرای برنامه BBVA، 37000 کاربر به آن علاقه مندی نشان دادند.

6.مثال گیمیفیکیشن در بانکداری : بانک سنگاپوری در حوزه کودک
یک بانک سنگاپوری بازیهایی را برای بچهها ایجاد کردهاست که به وسیلهی آن، بچهها را با نام تجاری بانک و ایجاد وفاداری آشنا میکند. بازیهای ماجراجویانه سرگرمی را با آموزش ترکیب کردهاست تا به بچهها بفهماند جمع کردن پول، پاداشی بیش از خرج کردن آن برایشان دارد. همچنین امتیازاتی در صفحه های نمایش تعاملی در دو شعبه بزرگ خود دارد که به مشتریان اجازه میدهد که کارتهای اعتباری شخصی سازی شده طراحی کنند. بانکی در مالزی نیز با نام CIMB بانک، در حال آموزش مفاهیم مالی به کودکان از سنین پایین است. این رویکرد از این جهت منطقی است که حدود 30 درصد از جمعیت فعلی کشور مالزی دارای سن 15 سال یا کمتر هستند.

سایر مثالهای موردی در این زمینه که توسط گیمیفیکیشنیستهای حرفه ای طراحی شده است، BBVA Game, Axis Bank Gamification Hackathon, CIMB Youth Saver میباشد.
گیمیفیکیشن در بانکداری ایران
در ایران ما به طور خاص با مجموعه توسن همکاری داریم و اولین رویداد گیمیفیکیشن در بانکداری را به کمک این مجموعه برگزار کردیم. همچنین کتاب گیمیفیکیشن در بانکداری در اینجا خلاصه شدهاست.

کامنتهای زیر این پست مربوط به دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی میباشد.
63 پاسخ
پاسخ سوال اول از روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
این مورد آخر که گفتین اگه اشتباه نکنم منظورتون همون Affiliate Marketing بود که خیلی سوده هست، طوری که آقای دکتر ربانی میگفتن بعد از این که این بحثو واسه اپلیکیشن ویدان راه انداختن درامدشون چند برابر شد! دیجی کالا هم چند کقت پیش واردش شد. آمازون هم که گنده ترینشه. این صورت که مثلا من سایت تناسب اندام دارم، یه مقاله مینویسم واسه خوبی های دوچرخه، بعد یه لینک میزارم که به دوچرخه های دیجیکالا لینک میشه، حالا اگه کاربر خرید کنه از دیجی کالا، مثل ۵ درصد به من میرسه، همه چیز هم اتوماتیک نجام میشه. همین وردپرس مثلا یه پلاگین مخصوص بازاریابی مشارکتی داره. مارکتر های گنده خیلی رو این روش تاکید دارن و مطمئنا در آینده خیلی بیشتر در ایران فراگیر میشه.
اره تو ایران خوب روش کار نشده اصلا خیلی پتانسیل داره مخصوصا توی این اوضاع اقتصادی افتضاح شرکت های هرمی هم اوایل روی این کانسپت مشتریا رو جذب میکردن
من هیچوقت تفاوت افیلیت مارکتینگ و ریفرال مارکتینگ رو نفهمیدم
فک میکنم توی افیلیت ما دایم درصد میدیم یعنی مثلا انگار من اگر محصولم رو افیلیت کنم به بقیه همون اول میگم شما بیاید محصول منو بفروشید هرچی فروختید اینقدرش مال شما توی رفرال نه درصدی نیست
یجوری پیشنهاد میدی که تو طرف بتونه راحت تر به دوستاش بگه پیشنهادتو یه همچین چیزی یام مونده از 4 5 سال پیش ولی باید دوباره نگاه کنم
روز بیستم و چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال اول :
استفاده از روش اول هزینه به ازای هزار بازدید بدلیل سادگی بیشتر استفاده می شود. اما بعنوان یک کاربر این تبلیغات بسیار آزاردهنده است و کمتر مورد اقبال قرار می گیرد. من فکر می کنم علاقه ایرانی ها به جایزه و تخفیفات که روز به روز بیشتر می شه تبلیغات مبتنی بر پیشنهاد بیشتر می شه و بازدهی بالاتری خواهد داشت.
حالا یه تغییرات بزرگی داره اتفاق میفته همراه اول داره یکارایی میکنه دیگه اس ام اس تبلیغاتی به کسی زده نمیشود مگر اینکه اون نفر بیاد و خود اظهاری کنه من راجع به این موضوع علاقه دارم برام اس ام اس فرستاده شه!
روز بیستم و چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال دوم :
من اینجوری تکمیلش می کردم که یک بازی باشه که آدمها را برای رسیدن به یک رابطه خوب راهنمایی کنه حالا فرقی نمی کنه پیش از ازدواج باشه یا بعد از ازدواج. یک داشبورد هم داره که یکسری پارمترهای ارتباط دو نفر باهم را پویش می کنه و بر اساس اون نتیجه حتی می تونه راه حل یا محصول پیشنهاد کنه.
اول اینکه غیر از شکلات فرمند می شه از بقیه برندها هم بعنوان تغذیه یا خوراکی تشویقی برای این شخصیت میرا استفاده کنیم.
دوم یکسری محتواهای اموزشی و روانشناسی هم در بازی قرار می دیم که به آدمها یاد بده چطوری یک رابطه خوب را شکل بدهند یا رفتارشان را بهبود ببخشند که این محتوا ممکنه لینک بشه به کتابی در دیجی کالا یا سایت مادری که محتوا را تولید می کنه.
سوم می تونیم یکسری آفر تبلیغاتی مبتنی بر پیشنهاد هم قرار بدیم که مثلا برای ماه گرد یا سالگرد یا مناسبت هایی مثل روز عشق یا … یک سفر رمانتیک یا یک هدیه را به زوج از طرف اسپانسرهامون پیشنهاد بدهیم که مثلا شام رمانتیک سالگردتان را با اینقدر تخفیف در رستوران فلان یا بهمان بخورید. یا یک تور جنگلنوردی برید با این مشخصات یا از نوین چرم هدیه بخرید با این مبلغ بن تخفیف .
نرو توی تخفف اصلا.
روز بیستم و چهارم گیمیفیکیشن در بازاریابی جواب سوال سوم :
از این سوال دوتا برداشت من داشتم اول اینکه چطور یک ATM خودش در آمد زا بشه و دوم اینکه ATM برای بانک خودش در آمد ایجاد ارزش بیشتری بکنه درواقع خود دستگاه های ATM بسته به میزان ترافیک استفاده ازش سود آوری داره یعنی هرچقدر یک دستگاه تراکنش بیشتری را انجام بده یک درصدی پاداش دریافت می کنه برای همین مدتهاست که ما در داخل کشور هم ATM های خصوصی داریم.
در مورد حالت اول و در راستای مبحث امروز اگر دستگاه یکسری تبلیغات اجباری را قبل از دادن خدمات به شما نمایش بده مثل حالت CPM و یا بهتر از اون تبلیغ یک محصول یا خدمتی را نمایش بده و شما با دکمه ابراز علاقه می تونید لینک آن را بر روی گوشی خودتان دریافت کنید. یا اینکه یک تبلیغ محصولی یا خدمتی را نمایش بده و بگه اگر الان پیش خرید کنید اینقدر تخفیف می گیرید. اینها می تونه برای خود دستگاه درآمدزایی کنه.
در پاسخ به حالت دوم اینجوری می شه که اگر ما بتونیم جریان مشتری بیشتری به دستگاه ATM خودمان هدایت کنیم بخاطر افزایش ترافیک تراکنش ها در آمد بیشتری خواهیم داشت. برای اینکار می تونیم قرعه کشی بگذاریم که با استفاه هز چه بیشتر از شبکه ما شانس شما در اون قرعه کشی استفاده کنندگان زیادتر بشه یکجورایی یک کلوپ مشتریان ایجاد بکنیم . یا اینکه تخفیف بگذاریم که مثلا اگر در روز و ساعات مشخص هفته (روزهایی که تراکنش کمتره) از شبکه ATM ما استفاده کنید کارمزد نصف از شما می گیریم. یا اینکه از ATM ما استفاده کنید نصف کارمزد شما را به بچه های سرطانی می دهیم یا اینکه این خدمت را بگذاریم که اگر از ATM های ما استفاده می کنید عکسی امنیتی که دستگاه می گیره را برای شما ارسال می کنیم . یا اینکه در لحظه ای که رمز را می زنید تصویر خودتان با افکت های اسنپ چتی بهتون خوشآمد بگه، یا اینکه هر بار انتهای رسید کاغذی یک فال حافظ هم برایتان می گیریم …
حالا یچیز جالب بت بگم که احتمالا نمیدونستی
ببین تو به عنوان مثلا یه مغازه دار میتونی بری atm بخری یعنی چی یعنی مثلا میری به بانک ملت میگی که من میام و Atm شما رو میخرم ولی از تراکنشا درصد میگیرم! و بانکا هم از خداشونه چون هزینه یه دستگاه95 تومنه و حالا این مغازه دارا میان چیکار میکنن میگن شما بیا قبضاتونو اینجا پرداخت که کردید رسیدشو بدید من من هرماه قرعه کشی میکنم 1 تومن به برنده میدم! و وحشتناک اینکار پول داره و میصرفه برای هم بانک هم مغازه دار
دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی، روز 24 جواب سوال اول
مورد اول یعنی به ازای هزار بازدید خسته کننده است و حوصله سر بر اما گاهی اگه جذاب باشه می تونه بسیار اثر گذار باشه، تصویر چهارتا خانم را گذاشته بود که لباس نوشابه فانتا را پوشیده بودن و زیرش نوشته بود که تاثیری که این عکس میتونه داشته باشه این همه تبلیغات عالیس نداره، پس اگه تبلیغات بتونه جذابیت ایجاد کنه برای مخاطب ایرانی حتما میره دنبالش و اگه بهش بگی که برای تبلیغ دیدن میتونی درآمدزایی هم داشته باشی که بیشتر جذبش میشه. یا مورد سوم اگه روی یه مسأله حساس دست بذاری مخاطب کلیک میکنه و اکت ذهم خواهد داشت، مثلاً بزنی نتیجه نظرسنجی گوگل برای انتخاب نام خلیج فارس، الان 60به40 عقببم زود برید رای بدید و تو لینک بعدی حتما تبلیغ مون باشه
مشکل اینه که اینجوری مخاطب یبار دوبار سبار گول میخوره و بعدش تو چیزی نداری رو کنی!
دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی روز 24 ام، سوال دوم،
اول از همه تو احراز هویت ها دقت بشه که دختر و پسر واقعی بهم معرفی بشن و توی اپت پسر دخترنما نداشته باشی چون زود از رده خارج میشه
اگه دختر و پسر چند روز با هم چت نکنن، بچه مریض بشه و اینجا تبلیغ فلان دکتر بشه تا برای درمان بهش مراجعه بشه، یه سری حرف ها که دختر و پسر روشون نمیشه بهم بگن را از طریق بچه بگن و اگه نتیجه مثبت گرفت جایزه بچه محفوظه، مثلاً به بچه میگه من دوست دارم کت قرمزه را بپوشی و بریم بیرون و وقتی کت قرمز را بر میداره مییینه دو تا بلیط تیاتر داخلشه و تبلیغ میکنه
این موضوع توی اپای مشابه خارجی حیلی زیاده مثلا یه اپی بود اسمش یادم رفته فازش این بود دختر و پسر یه خونه مجازی داشتن و بعد اگر دختر میرفت توی فلان اتاق خونه مجازی معنیش این بود که حوصله نزدیکی ندارم
سوال 1 روز 24 از گیمیفیکیشن در بازاریابی:
تو ایران برا اپ ها به نظرم cpi از همش بهتره که به نوعی cpa محسوب میشه.
چون تقلب تو کلیکی ها زیاده.
تو چی ماشالله تقلب نداریم:))
سوال ۱ روز ۲۳ : منم فکر میکنم این روش از همه بهینه تره. هرچند نصب هم تضمینی نداره که تقلب نشه و افراد پاک نکنن، من خودم حتی ضروری ترین اپ ها رو هم تو گوشیم نگه نمیدارم انقد که مشکل حافظه دارم همیشه.
یه روش دیگه هم که بنظرم جواب میده و نمیدونم تو سیستم بازیا قرار داده شده یا نه ، سیستمای ریتارگتینگه .
یعنی مثلا من میرم تو یه سایتی و یه اکشن مهمی رو انجام میدم که قبلا بعنوان گل ست کردن. مثلا تا سبد خرید میرم و پشیمون میشم و میام از سایت بیرون. بعد از حتی چندین روز میرم تو یه سایت دیگه( نمیدونم تو بازی هم میشه یا نه) دوباره تبلیغ اون سایتی که رفته بودم و اون اکشن مهم رو انجام داده بودم رو نشونم میدن و منو ترغیب میکنن که برگرد و اون اکشن رو تکمیل کن. خیلی دوست دارم این نوع تبلیغات رو ، چون مردم ازش هنوز خبر ندارن و فکر میکنن اتفاقیه .
اره ذهنیت مردم اتفاقی بودنشه
جواب سوال 2 روز 24 گیمیفیکیشن در بازاریابی:
تبلیغات میشه فقط یک برند نباشه
تا لول 1 برند لبنیات(شیر) باشه و لول 2 برند کاکائو یا یه چیزی مکمل قبلی باشه باشه بعد لول های بالاتر شیر کاکائو هم تبلیغ بشه و الی اخر اینجوری دستتون تو جایزه دادن و برند ها باز میشه حالا این شیرکاکائو میتونه از همون برند لبنیات که شیر داره باشه میتونه برند جدید باشه
به نظرم سمت کاربر همیشه رایگان باشه
و برای درگیر کردن کاربر ها باهم میشه به کسایی که جمله های عاشقانه میخوان و به کسایی که دنبال این جمله ها هستند وصل کرد.مثلا اونی که جمله های عاشقانه میخواد باید مثلا 1 ساعت تمام بالای سر بچه که داره گریه میکنه باشه تا 10 تا جمله باحال جایزه بگیره و تقدیم کنه.
خیلی جالب بود فقط مثلا میدونی چیه این جملات عاشقانه باید خاص باشه طرف توی نت نتونه سرچشون کنه!
جواب سوال 3 روز 24 گیمیفیکیشن در بازاریابی:
اول اینکه میشه رو زمین جلو atm یه لی لی کشید
یکی دیگه میشه atm رو شکل یه دهن کوسه یا نهنگ کرد
پخش کلیپ به ازای امتیاز دادن یا کم نکردن کارمزد در صفحه atm
یا روی برگ رسید چاپی جدای از اینکه چه عملیاتی انجام دادید یه کد باشه که اگه 30 تا از اون کد ها داشته باشید با وارد کردن اونا در اپ بانک یا تحویلشون یه دسترسی ویژه میگیرید و اون اینه که تا یک ماه فقط یک بار امکان دارید هر بار به اون بانک مراجعه کردید حق دارید بدون نوبت کارتون رو انجام بدین
چه نکات جالبی دیدی محوطه انتظار و رسید کاغذی هرکدوم از اینا یه پتانسیل جالبی دارن مثلا افق خیلی زیاد داره روی رسید کاغذیش انرژی میزاره
پاسخ سوال اول روز بیست و چهار از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
به نظرم با توجه به هزینه کم و موقعیت اقتصادی الان ایران همون گزینه اول بهینه تر باشه اگرچه برا مخاطب خسته کننده است و ممکنه توجه نکنه ولی با توجه به قسمت RASمغز چیزهایی رو که دنبالشه میبینه پس اگر تو مورد تبلیغ احتیاجی داشته باشه اون تیغ و میبینه و شایدم منجر به خرید باشه .. و چیزی گه به نظرم مهمه تو این شیوه جذابیت تبلیغ هست که باید در نظر گرفته بشه ..
مورد بعدی که الان میبینیم مخصوصا تو اینستا خیلی فراگیر شده و داره جواب میده تبلیغات مبتنی بر پیشنهاد هست که فرمودید …. این روش هم خیلی دیده میشه و هم حرفه ای هاشون روش های خلاقانه ای دارن که واقعا بعضی هاش وایرال میشه و بازدید بالایی میخوره در صورتیکه قیمت ش چیز نجومی نبوده .
ماشالله الهام
پاسخ سوال سوم روز بیست و چهارم از دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
بانک میتونه برا هر روز هفته یه عنوانی بزاره مثلا شنبه های طلایی، یکشنبه های ابریشمی،… بعد له مشتریان بگه هر کی توی روز بیشترین تراکنش و از دستگاههامون داشت (مثلا یه سقفی معین بشه) مثلا نشان طلایی شنبه ها رو دریافت میکنه و اگر تو ماه کسی ۴ تا نشان شنبه طلایی داشت تو قرعه کشی x تومنی مخصوص مثلا شنبه ها شرکت میکنه و حالا کسی که تو سال ۱۲ تا نشان داشت دیگه بانک سر کیسه رو شل کرده یه هدیه بدون قرعه کشی به طرف بده …
یا اینکه فرمودین محدودیت نداریم … از این باکس های تعاملی هست بچسبانیم یه ای تی ام و دیگه هر بازی یا هر کمپین تبلیغاتی رو روش راحت اجرا کنیم .. حالا مثلا طرف تا بانک داده تراکنش میکنه که بهش پول بده ده تا طناب بزنه .. یا ۶ تا حرکت پروانه بره ازش کارمزد کم نکنه .._ از این جایزه های درجا اخرم اگر طرف برد تردمیل لطیفی ازش تشکر کنه بگه بابا دمت گرم بعد ازشون عکس بگیره تا مثلا یه هفته بعنوان برگزیده طناب عکسش بالای صفحه باشه .. یا مثلا تو این چند ثانیه ای که کارش توسط سیستم داره انجام میده این موسسات آموزشی یه چیزی آموزش بدن و بعد برند شون تبلیغ شه مثلا این شیوه های نکتهای آموزش کلمات زبان انگلیسی هست طرف هر بار میره پا دستگاه یه کلمه یاد میگیره و … دیگه وقتی محدودیت ها برداشته میشه که همه چی اوکیه و همه جا کویته..
جالبه بت بگم بچبرب نردبک به همین چیزی که سر عکس گفتی رو توی توسن میخوایم اجرا کنیم
پاسخ سوال سوم روز 24
من انقدر از صف واستادن تو ای تی ام عاصی ام که فقط ترجیح میدم یه کاری کنن تو صف بتونیم بازی کنیم حوصله مون سر نره. و آدما سرشون تو بازی هم باشه دیگه به صفحه و رمز نفری که داره کارشو می کنه نگاه نمی کنن:))
یه بازی تو صف بذارن که اگه کارتتو کشیدی شروع بشه و حالا هر چی حل کردی یا امتیازی گرفتی جایزه هم داره. خوبیشم برای بانک اینه که بقیه ترجیح میدن برن اونجا تو صف واستن و کارشونو بکنن. بهرحال مشتری زیاد رو چه بانکی نمیخاد!
کلا مهندسی صف موضوع پیچیده ای هست
جواب سوال اول روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن:
راستش الان اکثر مثالایی که توی ذهنمه اون چهارمیه ست که بر مبنای پیشنهاد بود. این مدلش البته فکر میکنم به طراحی دقیق تری نیاز داره تا بقیه مدلا و اون مدلای دیگه بیشتر تو بازی ها یا اپ های موبایلی که نمیخوان تبلیغ شاخی انجام بدن پیاده میشه.
به شخصه خیلی به سه مدل اول توجهی نکردم مگه اینکه دستم رفته باشه روشون. حتی یوقتا نت گوشیمو خاموش میکنم بازی میکنم که اصلا نبینمشون(اشاره میکنم به دسته بندی ایرانی ها که گفتید. ی ایرانی معمولا تا وقتی منفعتی براش نداشته باشه سمت تبلیغات نمیره حتی اگه بهش یکم علاقه مند باشه.معمولا حاضر نیست وقت و توجه و نتشو برای چیزی ک میدونه سودش میره تو جیب یکی دیگه خرج کنه و تبلیفات اینجوری مشکلش رو بودنشه)
به جاش مدل تبلیغات میتنی بر پیشنهاد میتونه طوری طراحی بشه که دیگه مشکلات بالا رو نداشته باشه. کاری که کاربر انجام میده در راستای گرفتن یه تخفیفی چیزیه و فک میکنه داره میبره در حالی که برنده اصلی تبلیغ کننده هان.
افرین
جواب سوال دوم روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن:
ایده تون خیلی جالبه اما امیدوارم بهش گیر ندن:)
از طرفی اگه بتونید اینو ببرید سمت زوج هایی که تازه ازدواج کردن یا در روند ازدواجن خیلی خوب میشه. الان امار طلاق خیلی وحشتناکه و اکثر طلاق ها اگه اشتباه نکنم تو ۳ سال اول زندگی مشترک رخ میده که خب فاجعه ست.
این بازی میتونه یه شیوه کار مشترک باشه برای نزدیک شدن طرفین به هم. طی بازی این دو نفر ناخودآگاه همو بشناسن. حتی حرف هایی که شاید اولاش گفتنش براشون راحت نباشه رو از طریق بازی به هم بگن. از طرفی ذات انجام یک کار مشترک با هم خیلی جذابه(مثل آشپزی دو نفره) و خب خودش باعث ایجاد یک ارامش نسبی میشه. احساس مسئولیت در قبال این کاراکتر میرا هم باعث میشه توی سختی ها و دعواها باز مجبور باشن یکاری تو بازی بکنن ک اینجا یه فیدبکی ازشون گرفته بشه طی بازی(مثلا مامانی بابا کجاست؟) و از طریق همین کاراکتر یک سری راهنمایی فرستاده بشه براشون که مشکلشون حل بشه.
خیلی ناز بود ایدتون کلی لذت بردم:)
به ایده تو که بیشتر گیر میدن:)
جواب سوال سوم روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن:
چیزی که میخوام بگم برگرفته از اولین نسل موبایلاست(که باید میرفتن کنار کیوسک تلفن که بشه باهاش کار کرد) و سیستم سفارش پیتزای اینترنتی پرپروک. هدفش هم کاهش زمان انتظار و راحتی کاربر برای کارکردن با ای تی ام و افزایش امنیتشه.
ای تی ام به جای اینکه یک محل برای کار کردن باهاش داشته باشه دو تا جا داشته باشه. یکیش که همین جوری عادیه هیچی اما دومی فرق داره. هر ای تی ام یک کیو آر کد داره که میشه با اسکنش وارد ای تی ام اون بانک شد. بعد درخواستی که ادم داره رو ثبت میکنه(مثلا میگه من با این شماره کارت خودم میخوام به این شماره کارت یا حساب پول بریزم. یا با این شماره کارت میخوام انقد برداشت کنم الی اخر) و اون سایت بهش یک شماره و یک کد امنیتی میده. بعد که شمارش رو اعلام کرد طرف صرفا میره کارتشو میداره رمزشو میزنه کد امنیتیشم میزنه و کارش انجام میشه. دیگه زمان ثبت درخواست پشت ای تی ام از خودش و کسایی ک پشتش هستن گرفته نمیشه.
از طرفی هر بانک یک اپلیکیشن داره که اگه موبایل بانک طرف داشته باشه میتونه نگاه بکنه روی نقشه که ای تی ام های نزدیکش کدوماست و هر کدوم چند نفر توی صفش هستن. برای ثبت درخواستش هم لازم نیست بره کیو ار کد اسکن بکنه. درخواستشو ثبت میکنه توی اپ و هر وقت رسید میگه حاضرم و درخواستش توی صف غیر حضوری ای تی ام قرار میگیره.
حالا برای تبلیغاتش خیلی شیک اگه حامی ای داشته باشه لوگوی حامی توی سایت و صفحه درخواست اپلیکیشن هست و نیازی به تولید تبلیغ هم نیست حتی.
افرین خوب بود
جواب سوال سوم روز بیست چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی:
Product placement در صفحه انتطار بین تراکنشی atm; طراحی بازی: فرصا سپرده جدیدی در بانکی ایجاد شده و برای اشنایی اولیه و جلب نطر مشتریان، یک حرف از نام سپرده را خالی می گذاریم، و هرکس حرف درست را به شماره پیامک تعیین شده
(هزینه) بفرستد به قید قرعه کشی جایزه داده می شود.
ازین خیلی میتونی بهتر بگی بیشتر فک کن
تبلیغات شرکت سازنده خود atm برای معرفی خود و سایر محصولاتش و اگهی استخدام کار، طراحی بازی: در صفحه انتظار بین تراکنشی بیان شود که بازی با من جایزه از من، شغل جدیدت هم با من، با اسکن یک کد qr شما وارد store نصب رایگان بازی می شوید، در این بازی مراحلی برای اشنایی با محصولات این شرکت معرفی می شود و با یکسری پرسش و پاسخ امتیاز کسب می کنید مثلا محصولات دیگر این شرکت چه هستند و در کجاها در ارتباط با کدام بانک دیگر(تبلیغ معرفی بانک ها) وجود دارد و …؛ یکسری سوال برای سنجش مهارت های عمومی مورد نیاز این شرکت هم مطابق با استاندارد حین بازی ها مختلف چک می شود و در نهایت بر اساس تطابق تیپ شخصیتی شما و نیاز شرکت به عنوان جایزه از شما دعوت به مصاحبه کاری می شود…
روز بیست و چهارم -گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال دوم
برای ایده خودتون از تلفیق روشهایی که گفتین میشه استفاده کرد اینطور که یکسری ماموریت برای رشد و بهبودرابطه تعریف بشه که کاربر هرجایی که نمیدونست چکار کنه با دعوت دوستانش بتونه مرحله رو انجام بده که بتونن تیم پشتیبانی برای خودشون درست کنند که اونا هم پیشنهاداشون بزارن حالا اگه کسی خواست از تجارب و پیشنهادای گروه پشتیبان تیمی که قویتره استفاده کنه باید هزینه کنه که درصدی از هزینه صرف هزینه اموزش و نگهداری بچه های بی سرپرست میشه..هر پیشنهادی از تیمای پشتیبانم که کلیک بیشتری بخوره با ارزشتر میشه و امتیاز اون گروه بالاتر میره و هر ماه زوجی که مجموع امتیاز بیشتری کسب کنند و زوجی که تیم پشتیبان قویتری داشته باشند بازدید از اماکن نگهداری کودکان بی سرپرست دارند و به مدت سه روز تصویرشون و آیدیشون مثل تبلیغ پایین اپ نمایش داده میشه و هر سه ماه به موفقترین گروه بلیط سفر دو نفره مطابق سلیقه شون که از دیتای موجود استخراج میشه داده بشه یا مثلا بلیط کنسرت یا بن کتاب یا هر چیز دیگه و مجموعه هایی که سفر یا جوایز دیگه رو ساپورت میکنن بسته به میزان همکاریشون توی اپ تبلیغ بزارن .تبلیغات آموزشی در زمینه روابط که شامل آموزش در زمینه های مختلف در یک رابطه باشه
خوبیش اینه هم تیم پشتیبان درگیر میشه هم مردم
روز بیست و چهارم -گیمیفیکیشن در بازاریابی
سوال سوم
خوب atm یکی از مزیتای اصلیش دسترسی مشتری برای دریافت پول نقد در هر ساعتی از شبانه روز هست و گاهی افراد با کارتی اقدام میکنند که ممکنه موجودی نداشته باشه اما توی حسابای دیگشون که رمز دوم ندارن یا همراهشون نیستند موجودی دارند یا اینکه حسابی دارند که کارت نداره و فقط شماره حسابه حالا اگه اپی باشه که به atmلینک باشه و افراد کلیه حساباشونو اونجا داشته باشند و بتونن با کد شناسایی خودشون احراز هویت بشن از طریق اپ به حساب بانکی که کارتشو دارند واریز کنند یکی از مشکلات حل میشه و کارمزدی که ازشون کم میشه سه برابر حالت عادیه که نصفش به حساب قرض الحسنه همون حساب اصلی بره و کسانی که بیشترین تراکنشو با atmدارند امتیاز مشتری وفادار میگیرند و ماهیانه از بینشون قرعه کشی میشه و جایزشون پول نقدیه که بهمون حساب پس انداز میره و تا یکسال حق برداشت ندارند و بعد از یکسال میتونن از این طریق وام بگیرند.
اینو دوس نداشتم
سوال اول روز بیست چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
من فکر میکنم اول باید دو سمت قضیه رو در نظر گرفت . هم کسب و کار و هم مشتری رو ! خیلی از کارها میان و فقط به منفعت خودشون توجه می کنند و این قضیه رو در نظر نمیگیرن که این تبلیغ به هر روش و با هر هزینه ای ، هدفش دیده شدن توسط مخاطب هدفه .
ضمن اینکه نمیشه گفت کدوم راه برای ایران بهینه تر هست و همون طور که خودتون اشاره کردید تو درس ، باید با توجه به کسب و کارمون بهینه کنیم هر روشی رو .
با توجه به بحث های گذشته هم ، فکر میکنم اینکه کجای قیف باشیم و هدفمون از گیمیفیکیشن چی هست ، هرکدوم از اینها بتونه جواب بده . CPM و CPC در مرحله آگاهی احتمالا میتونن بهتر جواب بدن و CPA وقتی که ما توجه مخاطبان هدفمون رو تا حدی داریم و حالا میخوایم به اون ها یادآوری کنیم که باید از ما خرید کنن!
سوال دوم روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی
اون تیکه آخر رو که اصلا حذفش کنید اساسا ، شدیدا باعث ریزش مخاطب مذکر میشه ، اونم بعد 60روز ؟! زود نیست یک کم ؟! 60 ماه یا 60 سال باشه بهتره !!! :)))))))))))))
خب قرار نیست دختر پسره فقط تو اپ با هم باشن که ، از طریق اپ آشنا شدن . حالا بیان پیشرفت هاشون تو رابطه رو تو اپمون اپدیت کنن . مثلا بار اولی که با هم میرن بیرون ، بیان احساسشونو به طریقی که ما تعریف میکنیم بگن ، حالا میتونی یک سری کلیدواژه از قبل تعریف شده باشه یا یک سری ایموجی ! ( تازه بنظرم بریم یک مرحله قبل تر ، همون ابتدا که میخوایم افراد رو باهم آشنا کنیم، یا موقع ثبت نام ازشون بخوایم یک سری معیار تعیین کنن در مورد فرد مقابل که میخوان باهاش آشنا شن . البته محدودشون نکنیم .بذاریم هرکی با هرکی خواست آشنا شه ولی بهش بگیم مثلا فلانی ، اینکه انتخاب کردی انقد درصد با معیارات مطابقت داره ! )
بعد طرف که اومد وضعیت رابطه رو اپدیت کرد ، هم وضعیت ریخت و قیافه پو تغییر کنه ، هم این درصده قابل تغییر باشه(از این لحاظ که درجه اهمیت برای هر معیاری تعریف کرده فرد، و خب شاید تو رابطه بره و ببینه این معیار براش قابل تغییره یا قابل چشم پوشی حتی )
حالا برای هر معیاری میتونیم یک چیزی غیر از صرفا خوراکی ها در نظر بگیریم .مثلا بیایم هر بعدی از زندگی رو تعریف کنیم و توی هرکدوم ، کالا یا خدمتی که میتونه اون حال رو بهبود بده . مثلا یکی معیارش میزان تمیزی طرف مقابله . حالا وقتی اپدیت کرد با توجه به وضعیت طرف مقابلش ، مثلا اگر نظرش این بود که طرف ژولی پولیه ، قیافه پو هم همین جوری تغییر کنه ، اینجا هم داره به طرف میرسونه که به اندازه کافی تمیز به نظر نرسیده و هم میتونیم تا تنور داغه ، تبلیغ رو بچسبونیم!
یا حتی علایق هرکس! یکی سفر دوست داره . یهو یک جایی از بازی پو اعلام کنه که نیاز به سفر داره . تبلیغ یک آزانس گردشگری مثلا ، ضمن اینکه طرفین رو هم از علایق همدیگه باخبر میکنه !
افرین
سوال دوم روز ۲۳ : در مورد پاراگراف اولی که گفتین، دقیقا من دارم به همین فکر میکنم، الان هم کاراکتر میرا تو دوره ی آشنایی، هم ایده ی خواستگاری رفتن توسط پسر ، دوتا تجربه کاربری منفی هست . اگه حس منفی نداشته باشه،حس مثبتی هم نمیتونه برای کاربر داشته باشه.
سوال اول روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی:
به نظرم بهترین روش در ایران تبلیغات بر اساس پیشنهاد هست. چون دیگه مطمئنی که در ازای پولی که به سایت ای دادی برات تبلیغ کنه مشتری ازت خرید کرده. حالا اگه دیگه خدماتت خوب باشه اون فرد مشتری دائمت میشه.
وخوبی این روش هم اینه که تو میری با بیزینس های که مرتبط با بیزینس تو هست و کلی مخاطب داره برای تبلیغات صحبت میکنی که اینطوری یه راست رفتی سراغ مخاطب های محصولت و وقتت را تلف نکردی که برای کسایی که مخاطبت نیستن تبلیغ بگذاری .
اکی
سوال سوم روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی:
من میخوام از تکنیک هدیه دادن کمک بگیرم. یه موقع هایی هست آدم خیلی عجله داره و براش حیاتیه که هر چی سریعتر کارش انجام بشه ولی خیلی وقت ها هم هست که نه و عجله ای نیست و براش اکی هست تو صف بایسته.
من یه اپ برای atm طراحی میکنم که میزنی و میری تو صف دیگه میتونی تو صف هم نباشی بری یه طرفی بشینی و جات تو صف حفظ بشه. یه سری بازی های رقابتی هم میگذاریم مثه این بازی ها که اسنپ گذاشته برای اونایی که تو صف ان که حوصلشون سر نره و بازی کنن. حالا یه تکنیک هدیه داریم اگه نوبت ما شده و عجله ای نداریم بتونیم نوبت مون را به کسی که اعلام کرده هدیه نیاز داره بدیم. حالا این هدیه که اینبار دادیم برامون محفوظ میمونه و یه بار که ما هدیه نیاز داشتیم و واقعا مقدور نبود تو صف بایستیم میتونیم ازش استفاده کنیم.
حالا دیگه این وسط ها وسط بازی وقتی میبازه میخواد باز بازی کنه یا زیر اپ اینا تبلیغ میگذاریم و پول در میاریم ازشون.
بیشتر منظور اینه که خود ای تی ام توش یه گیمی بیاد
جواب سوال اول، روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
با توجه به توضیحاتی که فرمودین فکر میکنم خیلی بستگی به کسب و کار داره که برای چه هدفی میخواد از این مدل ها استفاده کنه، نمیشه قطعا گفت تو ایران کدوم روش بهینه تر هست مثلا اگه هدف یک برند یا اپلیکیشن صرفا آگاه سازی باشه مدل CPM یک مدل عالی محسوب میشه. یا اگه این آگاهیه وجود داره و تو مرحله رشد هست و میتونه برای دیده شدن ریسک کنه CPA میتونه بهتر باشه. یا اگه نیاز به مشارکت گسترده تری باشه از CPC بهتره استفاده بشه.
ولی شاید به طور کلی بشه گفت CPA بهتره تو ایران.
افرین بر تو
جواب سوال دوم، روز بیست و چهارم دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی :
میشه یه بازی طراحی کرد برای وقتی که افراد تو صف منتظر هستن تا نوبت شون بشه. یادمه یک مرکز خریدی برای خرید رفته بودم و یک طبقه ش یک مسابقه ای داشت اینطوری که یک دستگاهی روی میز بود و هرکی میتونست رمز دستگاه رو درست حدس بزنه و پیدا کنه میتونست هدیه ای که توشه رو ببره، تا سه بار هم میتونست شانسش رو امتحان کنه.و خیلی از آدما رو با همین کار اینگیج کرد اون روز. میشه از همین بازی کمک گرفت، به این صورت که یه دستگاهی مشابه همین دستگاه کنار atm میذاریم و یک تایمر کنار atm، بعد هر کاربری که نوبتش شد و کارتشو وارد کرد تایمر رو روی زمانی که فکر میکنه کارش طول میکشه ست میکنه مثلا ۵ دقیقه، حالا کاربر بعدی ۵دقیقه زمان داره تا رمز دستگاهو پیدا کنه و نهایتا منجر بشه به ریوارد در غالب تبلیغی که بانک درنظر گرفته. حتی میشه با مکانیک های گیمیفیکیشن که یاد گرفتیم بقیه افراد تو صف رو هم تو این بازی درگیر کنیم تا بنفیت جمعی داشته باشه.
جواب سوال سوم *
سوال ۱ روز ۲۴:
در بازاریابی بهترین وجود ندارد بستگی به شرایط شما داره:
یه وقت تعداد بازدید شما بالاست و نرخ تبدیل ت کمه خب روش ۳ بهتره چون کمتر پول میدی
یه وقت هست تعداد نرخ تبدیل ت بالا ست ممکنه روش ۱ بهتر جواب بده
افرین البته من منظورم بازی روی خود دستگاه هست نه یه اپ جدا
گیمیفیکیشن در بازاریابی روز 24 سوال 1:
روش کلیکی به نظرم بهتر جواب میده البته بستگی به کسب و کار داره. من بیشتر وقتی بازی های استراتژی را بازی می کردم می رفتم ویدئو می دیدم و سکه می گرفتم. به نظرم خیلی روش خوبی بود
اره منم اونقدر ویدیو تبلیغی وسط بازی دیدم:)) مخصوصا توی بازی merge plane
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 24 سوال 1:
حالت بهینه تو ایران میتونه ترکیبی از هر سه باشه. یعنی به عنوان مثال به ازای هر هزار بازدید 10 الی 15دلار پول داده میشه و این متغیر هستش بسته به میزان کلیک و پرداخت.
منباب Offer-based advertising هم یه کار دیگه میشه انجام داد، توی حالت گفته شده میگه که کسی از سایت شما تو ریحون ثبت نام کنه هم به شما 2000تومن سکه مجازی میدن هم کسی که ثبت نام کرده و شما تلاش میکنید مخاطب رو مجاب کنید از لینک شما بره ریحون ثبت نام کنه و کاری که میتونیم بکنیم اینه که یه ویژگی رو توی گیم یا یه مقاله رو توی سایت لاک کنیم و بگیم باید تو ریحون ثبت نام کنی تا برات آنلاک شه، اینشکلی توجه و پرداخت خیلی بیشتر میشه.
پیشنهادخوبیه
گیمیفیکیشن در بازاریابی
روز 24 سوال 2:
بتونن واسه بچهشون اسم انتخاب کنن.
واسه بچهشون خواهر یا برادر بیارن که اون کاراکترا باید با سکه بخرن و نحوهی دریافت سکه یا خریدن مستقیم سکه از بازی باشه یا کد داخل بستهی شکلات فرمند رو اسکن کنن و براشون سکه بیاد تو بازی. و همچنین بتونن برای بچههاشون لباس و… خریداری کنن.
افربن
گیمیفیکیشن در بازاریابی:
روز 24 سوال 3:
یه لیدربرد رو صفحه نمایش ATM باشه افرادی که بیشترین تراکنش رو انجام دادن با این دستگاه و طرف واسه اینکه اول شه هی بیاد تراکنش انجام بده.
یا مثلا کارت قدرت بدیم بگیم شما بابت اینکه دهمین تراکنشتون رو با این ATM انجام دادید، پس از تراکنش بعدی میتونید رنگ زمینهی صفحه نمایش دستگاه رو انتخاب کنید.
یا خود ATM به همراه رسید کد تخفیف مثلا کتبراه بده.
مشکلش اینه که توی لیدربورد مثلا 10 نفر رو میاریم ولی در روزه چندهزار نفر ادم میان استفاده میکنن