یکی از مهمترین دغدغههای افرادی مثل من که در حوزهd تولید اپلیکیشن فعالیت میکنند، نگه داشتن کاربر میباشد(Retention). وقتی به آمار نگاه میکنیم متوجه میشویم افراد بعد از چند استفادهی کوتاه دیگر از اپلیکیشن استفاده نمیکنند.
حدود 25 درصد اپلیکیشنها هم تنها یک یا دوبار باز میشوند و بعد حذف میشوند! اما حتی اینکه یک اپلیکیشن برای دفعهی اول بتواند یک کاربر را چندین ساعت درگیر کند خود به تنهایی یک موضوع پیچیدهاست! چه برسد به اینکه چندین ماه این کار را انجام دهد!(اگر هنوز نمیدانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
رقابت سخت بر سر نگه داشتن کاربر
از طرف دیگر وفور اپلیکیشنها در بازار باعث میشود که کاربر هر روز بیرحمتر شود و سریعتر از قبل، اپلیکیشن شما را حذف کند. این بود که خیلی از افراد سعی کردند با فرستادن نوتیفیکیشن و برخی دیگر با داستان سرایی و خیلی کارهای دیگر کاربر را به اپلیکیشن بازگردانند. اما گیمیفیکیشن چگونه میتواند به این قضیه کمک کند؟
گیمیفیکیشن چیست؟
برای این پست گیمیفیکیشن را صرفا یک ابزار بازاریابی در نظر بگیرید که میتواند ارزش زیادی به اپلیکیشنها بدهد. گیمیفیکیشن راجع به گرفتن سکه یا جمع کردن کلکسیونی از نشانهها نیست. گیمیفیکیشن را اینگونه در نظر بگیرید: ابزاری که با الگو برداری از بازی (از منچ گرفته تا پیچیدهترین بازی کامپیوتری) سعی میکند درگیری ذهنی که در بازی اتفاق میافتد را در محیط غیر بازی تکرار کند.
گیمیفیکیشن میخواهد کاری کند که فعالیتهایی که خیلی جذاب نیست، جذاب شود. برای این کار یک سری عناصر گیمیفیکیشن وجود دارد. اگر از شما بپرسم در بازیهای ویدیوئی چه المانهایی معمولا تکرار میشود، احتمال زیادی دارد که جوابها شامل امتیاز، مرحله، نشان و.. باشد (هرچند که بارها گفته ام چیزی که واقعا یک بازی را جذاب می کند چویس Choice است)
حال اگر ما الگوهای بیشتری را شناسایی کنیم و تشخیص دهیم این الگوها برای چه کارکردی میتوانند مناسب باشند، این امکان هست که بتوانیم بسیاری از کارهای غیر جذاب را به این واسطه جذاب کنیم.
یکی از مزایایی که گیمیفیکیشن دارد (که شاید به آن برچسب عیب هم بتوان زد) این است که تقریبا در هر فعالیتی که نیاز به درگیر بودن مخاطب هست، میتوان از آن استفاده کرد. از دانشآموزی که میخواهد درس بخواند تا کسی که میخواهد قبض برق خود را پرداخت کند، همه مخاطبین گیمیفیکیشن خواهند بود. پس گیمیفیکیشن نقش مهمی برای نگه داشتن کاربر کاربر در اپلیکیشن میتواند داشته باشد.
گیمیفیکیشن چگونه در نگه داشتن کاربر میتواند مفید باشد؟
اپلیکیشنهای موبایل، با استفاده از گیمیفیکیشن میتوانند کاربران را بر انگیزانند. اما این کار چه فایدهای دارد؟ احتمال زیادی دارد که کسی که درگیری زیادی با اپلیکیشن شما دارد، این اپلیکیشن را به دیگران معرفی کند و یا حتی پول بیشتری در اپلیکیشن شما خرج کند.
برای مثال در گیمیفیکیشن دولینگو، خیلیها بخاطر حفظ رکورد خود ماهها و سالها در اپلیکیشن باقی میمانند! نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که وقتی شما میخواهید یک اپلیکیشن مفید داشته باشید، پیدا کردن مخاطب هدف، تنها اولین گام است درگیر سازی مخاطب هدف با اپلیکیشن کلید موفقیت شما خواهد بود.
گیمیفیکیشن کاربران جدید جذب می کند.
اپلیکیشن شما، میتواند از راههای متفاوت کاربر جذب کند. معمولا اتفاقات سادهای که میتواند این کار را انجام دهد، آفرهای ویژهای مانند: اولین استفاده (کدهای تخفیف زودفود و ریحون) ،ایجاد پاداش برای معرفی افراد(اسنپ،تپسی) میباشد. البته راههای دیگری نیز وجود دارد. برای مثال ایجاد مسابقاتی که کاربر برای ورود به آنها نیاز دارد که ثبت نام کند یا حتی ایجاد یک محتوای خوب که برای دانلود آن نیاز به ثبت نام باشد. اینها کارهای معمولی است که برای جذب کاربر جدید اتخاذ میشود اما آیا تا به حال بازیهایی دیدهاید که برای اینکه بتوانید مراحل آن را حل کنید با افراد جدیدی دوست شدهاید یا از دوستان خود تا کنون خواستهاید که برای حل این مراحل به شما کمک کنند؟
گیمیفیکیشن راهی برای آموزش کاربران شما
برای افزایش درگیری ذهنی کاربران خود، از آنها بخواهید که حسابشان را باز کنند و به آنها آفرهای خاص بدهید. شما حتی میتوانید با دادن امتیاز به کاربران آنها را تشویق به ماندن بیشتر در اپلیکیشن کنید. فقط باید مطمئن باشید که پروسهای که از آن صحبت میکنید ساده باشد و کاربران در نهایت به یک پاداش می رسند.
آموزش به مشتری در اینجا بسیار مبحث مهمی است! گیمیفیکیشن کیک روی خامه است! و هرکاری را میتواند جذابتر بکند! پس بهتر است خود کیک را هم جذاب در نظر بگیریم! آموزش از مهمترین نیازهای بشر است پس باید آن را جدی بگیریم.
مسابقه
گیمیفیکیشن گاهی اوقات یک حس رقابت بین کاربران ایجاد میکند و شما به عنوان طراح گیمیفیکیشن نیاز دارید که یک تجربهی خوب برای کاربر نهایی خلق کنید که کاربر نتواند آن را فراموش کند. از طرفی امروزه گوشیهای موبایل به نوعی عضوی از بدن ما محسوب میشوند(Extended Self) و همواره با آنها سر و کار داریم پس اگر تجربهی کاربر از اپلیکیشن خوب نباشد دندان لق کشیده میشود!
گیمیفیکیشن ارزش ایجاد میکند و نگه داشتن کاربر را ممکن میسازد
اپلیکیشن شما باید برای کاربر ایجاد ارزش کند. شما باید همواره به پرسشهایی نظیر این جواب دهید:
- چرا کاربر باید از اپلیکیشن من استفاده کند؟
- چرا اپلیکیشن من باید در مقایسه با اپلیکیشن رقیب توسط کاربر انتخاب شود؟
- آیا اپلیکیشن من به اندازهی کافی برای کاربر ایجاد ارزش می کند؟
- آیا نگه داشتن کاربر در اپلیکیشن من به خوبی انجام می شود؟
اگر جوابهای کافی برای سوال های بالا داشته باشید به شما تبریک میگویم. اما آیا گیمیفیکیشن میتواند کاری کند که ارزش ادراکی محصول شما برای کاربر بیشتر شود؟ برای مثال اگر شما یک اپلیکیشن شبکه اجتماعی داشته باشید، آیا گیمیفیکیشن میتواند کاری کند که محتوای تولیدی بیشتر شود؟ اگر محتوای بیشتری ایجاد شود آیا این امکان وجود دارد که باعث شود نگه داشتن کاربر سادهتر
شود؟
گیمیفیکیشن ورود به محصول را تبدیل به عادت میکند!
در مقاله مربوط به طراحی Streak توضیح دادیم که چطور این مفهوم میتواند کاری کند که کاربران هرروز به اپلیکیشن وارد شوند. برای مثال در دولینگو این قضیه بسیار واضح است! همچنین موردی مثل تقویم ظهور میتواند به صورت مناسبتی این کار را انجام دهد.
نتیجه گیری
گیمیفیکیشن یک نقش مهم در نگهداشت کاربر ایفا میکند و گاهی حتی بزرگترین دارایی محصول شما میشود. یکی از بدیهیترین کارها برای درگیر کردن کاربران، استفاده از بازیهایی است که به کاربران امتیاز و پاداش میدهد، هرچند گیمیفیکیشن چیزی بیشتر از این موارد است.
با توجه به اینکه طراحی این مورد بسیار حساس است. شما میتوانید از طریق فرم صفحه درباره ما با ما در ارتباط باشید تا یک جلسه رایگان مشاوره گیمیفیکیشن داشته باشید. همچنین اگر دوست دارید طراحی این مسائل را کامل یاد بگیرید دوره کارآموزی گیمیفیکیشن بهترین دوره سایت برای این منظور است.
56 پاسخ
مطلب عالی بود ولی نتیجهگیری ش همچین دلچسب نبود .
ممنون لطف داری
بسیار عالی
ممنون لطف داری
سوال اول روز بیست و شش از دوره گیمفیکیشن در کسب و کار: برا فروشگاه اینستاگرامی، مثلا میگیم یسری محصول خاص و جدید رسیده برامون مال ۵ نفر اولی هست که هر بار زودتر از ما خریدی میکنن، خب باید گرمش کنیم؛ تعریف تمجیدهای مشتری اول و از دیدن و خرید استوری میکنیم و بعد باید یه شرطی بزاریم برا ارائه به بقیه که راحت نباشه و مرحله ای باشع که بتونیم از تلاش بقیه برا رسیدن بهش استوری بزاریم وخب این هم خودش تو محدوده همین هفته یا همین ۴۸ ساعت و..
احسنت
ممنون
سوال ۲ : داشتم فک میکردم برا فروشگاهه لوازم جشن چجوری محدودیت اعمال کنم !!!
حالا چرا لوازم جشن؟
اخه برا فروش تو اینستاگرام ازم مشاوره خواستن .
مثلا بیام بگم دورمو فقط 20 نفر میتونن تهیه کنند بقیه باید صبر کنند تا هفته اینده یا ماه اینده
یا اگر اینقدر پستم رو لایک کنید بجا 20 نفر به 50 نفر میدم کارای تتلو طور:)
جواب سوال 1 روز 26:
مثلا توی فروشگاه میشه یه کالاهایی رو اول برای مشتریای ثابت فروشگاه (اونایی که کارت عضویت دارن رونمایی کرد) تو مرحله دوم برای بقیه،
یا میشه بعضی کالاها رو روش تبلیغ کرد و مانور داد از قبل و پیشفروش کرد برای یه عده محدود مثلا ۱۰۰ نفر و هر روز اطلاع رسانی بشه که از این ظرفیت چقدر باقیمونده و وقتی پر شد تموم بشه
یا به نظرم میشه بعضی کالاهای لوکس رو روش موجودی انبار زد آره( مثلا ۲ تا مونده)؟
و…
جواب سوال 2 روز 26 :
داشتم به این آزمایش فکر میکردم همون ده نفر که گفتی ظرفیت فروشگاه اعلام میکنن و بعدش نمیزارن داشتم فکر میکردم همچین چیزی شدنیه برای کسبوکار ما تو ایران یا نه؟ و به چه شیوههایی میشه همچین چیزی اجرا کرد؟
شدنی هست بنظرم
سلام سوال 2 روز 26
به نظر من محدودیت باعث یه جور لجبازی فرد میشه یعنی اکه یه محدویتی بزاریم افراد دوست دارند یه جوری اون رو بشکنند تا حس قدرت بهشون دست بده
مثلا تو یه ساندویچی فروشی شما میتونی یه نوع ساندویچ درست کنی ولی اصلا نفروشی و بگی این مخصوص اونایی که بیش از 10 بار از ما خرید کردند
دقیقا کلا این حس که یچیزی هست بهت نمیدیم خیلی دیوانه کنندست:)
سوال یک روز 26 : مثلا میشه روی یه سری کالای خاص که کیفیت خوب دارن نوشت مخصوص مشتریان VIP و وقتی هم تموم میشه جار زد که اقا تموم شد vip ها هم نیان حتی میتونه VIP هم در کار نباشه و فقط بازارگرمی باشه .
بعد از یه مدت یهو اعلام کنیم مثلا به مناسبت عید فلان فروش برای عموم ازاده .
سوال 2 : یاد رستوران سنسو افتادم که سه تا شعبه بغل هم توی یه خیابون داره و مجبورت میکنه از روز قبل رزرو کنی و همیشه دم درش صفه . درصورتی که میتونه سه تا شعبش رو یه دونه شعبه بزرگ دو طبقه کنه و همیشه مشتریهاش با خیال راحت بیان و برن و من همیشه به خاطر این کارش فحشش میدم ، قشنگیش به اینه که اگر سنسو رفته باشی میبینی که دورش پر از رستورانه که همون غذاهارو دارن حتی یه شعبه پیتزای خیلی معروف کنارشه که الان اسمش یادم نمیاد ولی ادما تصمیم میگیرن تو سرما و گرما وایستن منتظر سنسو
ما خونمون کنار سنسو هست:)
سوال ۱ روز ۲۶
تو کار ما مثلا اگه یه اسکیپ روم جدید زدیم تا یه مدت فقط با یه کد مخصوص قابل بازی باشه بعد یه مدت کسایی که اسکیپ روم قبلی رو بازی کردن بتونن شرکت کنن و بعد هم برای همه آزاد بشه
آفرین کلامحدودیت خیلی زیاد جواب میده !یچیز بی ربط بهت بگم یه رستوران فک کن میزنی قیمت غذای اول رو میزاری 250 هزار تومن که هروقت مشتری بخواد سفارششم بده بگی تمام شد و خیلی زود تمام میشه! بعد سر این میتونی قیمت بقیه غذاهاتو بکشی بالا قشنگ!
سوال ۲ روز ۲۶
به این فکر کردم که من شخصا ترجیح میدم برم یه جای خلوت تا یه جایی که صف هم داره. مثلا من اگه بخوام یه کافه یا رستوران برم ترجیح میدم یه جای خلوت و خوب برم تا یه جای معروف و شلوغ
اصلا زینب گفته هرکی صف دوس نداره از ایران بره:)
روز 26 سوال1
میشه اینایی که از اروپا لباس میارن دم عید 10 تا لباس خیلییییی تاپ و شیک بزارن تو پیجشون با یه قیمت و آف خیلی خوب و باورنکردنی ولی بگن اینا رو فقط کسایی میتونن سفارش بدن که امسال 10 قلم از ما جنس خریدن
که خیلیا الان همچین کاری میکنن فک میکنم
من ندیدم
روز 26 سوال 2
به اینکه حداقل 15 درصد آدم مریض داریم که میشه ازشون کسب درامد کرد
کو احلاقیات پس:)
پاسخ سوال اول روز بیست و ششم دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
برای کتاب راحته، نسخه دست نویس یک کتاب که آرشیومونه
میدونی مثلا میتونی یکار باحال کنی!
بگی چون این کتاب تیراژش محدوده و خیلی کتاب خوبیه و یا الان توقیف شده! مثل انسان خداگونه ما فقط به کسایی میدیم که مطمئن شیم این کتاب در سطحشونه!
نسخه دست نویس یه دونست ولی میشه گفت فقط n نسخه چاپ می شود و تمام
و به تله های ذهنی فکر کردم، بدون هیچ امکان اضافه ای فقط با یک جمله گول می خوریم
یا مثلا میتونی برای بعضی کتابا یکار جالب تر بکنی بگی که این کتاب رو مثلا فلانی شخصا به کتاب فروشیمون داده و گفته هرکی اینو خوند من براش یه پیغام دارم!
جواب ۱ روز ۲۶ دوره گیمیفیکیشن در کسب وکار:
مثلا بگم ست های هفت سینی که آماده کردیم خیلی محدودا و نمونه هاشو در نمایشگاه اسفند ماه در تاریخ فلان می تونید ببینید. از هر مدل یک دونه موجوده و امکان شارژ نیست، پس اولین نفری باشید که خاص ترینشو انتخاب می کنه.یکی یکی که فروخته شد عکس بگیرم داخل پیج بزارم.
اینم جوابع بنظرم
جواب ۲ روز ۲۶ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
یاد یک پارچه فروشی افتادم، یک تعداد مشتری که داخل مغازشن در رو می بنده جواب اونا رو میده تا زمانی که خلوت بشه. در رو باز می کنه باز دوباره
تو خیلی خیلی میتونی همچین کاری کنی اصلا یه وعضی
سوال یک روز بیست و شش
به نظرم برای دوره اینستاگرامم میتونم مثلا یه دوره طراحی کنم فقط برای شاگر های که کلاس قبلیمو اومدن . یا مثلا مشاوره با نصف قیمت بزارم فقط برای کسای که فعال بودن و سوالی که روز قبل استوری پرسیده بودمو بهش اکشن نشون داده بودن . یا مثلا یه دوره فقط برای سه نفر چون وقت ندارم
سوال دومم
یاد زمانی افتاده بودم خیلی سال پیشا مغازه سنگ های نیمه قیمتی داشتم بعد بعضی چیزارو یا فقط خودم برمیداشتم یا میزاشتم زیر میز نشون میدادم میگفتم فروشی نیست . حتی گردنبند شکسته تو گردنمو سه برابر قیمت فروختم با همین تکنیک ض
احسنتت بتو کلاسی چیزی داشتی بم بگو حتما
سوال 1 روز بیست و ششم:
ما میتونیم یه هتل سنتی خفن رو بزاریم صفحه اول سایت بگیم ظرفیت خیلی محدود، و هی هر روز اینو بکنیم تو چشم کسایی که میان تو سایت
اینجوری با وجود گرون بودن اون هتل، ترغیب میشن که حداقل یکبار تجربه ش کنن…
اینقدام راحت نیست یه اصول جالبی داره توی دوره بازاریابی کلا بحثمون همینه
لطفا دوره تونو نکنین تو چشم من، که من نمی تونم بیام :-)))
سوال 2 روز بیست و ششم:
صف های طویل و مزخرف یارانه و سبد کالا و چیزایی از این دست.
حتی صف ماسک!
ببین این قضیه همون ترس از دست دادن چیزیه که تاحالا نداشتی بنظرم.
یعنی مثلا یه بنده خدایی بهش میگن تو این دوره 28 روزه رو تموم کن بعد بهت دوره بعدیو رایگان میدیم، میگه بااااشه حالا و دل ای دل و خوش خوشک میره واسه خودش.
بعد میگن ببین تا فلان روز تمومش کن وگرنه دوره بعدی باید پول بدی بیای..
هیچی بعد میشینه مث بنز جواب میده! اونم واسه دوره ای که اصن تاحالا نه دیده و نه شنیده و نه داشته و نه هیچی ولی الان دلش میخوادش چون ممکنه از دستش بده!
یکم متفاوته!
جواب اول روز بیست و ششم -گیمیفیکیشن در کسب و کار
خوب اگه بخواهیم کیارشو مثال بزنیم من مزیت رقابتیشو کیفیت مشابه خارجی در نظر میگیرم بعد میام یه کمپین تعریف میکنم برای مناسبتای مختلف و توی هر مناسبت جامعه هدفمو یه گروه خاص قرار میدم اگر اعیاد باشه مثلا میگم کفشهای کیارش کلاسیک (فقط یکسری مدل خاصو با این نام معرفی میکنم اینجوری مدلها هدیت میگیرن و مشتریا فکر میکنن دامادها این سبکی میپوشن)مخصوص جوانان شیک پوش زیر ۳۵ سال که تاریخ عقد و عروسیشون در بازه زمانی عید غدیر تا عید فطر هست در واقع یه پلن بازاریابی منسجم تعریف میکنم و در هر کمپین با تمرکز بر یه ویژگی یا شرایط ویژه گروه خاص یا محدود زمانی مشخص رو هدف میگیرم.اینجوری برندینگ و فروش با هم پیش میره
یا مثلا میام میگیم فلان مدلها فقط در فلان تاریخ فروش دارند و تا سال بعد تمدید نمیشن یا چون مواد اولیه اش وارداتیه میتونیم روی قیمت دلار مانور بدیم و گرون شدن همه چیز بعد بگیم فقط کیارش تغییر نکرد برای کسانی که تا فلان تاریخ حداقل سه خرید انجام داده باشند.خلاصه به نظرم هر پلنی به برنامه ریزی و انسجام نیاز داره وگرنه مثل شوکه که یا میگیره یا نه…
بعضی وقتا ولی ابن شوکا عجیب باحالن! من خودم دنبال شوک دادن میرم اگر جای کیارش بودم:)
جواب دوم روز بیست و ششم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
به این فکر میکردم که چقدر گیمیفیکیشن جاش خالیه توی کسب و کارای ما …یه جورایی خلاقیت،دانش چند جانبه،هنر و….باید کنار هم بیاد تو بشه گفت گیمیفیکیشن داره اتفاق میوفته و اینکه (صدای بارون چقدر قشنگه)
احسننننننت
سوال 1 روز 26 :
خب از اینجا به بعد من برای پیج جدیدی که زدم و عروسک میفروشم جواب میدم .
این کارو من یه بار کردم برا یه عروسک خاصی که درست کرده بودم و طولش یه متر بود و چون خیلی دوسش دارم و خیلیم زمان بره درست کردنش عکسشو میزارم ولی نمیفروشمش .
اتفاقا خیلیا خواستن اونو بخرن ولی قاطعانه گفتم که این فروشی نیست .
چون خاص ترین و بزرگ ترین عروسکمه .
هم چنان هم دل بقیه رو آب میکنم باهاش و نمیفروشمش .
سفارش هم نمیگیرم مگر اینکه کوچکترشو بخان !
سوال 2 روز 26 :
به اینکه واقعا درسته هرچیو محدود کنی آدما جذبش میشن .
نمیدونم خاصیت مردم ایرانه یا کلا ولی یه کرمیه که تو وجود آدمه دیگه !
همین الان بگی خورش کرفس ممنوعه خوردنش همه صف میکشن برا خورش کرفس ببینن چیه که ممنوعه
حتی خورش کرفس!
سوال 1 روز 26: ما قراره بعد عید قاب بژ اضافه کنیم به رنگ قابامون…میتونیم بگیم اول فقط برای کسایی که قبل عید قاب طلایی یا بژ میخواستن…بعد کسایی که از طرحهای آماده خودمون سفارش بدن …بعد فقط کسایی که بالای 5 تا تابلو بخوان و ….
سوال 2 روز 26: به اینکه تا ما گفتیم دیگه سفارش نمیگیریم همه اومدن توروخدا ما میخواستیم سفارش بدیم و اینا…مث دخترایی که شوهر میکنن 100 تا خواستگار براشون پیدا میشه که اا ما اینو میخواستیم
عمیقا دم اوت خواستگارا گرم!
این تابلهای بژتو بزار من برات بفروشم سود بگیرم ازت 🙂
سوال 1 روز 26
مثلا برای یه لباس فروشی هی عکس های مدل خاص رو بذاریم تو اینستا، ولی بگیم که این مدلا فقط فروش حضوری دارن…
سوال 2 روز 26
یه قصابی تو محل ما هست که کرکره ش رو تا نصفه میده بالا و یکی یکی میذاره مشتریا بیان توو ، معمولا جلو درش چند نفر وایسادن. ولی خب من هیچ وقت حوصله نداشتم ازش خرید کنم !!
احتمالا روش نوشتن ورود همه آزاد بجز ممد:))
سوال اول روز بیست و ششم:
میتونن با هر بار خرید ب مشتری ها ی کد یا امتیاز بدن. بعد ی سری جنسای خاص بذارن بگن مثلا اونایی که امتیازشون از ۵۰ بیشتره میتونن اون جنسارو ببینن و ازشون بخرن.
سوال دوم روز بیست وششم:
اسم صف و اینا که اومد یاد اون وقتی افتادم که گفتن برنج و حبوبات و رب گوجه و.. قراره گرون شه و مردم چجوری ریختن تو فروشگاه ها و خرید کردن…
این سوال اول جوابی که دادی مبنای باشگاه مشتریان تو ایرانه:))